بورس تهران در حالی نیمه اول سال را به پایان رسانده که شاخصکل بورس با افت ۴.۵ درصدی از سایر بازارها عقب افتاده است.
بورس تهران در نیمه اول سالجاری با اتفاقات ناگهانی سیاسی و نظامی همراه شد.
به گزارش دنیای اقتصاد، حوادثی که شاید وقوع آن تا چند سالپیش، برای کشور غیرقابلتصور بود، مانند: حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه و عملیات وعده صادق ایران برای انتقام جویی از رژیم صهیونیستی، شهادت رئیسجمهور سابق، چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری، ترور اسماعیل هنیه تا حملاتی که در چند روز گذشته در لبنان خساراتی را بهبار آورده است. تحولاتی که اهمیت ریسکهای سیستماتیک را در بازار ایران و اقتصاد کشور افزایش دادهاست، همچنین رشد دلار نیما و نرخ بهره دو تحول اساسی در متغیرهای کلان اقتصادی بود که بورس تهران برای نرخ بهره وزن بالاتری قائل شد.
این در حالی است که صورتهای مالی شرکتها نشان میدهد به دلیل افزایش شدید هزینهها و عدمرشد متناسب دلار نیما، حاشیه سود شرکتها افت قابلتوجهی را تجربه کردهاست. قطعی برق صنایع نیز به این کاهش سودآوری کمک کرد. مجموع این تغییر و تحولات، موجب شد تا شاخصکل بورس تهران، در نیمه اول ۱۴۰۳ با افت ۴.۵ درصدی و شاخص هموزن با افت ۷.۴ درصدی مواجه شود. این میزان از بازدهی برای شاخصکل از نیمه اول سال۹۵ بیسابقه بوده است، همچنین از بدو تعریف شاخص هموزن ثبت چنین بازده ضعیفی در نیمه اول هر سال سابقه نداشتهاست، با این حال در شهریورماه بورس تهران، موفق شد تا قدری کاستیهای ۵ ماه اول را جبران کند، بهطوریکه در نیمه اول بازدهی نماگر اصلی بازار در رتبه آخر و در شهریورماه در رتبه پنجم قرار دارد.
شاخص هموزن در شهریورماه با بازدهی ۷.۶ درصدی در میان بازارها صدرنشینی کردهاست. بهنظر میرسد نیمه دوم نیز نیمه کم حادثهای نیست و انتخابات آمریکا و تحولات بهرهای در بزرگترین اقتصاد دنیا، بورس تهران را نیز تحتتاثیر قرار دهد، بهطوریکه با هر افزایش تنش در منطقه، بورس تهران نیز قرمزپوش خواهد شد، اما حمایت لفظی وزیر اقتصاد و ریاست سازمان بورس از بازار سهام میتواند عملکرد ضعیف بازار را جبران کند. با احتمال بسیار بالایی، رشد دلار نیما و کاهش احتمالی نرخ بهره، بورس تهران را در نیمه دوم با چهرهای متفاوت نشان خواهد داد.
بورس تهران در حالی نیمه اول سال را به پایان رسانده که شاخصکل بورس با افت ۴.۵ درصدی از سایر بازارها عقبافتاده است. همچنین نماگر هموزن با کاهش ۷.۴ درصدی در مدت مذکور، وضعیت اسفناک تری را تجربه کرده است، بهطوریکه با مقایسه بازدهی شاخصکل در نیمه اول سال، این میزان بازدهی منفی در نیمه اول ۱۴۰۳ از سال۹۵ بیسابقه بودهاست. آخرینبار بازدهی ۶ ماهه اول سال۹۵ به منفی ۴.۷ درصد رسیده است. همچنین نماگر هموزن از زمانی که مورد تعریف قرار گرفته، نیمه اولی ضعیف را همانند امسال تجربه نکرده است.
به نظر میرسد فشارها از چند سو بر بازار سرمایه افزایش یافته است. اول آنکه تنشهای ژئوپلیتیک در منطقه و درگیریهای نظامی میان نیروهای مقاومت و رژیم صهیونیستی شرایطی متفاوت داشت، بهطوریکه بهطور مستقیم پای ایران در حوادث کنسولگری سوریه و ترور اسماعیل هنیه به این درگیریها باز شد و یکی از پُر حادثهترین روزها را برای کشور رقم زد، بهطوریکه شاید چنین فضایی آخرینبار در زمان ترور سردار سلیمانی بر فضای کشور حاکم بود. در کنار این موارد، به لحاظ اقتصادی افزایش نرخ تورم بلندمدت در اقتصاد و تخلیه تورم انباشت شده در دهههای قبل طی سالهای اخیر صنایع بورسی را بهشدت تحتتاثیر قرار داد.
