متاسفانه ما در حال حرکت حول یک دایره بسته هستیم، چرا که در سیاستهای ما تغییری ایجاد نمیشود. درواقع سیاست گذاران کلان در این زمینه تغییری ایجاد نمیکنند. گزینههای زیادی وجود دارد که مجموع آنها میتواند کمک کند تا از وضعیت ناترازی برق خارج شویم. برای مثال، شفافیت در قیمت گذاری بورسی برق، توسعه انرژیهای تجدید پذیر، سهولت دادن به معاملات برق و فرهنگ سازی در حوزه مصرف، کمک میکند که به وضعیت مصرف برق نیز امیدوارتر باشیم. همه این ها، اما فقط یک طرف ماجرا را تشکیل میدهند و بخش دیگر که عمدتا فراموش میشود یا آگاهانه کنار زده میشود، نقش بخش خصوصی سازی است.
فرارو- قطعی برق در تابستان، جزو جدایی ناپذیر زندگی در شهرهای مختلف کشور شده بود و گاهی حتی در برخی مناطق روزانه دو بار قطعی برق رخ میداد، اکنون در آستانه فضل پاییز نگرانیهایی درباره ادامه قطعی برق کشور وجود دارد.
به گزارش فرارو، ناترازیهای حوزه انرژی از نفت و گاز تا برق گسترده است، اما قطعی برق در برخی از استانها به ویژه در اوج گرما برای اغلب شهروندان شرایطی سخت ایجاد کرده بود. جعفر نصر اصفهانی، سخنگوی شرکت برق استان اصفهان، درباره ناترازی برق در استان اصفهان گفته است: «قطعی برق به پایان برسد، اما نیروگاههای آبی مشکل کمبود دارند و هنوز قطعی برق ادامه دارد. در سه ماه اخیر هم نیروگاههایی که با صد درصد توان برق تولید کردهاند، دچار فرسایشاند و چند مورد از این نیروگاهها نیاز به تعمیرات دارند. تعمیرات آنها باعث میشود از مدار خارج شوند. ما معمولاً هر سال ۱۵ شهریور دیگر قطعی نداشتیم، اما امسال هوا گرمتر است و این مشکل تداوم یافته است. خود ما هم نگران هستیم، خود ما هم در آسانسور گیر میافتیم، برق خانه ما هم میرود.»
با توجه به این نوع سخنان مسئولان این پرسشها مطرح است که قطعی برق یا ناترازیهای حوزه انرژی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و مسئولان برای حل این مشکلات چه خواهند کرد؟ فرارو در راستای پاسخ دادن به این پرسشها با فرزین سوادکوهی، کارشناس انرژی، گفتگو کرده است:
فرزین سوادکوهی به فرارو گفت: «ممکن است در بسیاری از استانها این اتفاق رخ داده باشد یا در شرف وقوع باشد که مشکل ناترازی برق داشته باشیم. بنابراین، باید یک نگاه کلی داشته باشیم و ببینیم ریشه ناترازی برق و انرژی در کشور ما ریشه در چه مشکلاتی دارد. من همیشه این اعتقاد را داشتم که ما اساسا یک نقشه راه یا یک استراتژی برای تولید انرژی نداشته ایم یا یک استراتژِ دقیق در این زمینه تدوین نکرده ایم. ما نقشه راهی نداریم که بگوید ما اساسا چه میخواهیم و یا چه وضعیتی خواهیم داشت؛ بنابراین در طول زمان مشکلاتی برای ما رخ داده، که امروز نتایجش را می بینیم. در سالهای گذشته، بسیاری از کارشناسان به این مسئله اشاره کرده اند که ما در آینده نزدیک دچار مشکلات عدیدهای میشویم. ما در صنعت برق با کهنه بودن زیرساخت ها، عقب ماندگیهای تکنولوژِیک نیروگاهها و واحدهای تولید برق رو به رو هستیم. همچنین شبکههای توزیع انتقال ما مشکل دارد و در عین حال هزینههای بخش تعمیر، نگهداری، بازسازی و نوسازی، از دیگر مشکلات سنعت برق کشور است که همچنان به قوت خود باقیست و به سادگی از پیش رو برداشته نمیشود.»
