در حال حاضر دولت باید تمام توان خود را روی به ثبات رساندن جامعه بگذارد. قیمتها و تورم را کنترل کند و حتی اگر موفق شود تورم را کاهش دهد که بهتر خواهد بود؛ بنابراین اگر دولت اقدام به افزایش ناگهانی قیمت سوخت کند که قطعا منجر به افزایش تورم میشود، به تمامی اقدامات بعدی خود آسیب زده و همراهی مردم را از دست میدهد. این رفتار باعث میشود مردم در سایر تصمیم گیریهای دولت همدلی نکنند. تاکید میکنم که هر که بر افزایش ناگهانی قیمت سوخت تاکید دارد در پی آسیب زنی به دولت است.
فرارو- محمدرضا عارف، معاون اول رئیس جمهور درباره قیمت بنزین گفته است: «کدام عقل سلیم میتواند بپذیرد بنزین را با دلار وارد کنیم و با قیمت ۱۵۰۰ تومان بفروشیم؟ البته فعلا کاری نمیخواهیم بکنیم.» این سخنان عارف با واکنشهای متفاوتی همراه شده است. گرچه وی صحبتی از افزایش قیمت بنزین در کوتاه مدت نکرده است، اما برخی، این سخنان را مقدمهای بر افزایش قیمت سوخت میدانند.
به گزارش فرارو، گرچه اغلب کارشناسان اقتصادی معتقدند افزایش قیمت ناگهانی بنزین خطرناک است، اما برخی رسانهها از افزایش قیمت دفاع کرده اند. برای مثال روزنامه جوان با اشاره به قشر مرفه نوشته است: «چرا کسی که آینه بغل ماشینش ۵۰ میلیون تومان قیمت دارد و در کل سال همیشه در جاده و تفریح است، در مجموع سال یک میلیون هم پول بنزین ندهد؟!»
با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است، از جمله این که آیا به خاطر شرایط قشر مرفه میتوان قیمت بنزین را در آغاز کار دولت به شکل ناگهانی افزایش داد و اساسا بهترین روش برای برنامه ریزی در جهت عادلانه کردن قیمت سوخت چیست؟ مرتضی عزتی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
مرتضی عزتی به فرارو گفت: «در بحث قیمتها، در ایران با یک مشکل فرهنگی مواجهیم که توسط عدهای خاص ایجاد شده است. این افراد، بخل و حسادت را در جامعه اشاعه میدهند. این، یک ویژگی بداخلاقیست که متاسفانه توسط گروههایی در جامعه توسعه داده میشود. این طرز فکر میگوید اگر یک شخص در جامعه ثروتمند است باید به هر شیوهای شده از او ثروتش را گرفت. متاسفانه این خصلت ناپسندی است که نه اخلاقی، نه شرعی و نه دینی است و به عبارتی از هیچ جهت، قابل قبول نیست. متاسفانه این طرز فکر توسط برخی افراد که در پستهای کلیدی حضور داشتند ترویج و توسعه داده شد و اتفاقا همین موضوع هم نشان میدهد که این افراد در حد و اندازه جایگاهی که در آن قرار داشتند، نبودند. هم اکنون، پروندههای واردات هم به همین شکل است. درواقع برخی میگویند اگر قرار است یک شخص هزینه کند و ماشین خوب خارجی سوار شود، بهتر است یک و نیم برابر پول ماشین را از او بگیریم. این یک خصلت ناپسند اخلاقیست که بخواهیم به هر که پولدار است ضربه بزنیم و این رفتار موجب میشود که افراد در جامعه دورویی را توسعه دهند و آنها که واقعا ثروتمندند با ظاهری مستمند در انظار عمومی ظاهر شوند که همین موضوع برای جامعه بسیار بد است.»
