ورود دوباره روسیه به کریدور ناموجود «زنگه زور» دخالت غیر قابل قبول روسیه به روابط ایران با کشورهای هم مرز در منطقه است. ایران ابزارهای سیاسی و نظامی در جهت تامین منافع ملی خود را داراست و به روسیه هشدار میدهد که در مسائل داخلی ایران و روابط با همسایگان هم مرز دخالت نکند.
موضع گیری اخیر روسیه در باره کریدور جعلی «زنگه زور» و همکاری با جمهوری آذربایجان برای فعال سازی آن بازتاب منفی زیادی در بین سیاستمداران، اساتید دانشگاه، متخصصان حمل و نقل و ترانزیت و سایتهای خبری ایران داشته است.
به گزارش روزنامه اطلاعات، اعلام حمایت پوتین از رئیس جمهوری آذربایجان به همان اندازه حمایت ولادیمیر پوتین از موضع گیری رهبران امارات متحده عربی در باره جزایر سه گانه ایران در خیلج فارس، موجب حیرت ایرانیان شده است. روسیه در جریان احداث خط لوله گاز ایران به ارمنستان مانع ادامه آن به گرجستان شد.
روسیه در ساخت نیروگاه هستهای بوشهر و تحویل سامانه خریداری شده پدافندی اس ۳۰۰ درست در زمان تهدید غرب به حمله نظامی ایران، خلف وعده کرد. مردم ایران این موارد را به یاد دارند.
طرح احداث و راه اندازی کریدور به اصطلاح زنگه زور، از سوی رهبران کرملین و باکو، بدون در نظر گرفتن تعریف بین المللی کریدور و فشار بر اعمال حاکمیت کشوری مستقل و دارای حق حاکمیت بر سرزمین خود مورد ملاحظه قرار میگیرد. این مسائل پس از جنگ دوم قره باغ در نوامبر سال ۲۰۲۰ و ورود شخص رئیس جمهوری فدراسیون روسیه به مساله امضای موافقتنامه آتش بس پیش آمده است که هنوز تبعات منفی آن مانعی جدی در برقراری صلح بین طرفین درگیر شده است.
مناقشه قره باغ پس از فروپاشی شوروی، در سال ۱۹۹۲ از سوی شورای امنیت سازمان ملل به «سازمان امنیت و همکاری در اروپا» واگذار شد که این سازمان «گروه مینسک» را به ریاست مشترک سه کشور «فرانسه، ایالات متحده و روسیه» تاسیس کرد. در مه سال ۱۹۹۴ آتش بس بین دو طرف برقرار شد. این وضعیت همچنان ادامه داشت و اجلاسهایی در سالهای مختلف برای مذاکرات صلح بین طرفین برگزار شد که در نهایت بدون پیشرفت باقی ماند.
سرانجام در نوامبر ۲۰۲۰ با حمله نظامی جمهوری آذربایجان به قلمرو اشغالی، ارمنستان ناگزیر به تخلیه اراضی شد. ورود روسیه به مساله مناقشه و دعوت از طرفین برای امضای موافقتنامه (بدون مشارکت دو عضو دیگر ریاست گروه)، مساله را اگرچه به ظاهر حل، ولی در حقیقت موجب پیچیدگی بیشتر و ادامه بحران شد.
بر اساس بند ۵ موافقتنامه، مقرر شد آذربایجان برای ارتباط ارامنه بومی ساکن در منطقه قره باغ با ارمنستان، گذرگاهی تحت تامین امنیت سربازان روسی به نام «دالان لاچین» در اختیار آنان قرار دهد و در مقابل ارمنستان به موازات رود ارس در جنوب، امکان ارتباط بین نخجوان با آذربایجان را تسهیل نماید.
روسیه در فرایند امور موفق به تامین امنیت ارامنه بومی ساکن در قره باغ نشده و با حمله نظامی آذربایجان به قره باغ، در سال ۲۰۲۲ بیش از ۱۲۰ هزار ارامنه بومی ساکن ناگزیر به فرار به ارمنستان شدند. با تعطیلی دالان لاچین، ارمنستان نیز مانع برقراری ارتباط نخجوان با خاک اصلی جمهوری آذربایجان شد.
