از بین رفتن حجم بالایی از آب بدن در فرد کارگر گرمازده بهدلیل گرمای بالاتر از سطح استاندارد و تعریق زیاد که اصطلاحاً در آن جسم فرد دِ-هیدراته میشود، در نهایت منجر به بیحالی و تپش قلبی کارگر میشود. این فرآیند ریتمی، لحظاتی ادامه پیدا میکند و در ادامه باعث تنگی عروق و سکته قلبی فرد گرمازده میشود.
پس از وقوع چندین مورد مرگ و آسیب دیدگی در اثر گرمازدگی در میانه تابستان امسال در میان کارگران حوزه نفت، انرژی و پتروشیمی جنوب کشور که با گرمای بالای ۵۰ درجه دست و پنجه نرم میکنند، این سوال برای بسیاری پیش آمد که آیا اساساً قرار است همه ساله اقدامی در این جهت از سوی مقامات و مسئولین مرتبط انجام پذیرد یا همچنان شاهد آن باشیم که کشتهشدگان ناشی از گرما روبهفزونی گذاشته و از سوی شرکتها «تکذیب» و از سوی مسئولان، «انفعال» در دستور کار باشد؟
به گزارش ایلنا، بروز حوادث ناشی از گرمازدگی در تابستان که طی دو هفته اخیر تنها سه فقره آن رخ داده، تقریباً به پدیدهای عادی در جنوب کشور بدل شده است؛ این موضوع شاید برای بسیاری از کارگران ساختمانی پذیرفته شده باشد که نیمی از کل حوادث کار در این بخش رخ دهد، اما گسترش آمار مرگ ناشی از گرما در جنوب کشور برای کارگران (به ویژه در حوزه پترو-پالایشی که صنعتی بسیار ثروتمندتر از هر حوزه دیگر است) امری بسیار جدیدتر و روندی کم سابقه محسوب میشود.
اخیراً نیز فوت یک کارگر در یکی از پتروشیمیهای استان خوزستان حاشیه ساز شد؛ مرگی که به انکار شرکت مربوطه درباره گرمازدگی آن کارگر انجامیده و علت امر به سکته قلبی نسبت داده شد. روابط عمومی شرکت درحالی علت نهایی فوت را طبق گزارش پزشکی قانونی، مرگ براثر سکته قلبی ناشی از تنگی عروق عنوان میکند که در گذشته نیز بسیاری از شرکتهای مشابه پیمانکار و نیمه خصوصی پرتعداد خطه جنوب کشور، وقوع مرگها را در استدلالات مشابهی ناشی از بیماری زمینهای، سکته و… معرفی کردند.
این شیوه البته در اصول کاری پزشکی قانونی کشور نباید وجود داشته باشد که علت نهایی و غایی مرگ عنوان شود. احمد شجاعی (رئیس کل سابق سازمان پزشکی قانونی کشور) در اظهارنظری در این رابطه گفت: در فرآیند صدور گواهی فوت با نظر کارشناسی متخصصین و کارشناسان پزشکی قانونی، نظر کارشناسان باید شامل کلیه زنجیره حوادث منجر به آسیب یا بیماری و درنتیجه فوت شود.
وی افزود: برای مثال در زمینه اعلام نظر کارشناسی درباره فوت فردی که به میانجی ترس از یک رویداد یا گرمازدگی یا فشار فیزیکی دچار سکته قلبی میشود، درج کل فرآیند منجر به فوت و سلسله حوادث بدون ابهام و با دقت لازم است و آوردن دلیل نهایی فوت (مثل بحث تنگی عروق و سکته قلبی) در گزارش کافی نیست.
این اظهارنظر البته صرفاً محدود به نظرات یک مدیر سابق نیست و در اسناد پروتکلهای تدوین گزارش فوت توسط کارشناسان پزشکی قانونی نیز روشن و واضح است که از کل سلسله رویدادها سخن به میان میآید و از نظر قانونی نیز شرح حوادث باید به همان ترتیب فوق الذکر باشد. در اسناد ثبتی پزشکی قانونی که با پروتکل خاصی نگاشته میشود نیز چندین بار بر ضرورت قید مستند «سلسله و زنجیره وقایع» تاکید شده است.
بههرحال به نظر میرسد مسئولان نظارتی و همچنین کارفرمایان تمایل خاصی ندارند که آمارهای فوت از این قبیل بهعنوان آمار مرگ ناشی از کار به رسمیت شناخته شود. شاید از تبعات آن واهمه دارند و شاید مانند آن چند شرکت معروف که آمار بالای خودکشی کارگران را داشتند، بخواهند از هر شیوهای برای بیتقصیر نشان دادن خود استفاده کنند.
