bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۷۶۸۷۳۴

آیا تهاجم اوکراین به خاک روسیه باعث نزدیک‏تر شدن تهران و مسکو می‌‏شود؟

آیا تهاجم اوکراین به خاک روسیه باعث نزدیک‏تر شدن تهران و مسکو می‌‏شود؟

بسیاری از ناظران معتقدند که به‌رغم روابط رو به گسترش و نزدیک شدن بیش از پیش ایران و روسیه، هنوز این دو کشور به دو متحد کامل تبدیل نشده‌اند و اختلاف دیدگاه‌های زیادی میان آن‌ها وجود دارد. در عین حال بعید است که ایران از گزارش‌ها در مورد دستور ولادیمیر پوتین برای توقف برنامه فروش موشک به حوثی‌های تحت حمایت ایران به درخواست محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی، خرسند باشد.

تاریخ انتشار: ۱۵:۴۲ - ۰۶ شهريور ۱۴۰۳

با تشدید درگیری‌ها در جبهه غربی روسیه و به‌ویژه پس از آنکه نیروهای اوکراینی در منطقه کورسک وارد خاک روسیه شدند، موضوع روابط نظامی میان ایران و روسیه بیش از هر زمان دیگری مورد توجه رسانه‌ها و سیاستمداران غربی قرار گرفته‌است.

به گزارش هم میهن، هر اندازه که فشار غرب بر روسیه در جبهه اوکراین تشدید می‌شود و همزمان فشار بر ایران در منطقه خاورمیانه چه از طریق تحریم و چه از طریق حمایت از اسرائیل افزایش پیدا می‌کند، بخت نزدیک‌تر شدن ایران و روسیه به یکدیگر افزایش پیدا می‌کند. دو طرف تحت فشار شدید دولت‌های غربی، ترجیح خواهند داد که مسیری برای همکاری پیدا کنند تا بتوانند از زیر این فشارها خلاصی پیدا کنند.

ادعای آمادگی ایران برای ارسال موشک‌های بالستیک به روسیه، چند ماهی است که از سوی رسانه‌های غربی به شکل مستمر تکرار می‌شود. این فضاسازی تبلیغاتی یادآور شرایط تابستان ۱۴۰۱ است که پس از تکرار ادعای ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه برای استفاده از جنگ در اوکراین، جو شدید ضدایرانی در میان مقام‌های غربی غالب شد.

هرچند ایران بارها این ادعا را تکذیب و ارسال پهپاد انتحاری به روسیه را انکار کرده‌است، اما ارائه شواهدی از سوی اوکراین و دولت‌های غربی در رسانه‌ها که شباهت غیرقابل انکار پهپادهای مورد استفاده روسیه با نمونه‌های ایرانی را نشان می‌داد، افکار عمومی غربی را قانع کرد که ایران با ارسال تجهیزات نظامی به روسیه در جنگ اوکراین حمایت می‌کند.

این ادعا نهایتاً به وضع مجموعه‌ای از تحریم‌ها علیه ایران منجر شد و روابط ایران و غرب را به شدت تحت تاثیر قرار داد. ودانت پاتل، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با اشاره به ادعای واگذاری موشک‌های بالستیک ایران به روسیه، گفته‌است که در صورت چنین اقدامی ایران با «واکنش فوری و شدید» آمریکا مواجه خواهد شد. سخنگویان وزارت دفاع آمریکا هم به شدت از تعمیق روابط نظامی ایران و روسیه اظهار نگرانی کرده‌اند.

ادعاها در مورد آمادگی ایران برای ارسال موشک‌های بالستیک ایران به روسیه در شرایطی بیان می‌شود که با تحولات اخیر در میدان جنگ اوکراین، روسیه بیش از پیش نیازمند حمایت‌های شرکایش خواهد بود و در عین حال با تشدید منازعه در خاورمیانه و اقدام‌های تروریستی اخیر اسرائیل علیه ایران، تهران نیز قاعدتاً به دنبال تقویت توانایی‌های دفاعی و تهاجمی خود خواهد بود.

