«مهم نیست که چه کسانی در دولت آقای پزشکیان سر کار باشند بلکه مهم این است که در مجمع تشخیص مصلحت نظام هنوز به این نتیجه نرسیدهاند که بخواهند FATF را تصویب کنند. یا برداشتن تحریمها راهحلش چیست؟ آیا راهحل همان حرکتی است که مجلس شورای اسلامی انجام داد و قانون راهبردی را تصویب کرد که جلو برداشتن تحریمها را گرفت؟»
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی گفت: منظور از وفاق ملی حرکت به سمت راهحلهایی است که مورد وفاق اکثریت جامعه باشد. این هدف با برگزاری تریبونهای آزاد، انتخابات رقابتی و پرهیز از افراط و تفریط بدست میآید تا به راهحلهایی برسیم که قابلیت اجرایی داشته باشد و مردم هم آنها را قبول کنند.
به گزارش ایسنا، محسن هاشمی با اشاره به مفهوم وفاق ملی، اظهار کرد: به نظر میآید مفهوم وفاق ملی از ابتدا با دید بدی بین سیاسیون و مردم تعریف شد، چون وقتی بحث از وفاق ملی پیش میآید، فکر همه به سمت افراد رفته و فکر میکنند که وفاق ملی یعنی رئیسجمهور، تکثری در دولت، کابینه، معاونین و پُستهای مهم ایجاد کند و همه دست اندرکاران سیاسی کشور سهمی از این پیروزی داشته باشند و اسم آن را وفاق ملی میگذارند؛ ولی در موضوع وفاق ملی، بحث افراد سیاسی و احزاب نیست. در این زمینه آنچه اهمیت دارد این است که وفاق برای حل مشکلات کشور باشد. وقتی حل مشکلات کشور را به وفاق ملی اضافه کرده و بگوییم که وفاق برای حل مشکلات کشور است، معنی آن فرق میکند.
وی ادامه داد: این نکته را باید در نظر گرفت که کشور به دلایل مختلف دچار بحرانهایی شده است که الان بیشتر بحث وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم مطرح است، ولی کشور در زمینه سیاست خارجی، فرهنگی و اجتماعی هم دچار بحران است و خیلی از روشهایی که مخصوصا در ۱۵ سال گذشته استفاده شده، منجر به این شرایط شده است.
در ۱۵ سال گذشته برخلاف دیدگاه آیت الله هاشمی - که دنبال اعتدال در مدیریت کشور بود - کشور دچار افراط و تفریط شد کنند. همین افراط و تفریط موجب شد که ما دچار مشکلات عدیده شویم که بعضی از این بحرانها را همه حس میکنند و بارز است، ولی برخی از این بحرانها را همه حس نمیکنند، زیرا این بحرانها آنقدر خود را نشان نداده است.
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی همچنین با بیان اینکه برای دستیابی به وفاق ملی، باید به این سمت برویم که همه دور هم جمع شده و راهحل برای مشکلات کشور پیدا کنیم، افزود: مثلا برای حل مشکل بنزین اگر یک وفاق ملی در کشور ایجاد نشود، وقتی جراحی انجام میدهید، خونریزی آن به شدت زیاد میشود، ولی اگر همه و مخصوصا مردم توجیه شده و وفاق ایجاد شود، میتوانید از پس معضل بنزین رهایی پیدا کنید. در این مورد توجیهشدن مردم مهمتر از سیاسیون است.
هاشمی خاطرنشان کرد: اکنون بحث حقوق بازنشستگان یا کارمندان مطرح است. در ۵ سال گذشته تورم ۴۰ درصدی داشتهایم، اما حقوق کارمندان سالی ۲۰ درصد افزایش داشته و این یعنی در ۵ سال گذشته، آنها سالی ۲۰ درصد نسبت به سال قبل فقیرتر شدهاند. اگر بخواهیم این مشکل را حل کنیم، باید راهحلهایی را بیابیم که این ناترازی به صورت کامل حل شود نه اینکه دنبال راهحل مقطعی باشیم و در نتیجه مجبور شویم ۶ ماه بعد جراحی دیگری انجام دهیم.
وی درباره مسائل کشور در زمینه سیاست خارجی نیز اظهار کرد: در سیاست خارجی اتفاقاتی رخ داده که کشور دچار بحران شده مثل تحریم ۱۶ -۱۵ساله یا FATF که وفاقی درباره آن وجود ندارد که آیا باید در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شود یا نه؟
مهم نیست که چه کسانی در دولت آقای پزشکیان سر کار باشند بلکه مهم این است که در مجمع تشخیص مصلحت نظام هنوز به این نتیجه نرسیدهاند که بخواهند FATF را تصویب کنند. یا برداشتن تحریمها راهحلش چیست؟ آیا راهحل همان حرکتی است که مجلس شورای اسلامی انجام داد و قانون راهبردی را تصویب کرد که جلو برداشتن تحریمها را گرفت؟
این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: در کشور مشکل ناترازی در برق و گاز وجود دارد. ما چگونه میخواهیم این مشکل را حل کنیم؟ آیا میخواهیم از ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر استفاده کنیم یا راهحل دیگری داریم؟
این فعال سیاسی تاکید کرد: منظور از وفاق ملی حرکت به سمت راهحلهایی است که مورد وفاق اکثریت جامعه باشد. این هدف با برگزاری تریبونهای آزاد، انتخابات رقابتی و پرهیز از افراط و تفریط بدست میآید تا به راهحلهایی برسیم که قابلیت اجرایی داشته باشد و مردم هم آنها را قبول کنند.
هاشمی با بیان اینکه باید این مسائل در دانشگاهها، دولت، بین فرهیختگان و مردم مطرح شده و به راهحلهایی برسیم که کشور را از بحران نجات دهیم، گفت: ، ولی نخبگان سیاسی با هم بحث نمیکنند. مشکل ما همین است که نخبگان سیاسی هرکدام در کمپ خود نشسته و با خود صحبت میکنند. البته ما اجازه نمیدهیم که افراد در رسانهها، آزاد صحبت کنند.
اگر این کار انجام شود، مردم هم کم کم ورود میکنند و متوجه میشوند حرفهای مطرح شده صادقانه است و راهحلها هم مطرح میشود. از سویی ما خط قرمزهایی داریم که اگر سیاسیون درباره آنها صحبت کنند، دچار مشکل شده و حتی ممکن است مشکل زندان هم برای آنها پیش بیاید؛ بنابراین اجازه داده نمیشود که در کشور راهحلهای واقعی مطرح شود.