روز پنجشنبه ششم شهریور ۱۳۵۹ خبرنگار خبری به نقل از خبرنگار کیهان از شمیران مبنی بر تخریب دکهها و رستورانهای پشت پارک ملت به دستور آیتالله خلخالی سرپرست کمیتهی مبارزه با مواد مخدر منتشر شد. جزئیات خبر به این شرح بود:
کلیهی دکهها و رستورانهای پشت پارک ملت صبح دیروز [چهارشنبه ۵ شهریور ۵۹]به دستور آیتالله خلخالی تخریب شد.
دو هفته پیش آیتالله خلخالی در محل مذکور حضور یافت و از دکهداران و رستورانداران خواست که این مراکز را خودشان تعطیل کنند در غیر این صورت با شدت عمل مسئولین روبهرو خواهند شد. عدهای از رستورانداران به تخلیهی محلهای خود اقدام کردند، ولی عدهی زیادی از آنان حاضر به این کار نشدند.
بامداد دیروز پاسداران ویژهی دادگاه مبارزه با مواد مخدر آیتالله خلخالی، پلیس تهران با همکاری موثر مامورین کلانتری ۳، پاسگاه ونک و شهرداری تهران، کلیهی دکهها و رستورانهای پشت پارک ملت را به وسیله بولدوزر تخریب کردند.
بر اساس گزارش خبرنگار کیهان در این منطقه حدود ۵۰۰ دکه و رستوران ساخته شده بود که ارزش بعضی از ساختمانهای آنها، بیش از ۴۰۰ هزار تومان برآرود شده است.
همچنین به دنبال خبری که چندی قبل کیهان از وضع رستورانهای پشت پارک ملت تهیه کرده بود، پاسداران، کمیتهی منطقهی شمیران، تلاش گستردهای را برای جمعآوری دکهداران آغاز کرده بودند و هر شب نیز تعدادی از دکهداران و رستورانداران را به اتهام خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی دستگیر میکردند، ولی موفق به جمعآوری آنها نمیشدند. اما دیروز پس از مدتها انتظار، با همکاری کلیهی مسئولین، تمام این دکهها جمعآوری شد.
یکی از رستورانداران از فرط ناراحتی، خود را با چاقو مجروح کرد که به بیمارستان مهدی رضایی [قلب شهید رجایی]انتقال یافت. همچنین گروهی از آنان که از کار مامورین ممانعت به عمل میآوردند، با عکسالعمل پاسداران مواجه شده و به دنبال تیراندازیهایی که برای متفرق کردن آنان انجام گرفت، یک نفر هدف گلوله قرار گرفت که بلافاصله به بیمارستان آسیا منتقل شد. همین گزارش حاکی است که گروهی دیگر از رستوران داران با مامورین همکاری کردند و با جمعآوری این محل خیابان مصدق [ولیعصر کنونی]آرامش گذشتهی خود را بازیافت.
در حاشیهی تخریب رستورانهای پشت پارک ملت یکی زا مامورین کلانتری ۲ میگفت: «روزانه بین ۱۰ تا ۱۵ پرونده از جمله عمل لواط، کشف دختران فراری، خرید و فروش مواد مخد و مشروبات الکلی که مربوط به این محل بود در کلانتری تشکیل میشد.»
یکی از رستورانها متعلق به زنی بود که از دختران خود به عنوان گارسون در آن محل استفاده میکرد!
در پشت یکی از رستورانها یک استخر بزرگ ایجاد شده بود که مورد استفادهی مشتریان قرار میگرفت.
بعضی از رستورانها بیشتر شبیه «عشرتکده» بود.
عدهای از دکهداران و رستورانداران بساط خود را در نقاط مختلف «پارکوی» و اتوبان «طرشت» [شیخ فضلالله نوری کنونی]پهن کردهاند.