رشد افسار گسیخته و فراتورمی هزینههای انرژی، تجهیزات و حملونقل صورتهای مالی را دستخوش تغییر کرده و افت حاشیه سود را بههمراه داشتهاست. این شرایط پُر تلاطم به دلیل درگیریها و دخالت مستقیم دولت در فضای بورس، صرفا ریسک بازار را افزایش دادهاست.
همچنین رشد لاکپشتی دلار نیما، سبب شدهاست تا بازدهی این ارز موثر بر درآمد شرکتها از اول سالکمتر از ۱۵ درصد باشد. این درحالی است که هنوز صورتهای مالی ۶ ماهه منتشر نشده و معلوم نیست چه هزینههایی به شرکتها تحمیل شده باشد. بازار در ابتدای سال، رشد دلار نیما و رساندن آن به ۵۵ هزار تومان را متصور شده بود، اما میانگین این شاخص ارزی در سالجاری هنوز از ۴۳ هزار تومان فراتر نرفته است، به همین دلیل در نیمه اول، بازار شاهد رشد شرکتهای دلاری محور بهخصوص پتروشیمیها بود، اما عدمتطابق واقعیت با انتظارات در اواخر مردادماه بازار، سهام کوچکتر روند صعودی پُر شتابتری را دنبال کرد و شاخص هموزن از شاخصکل سبقت گرفت.
افزایش نرخ بهره بهخصوص بهره اوراق اسلامی به بالای ۳۵ درصد در نیمه اول سالجاری فشار مضاعفی را بر بازار وارد کرد. نرخ بهره متغیری است که یکی از بیشترین تاثیرها را بر بازار سهام دارد، بهطوریکه افزایش جذابیت صندوقهای درآمد ثابت، بازار را به سمت دریافت بهره بیش از ۳۰ درصدی از این صندوقها کشاند. این صندوقها از ابتدای سال پذیرای بیش از ۱۷ هزار میلیارد تومان سرمایه حقیقی بودند. این درحالی است که ۲۰ هزار میلیارد تومان پول حقیقی در این مدت، از بازار خارج شدهاست.
عوامل فوق P/E گذشته نگر بازار را به زیر ۶ واحد و P/E آیندهنگر آن را به زیر ۵ واحد کاهش داد. هر چند این موضوع موجب افزایش جذابیت خرید سهام شده، اما عدمبرآورد صحیح از متغیرهای فوق در نیمه دوم احتیاط را برای خرید سهام درمیان فعالان افزایش داده است. اینکه P/E آینده نگر بازار روندی صعودی داشته باشد به تغییرات اساسی در بازار بستگی دارد. اول آنکه قیمت دلار نیما به اعداد منطقی برسد که این موضوع حمایت دولت از بازار را نشان میدهد. بهطور تاریخی هر زمان اختلاف دلار نیما و آزاد به زیر ۱۵ درصد رسیده، بازار واکنش مثبت نشان داده است. این در حالی است که این اختلاف در اوایل سالجاری به ۶۰ درصد رسیدو هماکنون به ۳۰ درصد کاهش یافتهاست. دوم آنکه تنشهای نظامی و سیاسی در ایران، آمریکا و منطقه کاهش یابد، به اینمعنی که تکلیف غزه و انتخابات آمریکا مشخص شود.
هرچند حمایت اقتصادی از بورس میتواند وزن این ریسکها را برای خرید سهام کاهش دهد. دوم آنکه نرخ بهره به حوالی ۲۶ درصد یا کمتر از آن برسد که در اینصورت، میتوان P/E آیندهنگر ۸ واحدی را در نیمه دوم شاهد بود که این امر بهثبت سقف جدید در بازار کمک خواهد کرد. احتمالا با برآوردهای بنیادی و پتانسیل سود هزار و ۲۰۰ میلیارد تومانی که برای شرکتهای بورسی تهران در سال ۱۴۰۳ وجود دارد، با تغییر شرایط متغیرهای یاد شده، میتوان تارگت ۳ تا ۳.۶ میلیونی را برای شاخصکل قائل شد. در اینصورت، چهره بورس در نیمه دوم قدری متفاوت خواهد بود، اما در صورت تداوم وضعیت موجود، نمیتوان وضعیت جدیدی را برای بورس ترسیم کرد.