تحلیل‌گران غربی همچنان اعتقاد دارند که تشدید فشار غرب به روسیه و ایران در جنگ اوکراین و منازعه خاورمیانه باعث می‌شود که روابط نظامی دو کشور بیش از پیش گسترش پیدا کند. مارک کاتز، استاد سیاستگذاری و حکمرانی دانشگاه جورج میسون، در یادداشتی برای اندیشکده شورای آتلانتیک با اشاره به اقدام‌های تروریستی اخیر اسرائیل علیه ایران و حزب‌الله لبنان و نفوذ نیروهای اوکراینی در خاک روسیه می‌نویسد: «هر چند روابط نظامی ایران و روسیه ممکن است از قبل شروع شده‌باشد، اما ضربه‌های اخیری که مسکو و تهران از سوی اوکراین و اسرائیل تحت حمایت آمریکا دریافت کرده‌اند، ممکن است باعث شود تا این همکاری‌ها شدت بگیرد.»

روزنامه وال‌استریت ژورنال در گزارشی می‌نویسد: «روسیه و ایران، در شرایطی که در مناطق خودشان با منازعه مواجه می‌شوند، می‌توانند شکاف‌ها در توانمندی‌های نظامی و اطلاعاتی یکدیگر را پر کنند. روسیه سامانه‌های دفاع هوایی و جنگنده‌های مدرنی تولید می‌کند و ایران نیز پهپادها و موشک‌های قدرتمندی دارد.»

با این حال بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند که در صورت تشدید منازعه در خاورمیانه و اوکراین، هم ایران و هم روسیه به تسلیحات خود بیش از هر زمان دیگری نیاز دارند و نمی‌توانند این ریسک را بپذیرند که به تامین‌کننده سلاح دیگری تبدیل شوند. علی واعظ، مدیر برنامه ایران در اندیشکده گروه بحران به وال‌استریت‌ژورنال می‌گوید: «اگر یک جنگ فراگیر در خاورمیانه رخ دهد، ایران همه موشک‌هایش را نیاز خواهد داشت و روسیه هم به همین ترتیب به همه سامانه‌های دفاع هوایی خودش برای جنگ نیاز دارد.»

معامله بزرگ؟

تحولات اخیر در جبهه غرب روسیه در شرایطی اتفاق می‌افتد که دولت جدید در ایران، خواهان ترمیم روابط با اروپا و آمریکا است. مسعود پزشکیان و دولتمردان او می‌دانند که هرگونه شواهدی مبنی بر فروش تسلیحات ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین، بار دیگر برنامه ترمیم روابط با غرب را در محاق خواهد برد. ایران در طول دو سال گذشته، همواره موضع خود را مبنی بر انکار کمک نظامی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین حفظ کرده‌است.

تیرماه سال جاری در بیانیه پایانی اجلاس سران ناتو، ایران و چین به حمایت مستقیم از جنگ روسیه در اوکراین متهم شدند و با اظهار نگرانی عمیق از افزایش همکاری‌های نظامی ایران و روسیه هشدار دادند: «هرگونه انتقال موشک‌های بالستیک و فناوری‌های مرتبط توسط ایران به روسیه، تشدید شدید تنش را نشان می‌دهد.»

بلافاصله پس از انتشار این بیانیه، سخنگوی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران در بیانیه‌ای تصریح کرد: «همانگونه که بارها نیز اعلام کرده‌ایم، هرگونه تلاش برای مرتبط ساختن جنگ اوکراین به همکاری‌های دوجانبه جمهوری اسلامی ایران و روسیه، اقدامی صرفاً با انگیزه‌های مغرضانه سیاسی و با هدف مشروع جلوه دادن دخالت‌ها و استمرار کمک‌های تسلیحاتی غرب به اوکراین صورت می‌گیرد.»

چه ایران واقعاً پهپاد در اختیار روسیه قرار داده‌باشد یا نه و چه قصد داشته‌باشد موشک‌های بالستیک در اختیار روسیه قرار دهد یا نه، ایران برای بهبود روابط با اروپا و آمریکا، مجبور است شواهد و تضمین‌هایی در اختیار کشورهای غربی قرار دهد که چنین انتقال‌هایی پس از این انجام نخواهد شد. سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه جدید جمهوری اسلامی ایران در نخستین تماس تلفنی خود با جوزپ بورل، نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا بر آمادگی ایران برای بهبود روابط با اروپا مبتنی بر «احترام متقابل» و «گفت‌وگو برای حل مشکلات فی‌مابین» تاکید کرد.