وی افزود: «چرا باید در جامعه این فرهنگ را رواج دهیم که دارا بودن مذموم است؟ اتفاقا باید شرایطی را ایجاد کنیم که به توانمند بودن و دارا بودن مردم افتخار کنیماز ابتدای انقلاب این فرهنگ رواج یافت ولی در دهه ۱۳۷۰ کاهش یافت، حالا دوباره حدود ۲ دهه است که عدهای در این مسیر افتادهاند که بگویند دارا بودن ناپسند است. این طرز فکر نه فقط به لحاظ فرهنگی ایراد دارد، بلکه به لحاظ اقتصادی هم عواقب منفی زیادی دارد. یکی از آثار زیانبار این وضعیت این است که افراد میترسند داراییهای واقعی خود را اعلام کنند. این وضعیت مساویست که با کاهش شفافیت اقتصادی در جامعه. نکته منفی دیگر این است که این شرایط باعث میشود افراد، تمایل خود را برای سرمایه گذاری و خلق ثروت از دست بدهند،در نتیجه کشور از سرمایه گذاریهای بزرگ محروم می شود. نتیجه این سرمایه ستیزی فرار سرمایه، کاهش تولید و رشد فقر است. همان چیزی که امروز در ایران شاهد آن هستیم. در چنین شرایطی افراد تنبل، کم کار و کم صلاحیتی که توانایی سیر کردن شکم خود را ندارند، طلبکار می شوند و افراد توانمندی که می توانند هم خود را اداره کنند و هم کارآفرین باشند و در جامعه تاثیر مثبت بگذارند، تخطئه می شوند. این فرهنگ فقیرپروری و سرمایه ستیزی آسیب های شدیدی به اقتصاد کشور زده است. بسیاری از آنهایی که قدرت اقتصادی دارند، قدرت کارآفرینی دارند و می توانند سرمایه گذار و خالق ثروت باشند را از کشور فراری داده ایم.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «در موضوع بنزین هم با همین استدلال غلط مواجهیم که اگر کسی وضع مالی خوبی دارد، محکوم به گرانتر خریدن بنزین باشد. مگر ما در حال اعطای یارانه نیستیم؟ این چه استدلالی است که در بحث بنزین هم آن که مدل ماشینش بالا است مسبب افزایش قیمت باشد؟ این رفتار ظالمانه است.متاسفانه این رفتارها هر روز در جامعه در حال رواج بیشتر پیدا کردن است و دولت های مختلف هم برای منافع بودجه خود مخالفتی با آن نداشته اند.. اما این ماجرا یک بعد دیگر هم دارد. به نظر میرسد عدهای میخواهند از همین ابتدا دولت را با مشکلاتی مواجه کنند. درواقع تمام تلاش این گروه این است که دولت همین ابتدای کار اقدامی انجام دهد که از دید مردم منفی است. گران شدن ناگهانی بنزین با به هم ریختگی همراه است. بدون هیچ شکی، مقطع فعلی، بدترین زمان برای دست بردن در قیمتها و آزادسازی قیمتها است. به محض دست بردن در قیمت ها، دولت به شدت در انظار لزومی منفور میشود. دقیقا آنها که میخواهند دولت را زمین بزنند، اصرار میکنند که حالا وقت افزایش قیمت بنزین است.»
وی افزود: «این دولت نباید حداقل قبل از گذشت یک سال که تثبیت شده و موثر واقع شده، دست به چنین اقداماتی بزند. در حال حاضر دولت باید تمام توان خود را روی به ثبات رساندن جامعه بگذارد. قیمتها و تورم را کنترل کند و حتی اگر موفق شود تورم را کاهش دهد که بهتر خواهد بود؛ بنابراین اگر دولت اقدام به افزایش ناگهانی قیمت سوخت کند که قطعا منجر به افزایش تورم میشود، به تمامی اقدامات بعدی خود آسیب زده و همراهی مردم را از دست میدهد. این رفتار باعث میشود مردم در سایر تصمیم گیریهای دولت همدلی نکنند. تاکید میکنم که هر که بر افزایش ناگهانی قیمت سوخت تاکید دارد در پی آسیب زنی به دولت است. اگر دولت قصدی در این زمینه دارد باید با برنامه ریزی دقیق و تدریجی و نه طی سال جاری افزایش قسمت را اعمال کند. هنوز مدت زمان زیادی از اعتماد مردم به دولت نگذشته و چیزی نزدیک به ۵ درصد مردم به شرایط امیدوار شده اند، چرا باید با تصمیم گیریهای عجولانه در حوزه سوخت نه تنها آن ۵ درصد بلکه شاید بیش از ۱۵ درصد اعتماد مردم را از دست بدهیم؟ چرا باید جامعه را به سمت ناامیدی ببریم؟ این رفتارها یا از روی ناآگاهی است یا با هدف ضربه زدن به دولت.»