زگیل تناسلی در ایران سانسور میشود؛ آمار وزارت بهداشت از مبتلایان به HPV با تجربه پزشکان همخوانی ندارد. در خیابانها، مدارس، روزنامهها، زیرنویس برنامههای تلویزیونی، آموزشهای همگانی، حتی در بیمارستانها و درمانگاهها تقریبا هیچچیز درباره HPV نمیبینید.
گزارش تحقیقی از بیماری خطرناک زگیل تناسلی را که در ایران مخفیکاری میشود، بخوانید.
به گزارش شرق، تجربه نیاز تنها یک روایت از بیماری HPV در ایران است. وقتی نیاز، زیپ ساک ورزشی شوهرش را باز کرد و گرمکن چرک او را درآورد، از لابهلای آن، یک ناخن مصنوعی قرمزرنگ روی زمین پرید. شوهرش گفته بود برای آخر هفته با دوستانش به کمپ کوهنوردی میرود و همه آنها مرد هستند. نیاز هیچوقت نفهمید صاحب آن ناخن مصنوعی چه کسی است، اما حدود یک سال بعد شوهرش به او گفت که دیگر با هم حرف مشترکی ندارند و بهتر است جدا شوند.
در چکآپ سالانه پاپ اسمیر، نیاز فهمید که به سرطان دهانه رحم مبتلا شده است؛ درست وقتی که جلسات رواندرمانی پس از طلاق را میگذراند و افسردگی چنان توان او را بلعیده بود که در آستانه اخراج از بانک محل کارش بود. پزشک توضیح داد که سرطان دهانه رحم او به دلیل ابتلا به ویروس شماره ۱۸ زگیل تناسلی است.
نیاز نگران قضاوت دیگران بود و ماجرا را فقط با یکی از دوستان صمیمی خود در میان گذاشت. دستوپنجه نرمکردن با سرطان و افسردگی، آنهم بدون آنکه خانواده بدانند، سخت و طاقتفرسا بود. بافت سرطانی رحم او، باید با فریزکردن یا تابش اشعه لیزر از بین میرفت. فرایند دردناکی که باعث میشد در مطب پزشک گریه کند، اما نمیداند گریه به خاطر درد بود یا به خاطر بدبختی هایش؟
او باید هر شش ماه یک بار زیر نظر پزشک باشد و روزهایی را به یاد میآورد که جعبه قرص پاورفیت را عوض کرد تا همکارانش متوجه بیماری او نشوند.
شاید سه یا چهار ماه از خبر مهار سرطان دهانه رحم نیاز نگذشته بود که یک روز صبح متوجه لختههای خون در مدفوع شد. پزشک گفت سرطان دهانه رحم به روده بزرگ متاستاز کرده است. در واقع سلولهای سرطانی به روده بزرگ سرایت کرده بود. پزشک گفته بود تنها شانس او این است که خیلی زود متوجه سرطان شده است. درمان سرطان دهانه رحم و روده بزرگ سه سال زمان برد و پزشک توصیه کرد که هر شش ماه یک بار سونوگرافی پستان بدهد. درمان طولانی ایمنی بدن او را ضعیف کرد و دوباره زگیل تناسلی عود کرد. نیاز هماکنون مشغول تقویت ایمنی بدن خود است، پاورفیت و زینک و ویتامین دی مصرف میکند و با گذشت حدود چهار سال از طلاق، هنوز نمیتواند وارد رابطه عاطفی دیگری شود.
خدیجه فقط ۱۵ساله بوده که با همسرش ازدواج کرده است. خود را در قاب سفت و سخت چادر پیچیده و حالا بعد از ۱۴ سال زندگی مشترک، مات و مبهوت نتیجه آزمایش است. در مطب دکتر مژگان کریمیزارچی نشسته است و میگوید اولین بار است نام ویروس HPV را میشنود و تا آنجا که میداند، چیزی شبیه ایدز است! به منشی پزشک میگوید یادش رفته از خانم دکتر بپرسد که HPV یعنی شوهرش زیرآبی رفته و به او خیانت کرده است؟ منشی میگوید پاسخ به این سؤال سخت است. خدیجه نفس راحتی میکشد و میگوید خیالم راحت شد. یعنی ممکن است از توالت عمومی گرفته باشد؟ زنان دیگر پوزخند میزنند. زنی در پاسخ میگوید «زیاد به این چیزها فکر نکن که روح و روانت هم مریض میشود».
زن دیگری توصیه میکند که خدیجه درباره بیماریاش با کسی حرف نزند، چون طرد میشود. او میگوید که آرایشگر ثابتش بعد از اینکه فهمیده آن زن مبتلا به HPV است، نوبت کاشت ناخن او را لغو کرده و به دروغ گفته است که دیگر مشتری نمیپذیرد و در فکر تغییر شغل است!