عراقچی، مانند دیگر سیاست‌گذاران ایرانی می‌داند که به‌زودی با پایان دوره جوزپ بورل، کایا کالاس، نخست‌وزیر پیشین استونی جانشین او خواهد شد که یک سیاستمدار به شدت منتقد پوتین است. در دوران ریاست کالاس بر سیاست خارجی اروپا، قطعاً روابط ایران و روسیه و به‌ویژه همکاری‌های نظامی دو کشور بیش از هر زمان دیگر زیر ذره‌بین دولت‌های اروپایی و اتحادیه اروپا قرار خواهد گرفت.

با این حال تضمین‌عدم ارسال موشک‌های بالستیک به روسیه از سوی تهران، می‌تواند یک گام اعتمادساز مهم از سوی ایران باشد. ایران چه قصد داشته‌باشد چنین تجهیزاتی را به روسیه بدهد یا نه، نهایتاً می‌تواند تصور احتمال چنین معامله‌ای را به عنوان یک امتیاز در مذاکرات آینده با کشورهای اروپایی و آمریکا روی میز گفت‌وگو قرار دهد تا با استفاده از آن بتواند از طرف‌های مقابل امتیازهای بیشتری بگیرد.

در عین حال ایران نمی‌تواند بر روی روسیه به‌عنوان یک متحد دائمی و قابل اعتماد تکیه کند. ایران می‌داند که در دوره‌های پیشین، روسیه پس از بهبود روابطش با غرب، با کارت ایران بازی کرده‌است و حتی درحالی‌که وعده فروش سلاح‌های مدرن به ایران داده‌بود، در همکاری با آمریکا و اروپا به قطعنامه تحریم تسلیحات ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد رای داده‌است.

تهران می‌داند که به‌رغم استمرار دو سال و نیمه جنگ اوکراین، نهایتاً روسیه به دنبال پایان این جنگ و بهبود روابط خودش با غرب خواهد رفت. در این شرایط ایران نمی‌خواهد که بازی دوسر باختی را آغاز کند که پس از بهبود روابط مسکو و غرب، تنها بازنده بازی جنگ اوکراین به حساب بیاید.

بنابراین، اگر تهران می‌خواهد که در مذاکره با دولت‌های اروپایی و آمریکا بتواند شرایط فشار غرب را مهار کند و از طریق احیای برجام یا یک توافق جدید تحریم‌های گسترده غربی را برطرف کند، مجبور است که بین روابط خوب با روسیه و ترمیم روابط با غرب توازن ایجاد کند. اقدامی مانند فروش موشک‌های بالستیک به روسیه، به طور قطع این توازن را بر هم خواهد زد و باعث می‌شود که تا مدت‌ها امکان ترمیم روابط ایران و غرب ناممکن شود.

متحد، شریک یا همکار؟

روابط تهران و مسکو در طول سالیان گذشته با فرازونشیب‌های زیادی مواجه شده‌است. حتی در دوره سه‌ساله دولت سیزدهم که تمایل زیادی در تهران برای تقویت روابط راهبردی با روسیه وجود داشت، دو طرف نتوانستند چارچوب روابط دوجانبه را از قالب شراکت به اتحاد ارتقا بدهند. به‌رغم اتهام‌هایی که پس از جنگ اوکراین در مورد ارسال پهپادهای تهاجمی به ایران وارد شد، طرف روس حاضر نشد در قالب همکاری‌های نظامی چیز زیادی به ایران واگذار کند.

گزارش‌های متعددی در مورد توافق ایران و روسیه برای خرید جنگنده‌های مدرن سوخو ۳۵، هلی‌کوپترهای تهاجمی و سامانه‌های دفاع هوایی در دو سال گذشته در رسانه‌ها منتشر شده‌است، اما به‌رغم چندین گزارش در مورد آمادگی روسیه برای تحویل این تجهیزات، هرگز این توافق نهایی نشد. علاوه بر این روسیه در اجرای بسیاری دیگر از تعهدات خود نیز تعلل کرده‌است.