متعاقب این مساله ترکیه و جمهوری آذربایجان با تهدید نظامی بر ایجاد کریدور در خاک ارمنستان حتی با مخالفت دولت ارمنستان پافشاری داشتند. جمهوری اسلامی ایران با هر نوع تغییر در مرز مشترک خود با ارمنستان (به طول ۴۱ کیلومتر مرز مشترک بین دو کشور) مخالفت ورزیده و مانع از هر گونه اعمال فشار بر ارمنستان شد.
در نهایت با ابتکار جمهوری اسلامی ایران مقرر شد برای ارتباط ساکنان جمهوری خودمختار نخجوان با خاک اصلی جمهوری آذربایجان از همان مسیر جمهوری اسلامی ایران که از آغاز درگیریها در سال ۱۹۸۸ از آن بهره مند میشدند، کماکان بهرهمند شوند.
در نهایت مقرر شد با همکاری ایران و جمهوری آذربایجان کریدوری به نام «کریدور ارس» با بهبود مسیر قبلی در خاک جمهوری اسلامی ایران، ارتباط دو سوی یاد شده را برقرار نماید که جمهوری آذربایجان از آن استقبال و همکاری خود را با ایران آغاز کرد که در دیدار اردیبهشت ماه سال جاری سران دو کشور در افتتاح سد خدا آفرین برآن تاکید شد.
ورود دوباره روسیه به کریدور ناموجود «زنگه زور» دخالت غیر قابل قبول روسیه به روابط ایران با کشورهای هم مرز در منطقه است. ایران ابزارهای سیاسی و نظامی در جهت تامین منافع ملی خود را داراست و به روسیه هشدار میدهد که در مسائل داخلی ایران و روابط با همسایگان هم مرز دخالت نکند. ایران در بدترین شرایط تحریمی غرب علیه روسیه، به سبب تجاوز نظامی به اوکراین، کریدور شمال -جنوب را که از امضای آن در سال ۲۰۰۰ بین روسیه ایران و هند به امضا رسیده و روسیه و هند هیچ اقدامی برای فعال سازی آن به بهانه قرار داشتن ایران در تحریمهای غرب، انجام نداده بودند، مسدود نکرده است.
ایران بدون نیاز به کریدور شمال-جنوب با بهره مندی از بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر سواحل در خلیج فارس و دریای عمان، با جهان ارتباط دریایی دارد. این مورد از سوی صاحبنظران حمل و نقل و فعالان سیاسی مورد تاکید است، زیر بر این باور هستند که «کریدور شمال-جنوب» مزایای قابل توجهی برای ایران ندراد و در زمان امضای این موافقتنامه روسیه آن را به عنوان «کریدوری استراتژیک» برای روز بحران (مانند شرایط کنونی تحریم روسیه از سوی غرب) در نظر گرفته بود.
فعالان بخش حمل و نقل، کارشناسان سیاسی و صاحبنظران محیط زیست، تاکید دارند که روسیه با تاکید بر اتصال ریلی رشت آستارا بیشتر برای منافع خود در چارچوب رهایی از بن بستهای احتمالی آینده (ادامه اشغال بخشهایی از گرجستان و اوکراین) و تحریمهای غرب، بدان نیازمند خواهند بود و توجیه اقتصادی، زیست محیطی، برای ایران متصور نیست و ایران میتواند در پروژههای مهمتری، چون راه آهن چابهار-زاهدان سرمایههای خود را تخصیص دهد.
در این راستا راه آهن ایران از دو سو با آسیای مرکزی (سرخس و اینچه برون) و راه آهن روسیه اتصال دارد. مهمتر اینکه امضای موافقتنامه کریدور شمال جنوب در مسیر «روسیه-دریای خزر-ایران-خلیج فارس» تعریف شده است و این بهترین مسیر برای کریدور پر درد سری است که بیش از ۲۴ سال، فعالیت مورد انتظار را نداشته و به قول صاحب نظران روس «کریدوری کاغذی» بوده است. امنیت ملی ایران از سوی شمال با بهره مندی از «کریدور شمال جنوب» (مفاد موافقتنانه سال ۲۰۰۰سنت پتربورگ) و «کریدور ارس» و عدم احداث کریدور جعلی «زنگه زور» و عدم «اتصال ریلی رشت -آستارا» بیشتر تامین میشود.