سایه ۱۲ سال پیش واکسن HPV را تزریق کرده است، اما میگوید در آن زمان هیچ شناختی درباره این بیماری و واکسن آن وجود نداشت و زمانی که واکسن را از داروخانه هلالاحمر تهیه کرده و برای تزریق به درمانگاه نزدیک خانه خود رفته است، تزریقاتچی او را از درمانگاه بیرون کرده و گفته است معلوم نیست چه مرضی دارد که برای تزریق به آن درمانگاه آمده است! تزریقاتچی حتی او را تهدید کرده است که در صورت بیشتر ماندن در درمانگاه به نگهبان و پلیس گزارش میدهد که او را بازداشت کنند، زیرا بیماری او دستکمی از ایدز ندارد و نباید در جامعه رها شود!
روایت مردان از ابتلا به HPV تفاوت زیادی با روایت زنان ندارد. حمید ۳۶ساله که به HPV مبتلا شده است، میگوید به هیچکس این موضوع را نگفته است، چون نمیخواهد خانواده و نزدیکانش بدانند روابط جنسی خارج از ازدواج دارد. او با یک زائده کوچک شبیه جوش روی آلت تناسلی خود متوجه شده است که HPV دارد. پزشک به او گفته است قبل از بروز زگیل، احتمالا ناقل ویروس بوده و شاید آن را به شریک جنسی خود منتقل کرده است. او قرصهایش را در کشوی دراور و لابهلای لباسهایش پنهان کرده است تا مادرش متوجه بیماری او نشود. مردان میگویند بسیاری از پزشکان HPV مردان را فاقد اهمیت میدانند و به آنها میگویند که خطری سلامتیشان را تهدید نمیکند و زنان باید بابت ابتلا به HPV نگران باشند. البته زندگی زنان جدا از زندگی مردان نیست.
امین متأهل است و میگوید که زندگی مشترک او بعد از ابتلا به ویروس، در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. ابتدا همسرش تصمیم به طلاق گرفته بود، اما با قسم به مقدسات او را قانع کرده که ماجرای ابتلا به ویروس مربوط به قبل از ازدواج است و دوباره HPV عود کرده، اما همسر امین حالا بسیار شکاک شده است و تمام ساعات شبانهروز او را کنترل میکند. امین از گزارش مدام تردد و احوال روزانه با ویدئو و عکس به همسرش خسته شده است، اما نمیتواند از علاقه به همسرش دست بکشد.
زگیل تناسلی در ایران سانسور میشود؛ آمار وزارت بهداشت از مبتلایان به HPV با تجربه پزشکان همخوانی ندارد. در خیابانها، مدارس، روزنامهها، زیرنویس برنامههای تلویزیونی، آموزشهای همگانی، حتی در بیمارستانها و درمانگاهها تقریبا هیچچیز درباره HPV نمیبینید.
وزارت بهداشت ایران مدعی است که تنها هشت درصد مردم کشور به HPV مبتلا هستند، اما ساناز گودرزی، پزشک زنان که در تهران ساکن است، به این آمار اعتقادی ندارد و میگوید که هر روز با تعداد زیادی از آنها سروکار دارد و سال به سال هم بیشتر میشوند. هرچند او اعتقاد دارد بسیاری از بیماران با تقویت سیستم ایمنی بدن خودبهخود مداوا میشوند و برای معالجه سراغ پزشکان نمیروند.
مژگان کریمیزارچی، متخصص زنان و فوق تخصص سرطانهای زنان و استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران و رئیس بخش زنان بیمارستان فیروزگر، میگوید که ۹۶ درصد موارد ابتلا به زگیل تناسلی از طریق تماس جنسی است و چهار درصد دیگر برای احتمالاتی در نظر گرفته میشود که هنوز اثبات نشدهاند. چون امکان زندهماندن ویروس خارج از بدن انسان چندان زیاد نیست و امکان انتقال از طریق توالت فرنگی، بوسیدنهای معمولی، استخر و شنا بسیار نادر است و در مطالعات هنوز به اثبات نرسیده است و البته HPV بیماری مشترک انسان و حیوان نیست و امکان انتقال از انسان به حیوان و برعکس وجود ندارد.
البته تشخیص بیماری هم ساده نیست و میتواند هیچگونه علائم اولیه نداشته باشد. تشخیص بیماری برای مردان دشوارتر است و مشاهدات عینی، تستهای HPV، کولپوسکوپی و بررسی میکروسکوپی میتواند ردپای بیماری را پیدا کند. در مواردی تودههای برجسته زگیل، تغییر رنگ پوست، خونریزی رحمی پس از رابطه جنسی، عفونت مقاوم و... میتواند علائم بارز بیماری باشد.