درحالی‌که شرکت روس‌اتم روسیه براساس قرارداد قبلی قرار بود تابستان سال جاری واحد دوم نیروگاه اتمی بوشهر را به ایران تحویل دهد، نه‌تنها تعهدات خود را اجرایی نکرده‌است، بلکه براساس اظهارات مقام‌های رسمی سازمان انرژی اتمی ایران، کار در پروژه واحدهای دوم و سوم نیروگاه اتمی بوشهر بدون حضور طرف‌های خارجی و منحصراً توسط نیروهای ایرانی انجام می‌شود.

موارد دیگری مانند سرنوشت مبهم تفاهمنامه سرمایه‌گذاری ۴۰ میلیارد دلاری روسیه در صنایع نفت و گاز ایران و همچنین اظهارنظر علنی مقام‌های مسکو در مورد توقف مذاکرات مربوط به توافقنامه همکاری جامع بلندمدت ایران و روسیه از جمله مسائل دیگری است که چشم‌انداز روشنی در مورد همکاری‌های تهران و مسکو ایجاد نمی‌کند.

بسیاری از ناظران معتقدند که به‌رغم روابط رو به گسترش و نزدیک شدن بیش از پیش ایران و روسیه، هنوز این دو کشور به دو متحد کامل تبدیل نشده‌اند و اختلاف دیدگاه‌های زیادی میان آن‌ها وجود دارد. مارک کاتز، استاد دانشگاه جورج میسون و پژوهشگر اندیشکده شورای آتلانتیک می‌نویسد: «هنوز سیاست‌های تهران و مسکو در هماهنگی کامل با یکدیگر قرار نگرفته‌است.

درحالی‌که تهران وعده داده‌است به انگیزه کشتن هنیه از اسرائیل انتقام بگیرد، مسکو از همه طرف‌ها خواسته‌است خویشتن‌داری کنند و گام‌هایی برندارند که باعث جنگ گسترده‌تر در منطقه شود، که این درخواست قاعدتاً شامل ایران هم می‌شود.

در عین حال بعید است که ایران از گزارش‌ها در مورد دستور ولادیمیر پوتین برای توقف برنامه فروش موشک به حوثی‌های تحت حمایت ایران به درخواست محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی، خرسند باشد. البته مشخص نیست که این گزارش‌ها تا چه اندازه صحیح باشند، چراکه منابع اطلاعاتی که این گزارش‌ها را به رسانه‌ها داده‌اند، در مورد جزئیات آن متفق‌القول نیستند.

اما نباید فراموش کرد که هرچند روابط روسیه با دشمن دیرینه ایران، یعنی اسرائیل، بعد از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا حدودی سرد شده‌است، اما روابط روسیه با دشمنان عرب سنی ایران یعنی عربستان سعودی و امارات متحده عربی، همچنان صمیمانه است. براساس گزارش‌های دیگر، جنگنده‌های سوخو ۳۵ که قرار بود روسیه به ایران بفرستد، هنوز تحویل نشده‌اند و در عین حال توافق بلندمدت ۲۵ساله همکاری ایران و روسیه هنوز نهایی نشده‌است و منابع روسیه انگشت اتهام را به سمت تهران می‌گیرند.»

این تحلیل‌گر شورای آتلانتیک معتقد است: «درخواست مسکو از ایران برای خویشتن‌داری در مقابل اسرائیل در پاسخ به کشته شدن هنیه در تهران، به دلیل ماهیت صلح‌طلبانه نیست، بلکه به این دلیل است که کرملین درک می‌کند زمانی که نیروهایش در اوکراین گرفتار هستند، در موقعیتی نخواهد بود که بتواند از ایران در یک درگیری گسترده با اسرائیل محافظت کند، به‌خصوص که دولت یهودی از ایالات متحده آمریکا حمایت نظامی دریافت می‌کند. همزمان ممکن است به ذهن رهبران جمهوری اسلامی هم خطور کرده‌باشد که ارسال پهپاد و موشک به روسیه باعث می‌شود که این تجهیزات برای استفاده در مقابل اسرائیل و نیروهای آمریکا در خاورمیانه در دسترس نباشند.»