این تلاشها درحالی صورت میگیرد که کارشناسان حوزه ایمنی و بهداشت حرفهای نیز بارها تاکید کردند که مرگ در اثر گرمازدگی، در دقایق آخر فرآیندی مشابه با آنچه در برخی گزارشات پزشکی قانونی مورد ادعا واقع شده را رقم میزند.
شهرام غریب (مدرس و کارشناس ارشد ایمنی صنایع) که سالها بطور تخصصی در صنایع حوزه انرژی جنوب کشور فعال است، در این زمینه تاکید میکند: قطعاً از نظر علمی برای بسیاری از کارشناسان روشن است که مرگ بر اثر گرمازدگی در نهایت از مسیر فشار تنگی عروق و سکته قلبی میگذرد و برای مثال قرار نیست گزارشی وجود داشته باشد که فرد گرمازده از طریق بیآبی یا سکته مغزی فوت کرده باشد.
وی در این رابطه تاکید میکند: از بین رفتن حجم بالایی از آب بدن در فرد کارگر گرمازده به دلیل گرمای بالاتر از سطح استاندارد، و تعریق زیاد که اصطلاحاً در آن جسم فرد دِ-هیدراته میشود، در نهایت منجر به بیحالی و تپش قلبی کارگر میشود. این فرآیند ریتمی، لحظاتی ادامه پیدا میکند و در ادامه باعث تنگی عروق و سکته قلبی فرد گرمازده میشود. فرد گرمازدهای که از مرحله بیحالی و تپش قلب عبور کند، شانس فوت بالایی دارد و در تقریباً همهی مواردی که ما با آن مواجه شده و گزارش دریافت کردیم، همین روند گام به گام مشاهده شده است.
غریب تاکید میکند: ما بارها نکاتی در حوزه ایمنی در قبال گرما را تذکر دادیم. از جمله اینکه برخی شرکتها اظهارنظر میکنند که افراد سکته کرده در اثر گرمازدگی بیماری زمینهای داشتند؛ این درحالی است که از اصول بهداشت حرفهای در مناطق گرم و خشک این است که در فصل گرما مسئولان و نفرات ایمنی هر مجموعه (اگر وجود داشته باشند) باید کلیه نفرات را بررسی کرده و نفر بهداشت حرفهای مسئول از طرف وزارت بهداشت نیز حاضر باشد تا هر کس که سابقه بیماری داشته باشند، در ساعات خاصی و در نقطه خاصی فعالیت کند که در اثر گرما آسیب نبیند. در واقع مطرح کردن بحث بیماری زمینهای خود عذر بدتر از گناه است!
این کارشناس حوزه ایمنی تصریح کرد: بسیاری از فرآیندها که بارها در آن تاکید کردیم نیز باید با نظارت دولت، نهادها، کارفرمایان و حتی خود کارگران در چنین شرایطی اعمال گردد. از جمله مباحثی مثل لباس مناسب مقابل گرما، تامین مداوم آب و آبلیمو برای جلوگیری از دهیدراته شدن بدن پرسنل فعال و همچنین تلاش برای جابهجایی زمان کار به ساعات خنکتر در شرایطی که شاخصهای دمایی و رطوبتی به نقطه خطرناک و هشدار آفرین رسیده باشند، همه و همه از جمله توصیههای همیشگی ما به مدیران و افراد در شرایط گرمای بالای ۵۰ درجه بوده است. برخی شرکتهای معتبر دولتی پروتکلها را با حضور نفرات ایمنی و کارشناسان HSE رعایت میکنند، اما باید پذیرفت مواردعدم رعایت نیز بالاست.
اظهارنظرها درباره حوزه ایمنی در قبال گرما درحالی است که بسیاری از پروتکلهای مقابله با گرما همچنان در شرکتها به خوبی اجرا نمیشود. انجمن بهداشت حرفهای و ایمنی شغلی بین المللی زیر نظر سازمان جهانی کار (OHSA) پروتکلهایی دربرابر اشتغال در محیط گرم تهیه کرده که بخشی از پروتکلهای مراقبتی آن عبارت است از: سنجش و کنترل و تلاش برای کاهش رطوبت هوا و خشک سازی محیط کار، تلاش برای رساندن آب بیشتر به بدن کارگران و استفاده از البسه کاملاً استاندارد و بهداشت فردی، بخشی از این پروتکلهاست.