وی افزود: «اصرار بر تولید برق از طریق نیروگاههای حرارتی و بی توجهی و کم توجهی به تولید انرژی از نیروگاههای تجدیدپذیر به اضافه عدم تمایل به سرمایه گذاری در حوزه تجدیدپذیرها، به علت انحصار دولت در خرید حاملهای انرژی، از دیگر مشکلاتی است که صنعت برق ما با آن رو به رو است. در عین حال باید به این موضوع اعتراف کنیم که طی سالهای گذشته، ضعف مدیریت در تولید و تقاضا، در کنار فقدان یک سیاست واحد در مدیریت و به ویژه مدیریت مصرف و عدم فرهنگ سازی در حوزه مصرف، گره بزرگی به گره اصلی ما اضافه کرده و به عبارتی گره را کورتر کرده است. پرمصرف بودن لوازم برقی، به دلیل عقب ماندگیهایی که به دلیل ضعف در تولید لوازم داخلی داشته ایم، مزید بر علت شده است و از یک سو، درب کشور ما به روی محصولات جدید تکنولوژیک بسته شده است و یا به شکل محدود با قیمتهای بسیار بالا وارد میشود و در نتیجه در زمینه اصلاح الگوی مصرف با مشکلی بزرگ مواجهیم. بسیاری از مردم نمیتوانند یک کولر گازی بزرگ بخرند که مصرف کمتری دارد. چنین کولری در کشور هست، اما به حدی قیمت بالایی دارد که از توان مصرف کننده خارج است چنین محصولی را خریداری کند؛ بنابراین باید به وسایلی روی بیاورد که در توانش است بخرد و میدانیم که لوازم ارزان قیمت، عمدتا مصرف بالاتری هم دارند.»
این کارشناس حوزه انرژی در ادامه گفت: «متاسفانه ما در حال حرکت حول یک دایره بسته هستیم، چرا که در سیاستهای ما تغییری ایجاد نمیشود. درواقع سیاست گذاران کلان در این زمینه تغییری ایجاد نمیکنند. گزینههای زیادی وجود دارد که مجموع آنها میتواند کمک کند تا از وضعیت ناترازی برق خارج شویم. برای مثال، شفافیت در قیمت گذاری بورسی برق، توسعه انرژیهای تجدید پذیر، سهولت دادن به معاملات برق و فرهنگ سازی در حوزه مصرف، کمک میکند که به وضعیت مصرف برق نیز امیدوارتر باشیم. همه این ها، اما فقط یک طرف ماجرا را تشکیل میدهند و بخش دیگر که عمدتا فراموش میشود یا آگاهانه کنار زده میشود، نقش بخش خصوصی سازی است. در حقیقت، شاید اگر خصوصی سازی حقیقی یا امکان رقابت در این صنعت، شکل بگیرد و امکان نوسازی و بهسازی کل بخشها از مرحله نیروگاهی تا توزیع و انتقال صورت بگیرد و احیانا در کنار این موضوع، نظام قیمت گذاری هم اصلاح شود (چه در بورس و چه به طور کلی)، وضعیت مطلوبتر خواهد شد. بخش خصوصی مایل به سرمایه گذاری نیست چرا که از انحصار چه از سمت دولت و چه از سمت وزارت نیرو شکایت دارد و در نتیجه برای بخش خصوصی به صرفه نیست که در جایی که امنیت سرمایه گذاری ندارد، اقدام به سرمایه گذاری کند.»
وی افزود: «بخش خصوصی مجبور است مدام به دولت چشم بدوزد که چه زمانی اجازه سرمایه گذاری و فروش میدهد یا نمیدهد. در چنین شرایطی، سرمایه گذار هم هیچ تمایلی به سرمایه گذاری نخواهد داشت. از طرفی دیگر پنجرههای ارتباطی ما با دنیا بسته است. بر همین اساس است که به نظر میرسد ما هر چه سریعتر باید در دیپلماسی انرژی خود، تقویت و بازنگری ایجاد کنیم و مبادلات بیشتری با کشورهای صاحب تکنولوژی داشته باشیم. تا زمانی که ما بخواهیم با همین روش پیش برویم، نه خودمان پیشرفت میکنیم نه دیگران تمایل خواهند داشت در کشورمان سرمایه گذاری کنند. این گارد بسته باید باز شود و پنجرههای تعاملاتی خود را با کشورهای صاحب سرمایه باز کنیم تا هوای تازهای به صنعت برقمان وارد شود. افزون بر این ها، گسترش بی رویه شهرها و شهرکها نیز یک معضل بزرگ است، همچنین طبق آمار رسمی بالغ بر ۱۰ میلیون نفر افغان در کشورمان زندگی میکنند. طبیعیست که این افراد هم نمیتوانند در تاریکی و سرما زندگی کنند و نیاز به زیرساختهایی دارند. اکنون سوال این است که دولتهای ما برای رفاه یا حضور مهاجران در کشور، تمهیداتی اندیشیده اند یا میدانند برای رفاه آنها باید چه اقدامات و هزینههایی صرف کرد؟ اینها مواردیست که انتظار میرود مورد توجه واقع شده و در کشور اصلاح شود.»