این پژوهشگر ادامه می‌دهد: «هرچند کمک‌هایی که مسکو و تهران از یکدیگر دریافت می‌کنند، نه به روسیه اجازه می‌دهد که در اوکراین پیروز شود و نه به ایران اجازه می‌دهد که بر اسرائیل و ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه غالب شود، با این حال به دو طرف اجازه می‌دهد که این منازعه را ادامه دهند؛ چیزی که رهبران روسیه و ایران علاقه‌مند به آن هستند. ایالات متحده و متحدانش در اروپا در غیاب مسیری برای پایان دادن به این دو منازعه به نظر نمی‌رسد که راهی داشته‌باشند بتوانند جلوی افزایش همکاری‌های نظامی ایران و روسیه را بگیرند.»

مسیر دو طرفه

نگرانی غرب از روابط نظامی تهران و مسکو، فقط مختص به کمک‌های ادعایی ایران به روسیه در جنگ اوکراین نیست، بلکه کارشناسان غربی حمایت نظامی و فروش تجهیزات پیشرفته نظامی روسیه به ایران را نیز یک خطر جدی برای آمریکا و اسرائیل توصیف می‌کنند. همان اندازه که ایران می‌تواند با ارسال تجهیزات مورد نیاز روسیه در جنگ با اوکراین، دست بالای روسیه در این جنگ را تقویت کند، روسیه هم تجهیزات مدرن نظامی زیادی در اختیار دارد که می‌تواند با در اختیار قرار دادن این تجهیزات به ایران، موضع ایران را در منازعه منطقه تقویت کند.

هرچند روسیه تاکنون در تحویل دادن تجهیزات مدرن از جمله جنگنده‌های نسل جدید سوخو ۳۵، رادارهای مدرن و هلی‌کوپترهای تهاجمی به ایران تعلل کرده‌است، اما هر زمان روسیه تصمیم به چنین اقدامی بگیرد، ایران در مواجهه با اسرائیل در منطقه از موقعیت بهتری برخوردار می‌شود.

نیکیتا اسماگین، پژوهشگر اندیشکده شورای امور بین‌الملل روسیه در یادداشتی می‌نویسد: «جریان مستمر سلاح‌های ساخت روسیه به ایران باعث می‌شود ایالات متحده و اسرائیل در شرایط بغرنج امنیتی قرار بگیرند. منطق آن‌ها این است که ایران قوی‌تر می‌شود و یک درگیری بزرگ ناگزیر خواهد شد، آیا بهتر نیست که چنین درگیری‌ای زودتر اتفاق بیفتد تا در آینده رخ ندهد؟

اسرائیل علاقه‌مند است که در این زمینه تعیین‌کننده باشد و بعید نیست که همین الان هم برای چنین سناریویی برنامه‌ریزی می‌کند. در عوض ایالات متحده به صورت سنتی محتاط‌تر است، با این حال واشنگتن هم قدرت رو به رشد ایران را ریسک غیرقابل قبول می‌داند. حتی افزایش ناچیزی در حمایت روسیه از ایران و متحدانش باعث می‌شود که دست‌کم از دیدگاه اسرائیل و ایالات متحده آمریکا مسکو یک بازیگر فعال در مسائل خاورمیانه شود. حمایت جدی کرملین از تهران می‌تواند تهدیدی تا آن اندازه جدی تلقی شود که باعث یک اقدام جدی و قاطع از آن‌ها شود.»

ازدواج مصلحتی

هر چند سیاست‌های آمریکا و غرب در ۶ سال گذشته باعث شده‌است که ایران و روسیه بیش از هر زمان دیگری به لحاظ نظامی و امنیتی به یکدیگر نزدیک شوند، اما بسیاری از ناظران چه در تهران و چه در مسکو، اتحاد روسیه و ایران را نوعی ازدواج مصلحتی می‌دانند. هم تحلیل‌گران مستقل ایرانی و هم تحلیل‌گران مستقل روس دائماً هشدار می‌دهند که هر یک از طرف‌ها زمانی که روابط بهتری با غرب پیدا کند، شریک روزهای سخت را فراموش خواهد کرد.