این سازمان همچنین درباره بیماریهایی مثل گرامپ گرمایی نیز هشدار داده است. این بیماری در اثر عرق زیاد و از دست دادن آب و الکترولیتهای بدن بهخصوص سدیم، ایجاد میشود. فرد به سردرد و سرگیجه ضعیف دچار میشود و در آغاز بهصورت ناگهانی همراه با دردهای شدید، ابتدا در ماهیچههای دست و بازو و سپس در ماهیچههای پا و شکم شروع میشود. درد مرتبا زیاد شده و در حالت بسیار شدید ممکن است گرفتگی (اسپاسم) کارپوپدال که نوعی گرفتگی انگشتان دست و پا است، نیز دیده شده است.
این انجمن هشدار داده که پدیده گرامپ گرمایی از مرگ براثر گرمازدگی بیشتر مشاهده شده و خود میتواند در کنار بی حالی باعث بروز مرگ در اثر سقوط یا حوادث دیگر کار ناشی از بی حالی شود.
وقوع چنین حوادثی در شرایطی رخ میدهد که سالهاست موضع مسئولان و وکلای ملت و همچنین مقامات حوزه ایمنی درقبال حوادث کار دوره تابستان و مرگ کارگران براثر گرما سکوت است. اظهارنظرها درباره حوادث کار ساختمانی، گرفتار شدن و نقص عضو کارگر در شرکتهای با ماشین آلات فرسوده و فقدان آموزش، موضوعاتی است که بیشتر از سوی افراد دارای مسئولیت بهعنوان آسیبشناسی وقوع حوادث قید میشود، اما موضوع گرما گویا به دلیل ارتباط با صنایع حساس و ثروتمند کشور که تعداد تلفات آن کمتر است، چندان مورد اقبال نیست!
این را افرادی در مجلس نیز تایید میکنند. هرچند هیچ نمایندهای از مجلس دوازدهم حاضر به گفتگو در این رابطه نشد، اما حامد اکبری (رئیس کمیته ایمنی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس) با تایید مورد عنایت نبودن موضوع گرما در این رابطه اظهار کرد: در موضوع مرگ بر اثر گرما و حوادث منجر به فوتی که در فصل گرما در جنوب کشور اتفاق میافتد، کمیته ایمنی مجلس و نمایندگان مرتبط با آن هرگز ورود نداشتند. دستکم بنده به شخصه در این مورد ورود نکردم و اساساً به نظر میرسد موضوعی سیستمی نبوده که ما بنابر شرح وظیفه اداری مجبور به ورود به موضوع آن شویم. در واقع نکاتی که در مجلس در رابطه با بحث ایمنی و بهداشت کار مطرح میشد، نکات کلی و عام در حوزه ایمنی بودند.
وی با بیان اینکه «کمیته ایمنی ذیل کمیسیون بهداشت مجلس تنها از دوره مجلس یازدهم تاسیس و آغاز به کار کرد» تاکید کرد: واقعیت این است که تا پیش از این بطورکلی موضوع ایمنی در حاشیه بوده است. ما این حاشیه بودن را چنان حس کردیم که انتظار نداشتیم در موارد خاص و پرتعداد حوادث مثل مرگ کارگران ساختمانی یا مرگ بر اثر گرما در تابستان، کارزاری در مجلس و کمیسیونها و صحن علنی داشته باشیم. به همین دلیل بود که در آن دوره تلاش کردیم در میان اعضای کمیته و کمیسیونهای مجلس، ایده تاسیس «وزارتخانه ایمنی» یا دست کم سازمان ایمنی مرکزی را توسعه دهیم.
اکبری تصریح کرد: در مواردی که ما بطور اختصاصی ورود کردیم، بعد از بروز برخی حوادث ایمنی برای بیمارستانها و مراکز بهداشتی، با توجه به اینکه کمیته ایمنی و بهداشت حرفهای مجلس زیر نظر کمیسیون بهداشت و درمان بود، بیشتر در زمینه ارتقای ایمنی بیمارستانها، مراکز درمانی و محلهای مشابه ورود اختصاصی کرده و تلاش کردیم این معضل را برای پرسنل و کادر درمان حل کنیم و به موفقیتهایی دست یافتیم.
