در این مطلب نویسنده با کمک تجربه یک پزشک، نگاهی به پشیمانیهای رایج افراد در بستر مرگ انداخته است.
در دنیایی که همه ما به دنبال موفقیت و پیشرفت هستیم، گاهی فراموش میکنیم که زندگی چقدر کوتاه و ارزشمند است. دکتر شوشانا آنگرلیدر، متخصص طب داخلی ۴۴ ساله از سانفرانسیسکو، با تجربه کار با بیماران در مراحل پایانی زندگی، نگاهی عمیق به پشیمانیهای رایج افراد در بستر مرگ انداخته است.
به گزارش روزیاتو، در ادامه به بررسی یافتههای او میپردازیم که درسهایی ارزشمند برای زندگی بهتر ارائه میکند.
بسیاری از افراد در لحظات پایانی زندگی، از کمبود وقت گذرانی با خانواده و دوستان ابراز پشیمانی میکنند. دکتر آنگرلیدر تاکید میکند که این موضوع باید برای همه ما یادآوری باشد تا لحظات حال را غنیمت بشماریم. او میگوید: «در طول زندگی، این لحظه حاضر تنها چیزی است که داریم.»
یکی دیگر از پشیمانیهای رایج، صرف وقت بیش از حد برای کار است. هدلی ولاهوس، مراقب بیماران در مراحل پایانی زندگی، از تجربیات خود میگوید: «بسیاری احساس میکنند فرزندانشان را اصلاً نمیشناسند. آنها متوجه میشوند آنچه ضروری میپنداشتند، در واقع ضروری نبوده است.»
دکتر آنگرلیدر خاطرنشان میکند که بسیاری از افراد از اینکه اجازه دادهاند ترسهایشان مانع ریسکپذیری و تجربههای جدید شود، ابراز پشیمانی میکنند. او توصیه میکند که باید در مواجهه با عدم قطعیت و فرصتها شجاع بود.
بسیاری از بیماران در آستانه مرگ، از اینکه در مواقع حساس زندگی شجاعت کافی نداشتهاند، ابراز تأسف میکنند. این موضوع نشان میدهد که گاهی باید برای رسیدن به اهداف و آرزوها، ریسکپذیر بود و از منطقه امن خارج شد.
دکتر آنگرلیدر تاکید میکند که بسیاری از افراد در پایان زندگی متوجه میشوند که با تمرکز بیش از حد بر آینده، ارتباط خود را با لحظه حال از دست دادهاند. او توصیه میکند که باید تعادلی بین برنامهریزی برای آینده و لذت بردن از لحظه حال برقرار کرد.
دکتر آنگرلیدر معتقد است که تفکر درباره مرگ، نه تنها در سنین بالا، بلکه در هر سنی میتواند به زندگی بهتر و پرمعناتر کمک کند. او میگوید: «تأمل بر فناپذیری خود در طول زندگی، چه ۲۰ ساله باشید، چه ۵۰ یا ۸۰ ساله، به ما اجازه میدهد هر روز با معنا و هدف بیشتری زندگی کنیم.»
هدلی ولاهوس، با بیش از ۸ سال تجربه در مراقبت از بیماران در مراحل پایانی زندگی، داستانهای تکاندهندهای را به اشتراک میگذارد. او در کتاب خود با عنوان «در میانه: برخوردهای فراموشنشدنی در لحظات پایانی زندگی» به این موضوع پرداخته است.
ولاهوس از تجربهای میگوید که نشان میدهد ثروت مادی در پایان زندگی چقدر بیاهمیت است: «من از یک عمارت بزرگ خارج شدم و به خانهای رفتم که دیوارهایش در حال فروریختن بود. هر دو بیمار در تختهای بیمارستانی مشابهی بودند. در نهایت، آنچه اهمیت داشت، افرادی بودند که از آنها مراقبت میکردند. هر دو در حال مرگ بودند، صرف نظر از وضعیت مالیشان.»
این یافتهها ما را به تأمل عمیقتر درباره اولویتهای زندگی وا میدارد. دکتر آنگرلیدر و دیگر متخصصان حوزه مراقبتهای پایان زندگی، ما را تشویق میکنند تا از این تجربیات درس بگیریم و زندگی خود را با آگاهی بیشتری زندگی کنیم.
آنها تاکید میکنند که باید به روابط انسانی اولویت دهیم، تعادل بین کار و زندگی شخصی را حفظ کنیم، شجاعانه با چالشها روبرو شویم و قدر لحظات حال را بدانیم. با تأمل بر این نکات، میتوانیم زندگی پربارتر و رضایتبخشتری داشته باشیم و در پایان، با حداقل پشیمانی به گذشته نگاه کنیم.