به گفته نعمت‌الله ایزدی، سفیر پیشین ایران در شوروی و روسیه به همان اندازه که در ایران نگرانی وجود دارد که روس‌ها در صورت پایان جنگ در اوکراین و عادی‌سازی روابط با غرب، ایران را فراموش کنند، در مسکو هم نگرانی وجود دارد که تهران در صورت بهبود روابطش با غرب، روسیه را کنار بگذارد.

دانیل دی‌پتریس و جنیفری کاوانا از اندیشکده Defense Priorities در یادداشتی برای فارن پالیسی با رد پیش‌فرض جاری در میان بسیاری از تحلیل‌گران آمریکایی که معتقدند روسیه، ایران، چین و کره شمالی ائتلاف عمیقی علیه غرب تشکیل داده‌اند و دیدگاهی که این چهار کشور را در قالب یک گروه جدید با عنوان محور شرارت جدید دسته‌بندی می‌کند، می‌نویسند: «هر چند چین، ایران، کره شمالی و روسیه همکاری ثمربخش‌تری نسبت به گذشته دارند، اما همکاری آن‌ها را بیش از هر چیز می‌توان سازوکاری عمل‌گرایانه، عموماً دوجانبه و احتمالاً موقتی دانست که بر اثر شرایط ژئوپلیتیک و نگاه مشترک آن‌ها به سیاست‌ها و آرایش نیروهای ایالات متحده به وجود آمده‌است که به شدت برای منافع آن‌ها زیان‌بار است.

جمع کردن این چهار دشمن ایالات متحده زیر یک بیرق، باعث می‌شود که ذهن‌ها از منافع منفرد و جاه‌طلبی‌های کاملاً متفاوت آن‌ها منحرف شود و فقط شراکت‌های خاصی را که باعث نزدیکی آن‌ها شده‌است به شکل مبالغه‌آمیزی تبلیغ کند. تردیدی وجود ندارد که دیدگاه محور شرارت بیش از آنکه به منافع آمریکا کمک کند، به منافع واشنگتن آسیب می‌رساند.»

این دو تحلیل‌گر مسائل دفاعی با اشاره به روابط نظامی و امنیتی روسیه با سه کشور ایران، چین و کره شمالی در ماه‌های پس از آغاز جنگ اوکراین تاکید می‌کنند: «بررسی‌های بیشتر نشان می‌دهد که هر یک از شراکت‌های جدید روسیه بر مبنای بده‌بستان است و تقریباً تردیدی وجود ندارد که این تراکنش‌ها موقتی باشد. هرچند تقلیل دادن روابط رو به رشد روسیه و کره‌شمالی به روابطی صرفاً تجاری غیرواقع‌بینانه است، اما واقعیت این است که انگیزه این روابط نیاز متقابل است.

پوتین به شدت به مقدار بسیار زیادی مهمات برای جنگ در اوکراین نیاز دارد و کیم هم در مقابل به شدت به تامین غذا و انرژی نیازمند است تا کمبودهای داخلی را برطرف کند و به هدف خودش برای کاهش وابستگی به چین نزدیک شود.»

این دو تحلیل‌گر دفاعی معتقدند که تغییر سیاست‌های غرب نسبت به ایران و کره شمالی می‌تواند در میزان همکاری آن‌ها با روسیه اثرگذار باشد. کاوانا و دی‌پتریس می‌نویسند: «به جای اینکه با این چهار قدرت به عنوان یک بلوک منفرد رفتار کرد، سیاست‌گذاران باید استراتژی‌های متفاوتی برای چالش‌های خاصی که از سوی هر یک از این کشورها ایجاد می‌شود در پیش بگیرند… برای مثال ایران و کره شمالی در صورتی که محدودیت‌های کنونی اقتصادی برداشته‌شود یا همکاری‌های محدودی در حوزه توسعه زیرساخت و فناوری‌های تجاری شکل بگیرد، آمادگی دارند که میزان انتقال تجهیزات نظامی خود را به روسیه کاهش دهند.»

bato-adv
bato-adv
bato-adv