اینکه آیا واقعا بازیکنان تیم ملی و ستارههای فوتبال در چنین شرایطی تحت فشار برای فعالیتکردن یا فعالیتنکردن در فضای مجازی هستند یا خیر، از آن دست موضوعاتی است که پاسخ قطعی برایش پیدا نمیشود، ولی دستکم در این مورد مشخص که از سوی دو بازیکن تیم ملی مطرح شده، ظاهرا محدودیتهایی برای آنها جهت فعالیت در فضای مجازی و واکنش به اتفاقات اجتماعی یا سیاسی، ایجاد شده است. تصمیمی که شاید گذر زمان درست یا نادرستبودنش را نمایان کند.
حادثه تلخ ریزش معدن در طبس و فوت غریبانه ۵۰ نفر از معدنچیان، فضای ناراحتکنندهای را در روزهای اخیر رقم زده است. آنطورکه در گزارشهای رسمی اشاره شده، این حادثه حوالی ساعت ۲۱ شنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ به دلیل تصاعد آنی گاز متان در معدن زغال سنگ شرکت معدنجو روی داده که دو بلوک B و C تحت تأثیر قرار گرفتند و نهایتا این اتفاق منجر به فوت ۵۰ نفر شد. انتشار همین خبر کافی بود تا واکنشهای مختلفی از چهرههای مطرح را به همراه داشته باشد.
دراینبین البته سلبریتیهای دنیای ورزش و هنر هم با نوشتن پیامهای تسلیت سعی در ابراز همدردی داشتند، ولی نکته عجیب دراینمیان رفتار متفاوت ستارههای تیم ملی فوتبال ایران است؛ افرادی که غالبا در اتفاقات اینچنینی در سالهای گذشته، فعالیت پررنگتری داشتند، با احتیاط خاصی به این مسئله واکنش نشان دادند. البته در روزهای اخیر، انتشار دو استوری از طرف سردار آزمون و مهدی طارمی، پرده از این فعالیت چراغخاموش در این زمینه برداشت.
این دو چهره مطرح تیم ملی فوتبال ایران با انتشار تصویری از کلاه معدنچیان که روی سنگهای سیاهی افتاده، نوشتند «شما نمیدانید چه فشاری روی فعالان شبکههای اجتماعی است برای ننوشتن و نوشتن و چگونه نوشتن و چرا نوشتن. صدها بار تیغ خودسانسوری بیخ گلوی واژههایمان است. هرچه بگویی یک چیزی از آن درمیآورند. از مظلومیت کارگران معدن چه بگویم؟! چیزی باقی مانده؟ عزیزان زحمتکشِ در وطن خویش غریب. گلهای پرپرشده، چراغهای تاریکشده و ستمدیده».
انتشار همین استوری کافی بود تا بخشی از ابهامات در این زمینه از بین برود. از آنجا که هر دو بهصراحت از اعمال فشار روی فعالان شبکههای مجازی خبر دادهاند، میتوان حدس زد که به این افراد توصیه شده از نوشتن در این زمینه پرهیز کنند یا به قول آنها مواظب چگونه نوشتنشان باشند. فارغ از درستی یا نادرستی چنین توصیه یا فشاری، به نظر میرسد این مورد بیارتباط با رخدادهای اجتماعی دو سال پیش نیست. در روزهایی که جامعه دچار التهاب شد و مردم درباره مواردی معترض بودند، فعالیت چهرههای مطرح ورزشی در فضای مجازی، بهویژه اینستاگرام، بسیار به چشم آمد. حتی در همان روزها همین سردار آزمون که چنین استوریای منتشر کرده، مورد انتقاد شدید قرار گرفت و شایعه شد ممکن است از تیم ملی در آستانه برگزاری جام جهانی کنار گذاشته شود.
بازیکنان مطرح دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هم با توجه به حجم فعالیتشان در فضای مجازی مورد نقد قرار گرفته و در مواردی مشخص تعدادی از بازیکنان و اعضای کادر فنی پرسپولیس هم برای ارائه پارهای از توضیحات فراخوانده شدند. هرچند این پایان کار نبود و در ادامه مسیر شایعاتی مانند ممنوعالفعالیتی در فضای فوتبال یا ممنوعالمعامله شدن هم گریبان آنها را گرفت. یکی از این موارد که سروصدای بسیاری به راه انداخت، مربوط به زمانی بود که جواد نکونام قصد داشت بهعنوان سرمربی روی نیمکت تیم استقلال بنشیند. در آن زمان خبرگزاری فارس نوشت که جواد نکونام بابت برخی اتفاقات که در فضای مجازی رقم زده، عذرخواهی کرده و مورد عفو رهبری قرار گرفته است. چنین شایعاتی درباره تمدیدنشدن قرارداد یحیی گلمحمدی با پرسپولیس یا کنار گذاشتهشدن کریم باقری از این باشگاه در آن زمان هم مطرح شد. کریم باقری بعدها در برنامه عادل فردوسیپور از این گفت که بنا به دستور مراجع بالاتر مجوز کار در پرسپولیس و بازگشت به این باشگاه را از دست داده است.
در ادامه همان اتفاقات در آن برهه پرهیاهو، تیم ملی هم روزهای سختی را در جام جهانی قطر سپری کرد. آن زمان بسیاری از اینکه بازیکنان تیم ملی در فضای مجازی سکوت کردهاند، به آنها تاخته و سرزنششان کردند. حالا با کنار هم گذاشتن چنین مواردی، به نظر میرسد استوری اخیر دو ستاره خط حمله تیم ملی ایران، بدون دلیل نیست. آنها با اشاره به اینکه «هر چیزی بگویی یک چیزی از آن درمیآورند» به اتفاقات سالهای گذشته برگشته و البته با نوشتن واژههایی مانند «تیغ خودسانسوری» احتمالا در پی ارسال کدهای روشنی برای مخاطبان بودهاند.
اینکه آیا واقعا بازیکنان تیم ملی و ستارههای فوتبال در چنین شرایطی تحت فشار برای فعالیتکردن یا فعالیتنکردن در فضای مجازی هستند یا خیر، از آن دست موضوعاتی است که پاسخ قطعی برایش پیدا نمیشود، ولی دستکم در این مورد مشخص که از سوی دو بازیکن تیم ملی مطرح شده، ظاهرا محدودیتهایی برای آنها جهت فعالیت در فضای مجازی و واکنش به اتفاقات اجتماعی یا سیاسی، ایجاد شده است. تصمیمی که شاید گذر زمان درست یا نادرستبودنش را نمایان کند.
پیشازاین هم دوگانگی مشخصی شکل گرفته بود که بازیکنان تیم ملی بهعنوان یک فوتبالیست بهتر است که فکر و ذکرشان را معطوف به مستطیل سبز کنند، ولی همزمان با پدیده اجتماعیخواندن فوتبال، این نظریه هم قوت گرفت که فوتبال و بازیکنان مطرح شاغل در این رشته از بدنه جامعه جدا نیستند و آنها هم حق اظهارنظر در مسائل و رخدادهای اجتماعی را دارند. هرچند این مورد هم با واکنشهای متفاوتی از سوی رؤسای فدراسیون مواجه شده و در یک مورد مشخص، علیرضا دبیر به طور رسمی خواسته کشتیگیرانش درباره مسائل اینچنینی صحبت نکنند. او گفته کار ورزشکار اظهارنظر سیاسی نیست.