این کارشناس حوزه بهداشت حرفهای تاکید کرد: واقعیت از نظر نمایندگان مجلس این بود که برقراری ایمنی برای جلوگیری از حوادث مشابه مثل گرمازدگی چندین دستگاه متولی دارد و از جمله مهمترین آنها، کارشناسان ایمنی و بازرسان ادارات کار استانهای مربوطه هستند. برای مثال مرکز سلامت محیط کار که در استانها متولی بحث بهداشت حرفهای ذیل وزارت بهداشت و درمان است، در این موضع مسئولیت و ماموریت دارد. درواقع آقای رعیتی فرد در معاونت روابط کار وزارت کار و آقای جندگی در معاونت بهداشت وزارت بهداشت، اکنون میتوانند در چنین مواردی پاسخگوی حوادث رخ داده باشند.
وی با طرح بحث اینکه «موضوع ایمنی در کشور هزینههای زیادی دارد» گفت: تاکنون البته در حوزه ایمنی صنایع انرژی جنوب کشور اقدامات بسیاری انجام شده و به نظر میرسد که بخش عمدهای از شرکتها و نهادها و موسسات نکات ایمنی را رعایت میکنند. اگر این نکات به ویژه در فصل گرما رعایت نمیشد، باتوجه به حجم بالای کار و تعداد بسیار زیاد پرسنل فعال در این قسمت، اکنون تلفات و کشتهشدگان بسیار بیشتری داشتیم. اما فعلاً موارد تخلف، قصور و کوتاهی محدود است و همین امر باعث شده که تعداد کشتهشدگان کم باشد.
اکبری در ادامه با اشاره به اینکه اجرای موارد ایمنی شاخصها و پروتکلهای زیادی در جنوب کشور دارد که همگی مورد نظارت قرار گرفته و گزارش میشوند، بیان کرد: ما در مجلس یازدهم با الزام دولت به مقاولهنامه ۱۵۵ حوزه ایمنی کار سازمان جهانی کار پیوستیم و بر این مبنا باید پروتکلهای ایمنی قابل توجهی را تعریف و رعایت کنیم. وزارت کار در این چهارچوب خود مواردی را میتواند پیشنهاد دهد. ما شاخصهایی به نام «استرس گرمایی» داریم که این شاخصها باید هرسال اندازهگیری عوامل زیانآور کار سنجیده شوند. این یک قانون الزامآور است و اجرا میشود.
این کارشناس حوزه ایمنی و بهداشت حرفهای تصریح کرد: ما شاخصهایی مثل bio-point، دمایتر و دمای خشک هوا، RH و… داریم که همه آنها ذیل مباحث تخصصی شاخصهایی است که سنجیده میشوند. قطعا مدعی نیستیم که شاخصها و نظارتها کامل است، اما بههرحال صورت میگیرد و اطلاعات ثبتی آن در گزارشات مربوط به سختی و زیان آوری شغل افراد که باید در شکل قرارداد و بیمه و بازنشستگی نیروی کار آنها موثر باشد، قید میشود. حتی با درنظر گرفتن شاخصهای دمایی و رطوبتی دیگر و شرایط آب و هوایی لباس افراد نیز عوض میشود. اگر شرکتها چنین مواردی را به صورت سیستماتیک اجرا نمیکردند، حجم تلفات بسیار بالا میرفت و شاهد بحران حاد میشدیم.
وی توصیه کرد: میزان عبور مرور هوای تازه به محیط کار، لباس، استحمام و موارد آموزشی دیگر درباره بروز علائم گرمازدگی مواردی هستند که خود کارگران و نفرات ایمنی حاضر در مجموعهها خودشان هم باید بر آنها نظارت داشته باشند.
باوجود این اظهارات، اما به نظر میرسد همچنان کم بودن تعداد تلفات ناشی از گرما در قیاس با بقیه آمارهای منجر به فوت باعث تخفیف در شدت رسیدگی به این موضوع دارد!
در ادامه پیگیریها در این رابطه با مدیران کل ایمنی وزارت کار نیز تماس حاصل شد که قرار است گزارش کار آنان نیز در روزهای آینده در دسترس قرار گیرد. اما آنچه به نظر ضروری میرسد، اهمیت رسیدگی به بحث روند رو به افزایش تلفات ناشی از گرماست و به نظر ارزش آن را دارد که تشکلهای کارگری برای افزایش حساسیتها در این حوزه، خود پیشقدم شوند!
بهنظر میرسد، تجربه نشان داده است که زمانی مسئولان ذی ربط و کارفرمایان در حوزهای حساس میشوند که خود تشکلهای کارگری مربوطه در هر حوزهای تحرک و حساسیت خود را در آن موضوع نشان داده باشند.