به گفته کریمیزارچی HPV میتواند حلق، دهان و مقعد را هم درگیر کند؛ بنابراین این ویروس برای مردان هم میتواند خطرناک باشد، اما در ۹۳ درصد موارد ابتلا، سیستم ایمنی بدن قادر است که ویروس را مهار کند و ویروس زمانی خطرناک میشود که سیستم ایمنی بدن افراد ضعیف باشد.
پزشکان میگویند که افراد مبتلا به HPV تا زمان درمان کامل که گاهی ممکن است تا دو سال طول بکشد، نمیتوانند رابطه جنسی داشته باشند؛ چراکه ناقل ویروس هستند، اما استفاده از کاندوم و واکسیناسیون شریک جنسی میتواند امکان انتقال ویروس را تا حد زیادی کاهش دهد. ضمن اینکه تزریق واکسن بعد از ابتلا به بیماری هم میتواند پیشرفت زگیل تناسلی را تا حد زیادی مهار کند.
در مطب لیلا پیرزاده هر روز به طور میانگین دو یا سه بیمار مبتلا به HPV دیده میشود. روند صعودی مبتلایان به این بیماری، آنقدر سریع و جهشی بوده است که او اطلاعیههای آموزشی درباره بیماری را با پرینتر کوچک مطب خود چاپ کرده است و یکی از کارمندان مطب، این اطلاعیهها را بین رهگذران خیابان توزیع میکند. این پزشک زنان میگوید ناچار به این کار شده است، چون حرفزدن از بیماریهای مقاربتی در ایران تابوی بزرگی است و بیماری به صورت خاموش و بیصدا جمعیت بزرگی از مردم و بهویژه زنان را درگیر خود میکند.
شناسایی زگیل تناسلی در مردان دشوارتر است و آزمایشهای مردان دقت و حساسیت کافی ندارد؛ بهویژه اینکه ممکن است فردی به این ویروس آلوده باشد، اما علائم مشخصی نداشته باشد. آزمایش زنان دقیقتر است. آنها برای شناسایی بیماری باید تست پاپ اسمیر بدهند و از رحم خود نمونهبرداری کنند. دو گونه و تایپ HPV از بقیه خطرناکتر است؛ گونههای شماره ۱۶ و ۱۸ که تقریبا علت اصلی ۷۰ درصد سرطانهای دهانه رحم هستند و گونه ۱۶ برای مردان هم خطرناک است و میتواند عامل ابتلای آنها به سرطان دهان و حلق و مقعد باشد. ۱۲ گونه پرخطر دیگر وجود دارد که البته از این دو گونه خطر کمتری دارند.
در آزمایشهای زگیل تناسلی سه گزینه وجود دارد؛ عاری از ویروس، مبتلا به ویروسهای کمخطر و مبتلا به ویروسهای پرخطر. به عقیده پیرزاده آمار وزارت بهداشت از جمعیت مبتلایان به HPV در ایران یک شوخی است! او فکر میکند که سوگیری درباره واقعیتهای بیماری خیانت به جان انسانها بهویژه زنان است؛ آنهم درحالیکه سرطان دهانه رحم یکی از شایعترین سرطانهای زنان در ایران است.
حسین فرشیدی، معاون وقت وزارت بهداشت، موضع شدیدتر و مقاومت بیشتری در قبال واکسیناسیون HPV نشان داده است. او در ۱۲ خرداد امسال به خبرگزاری SNN گفته است که قاطعانه میگوید تزریق واکسن HPV برای عموم مردم نیاز نیست و واردات این واکسن به کشور صرفه اقتصادی ندارد. او در ادامه گفته است «متأسفانه اشتباهات علمی فراوانی اتفاق میافتد و دانشمندان درباره آن صحبت میکنند. باید پرسید من واکسن HPV را برای چه میخواهم؟ واکسن HPV فقط برای کاهش سرطان دهانه رحم است. سرطان دهانه رحم جزء ۱۰ تا اولویت اول من نیست، من اولویتهای دیگری دارم. تعداد ابتلا به این بیماری آنقدر کم است که اگر من بخواهم این واکسن را تزریق کنم، ممکن است عوارضش بیشتر باشد!».
فرشیدی در بخش دیگری از صحبتهای خود مدعی شده است که حتی یک نامه به کمیته کشوری واکسیناسیون نرسیده است که واکسیناسیون HPV را در برنامه واکسیناسیون ملی قرار دهند. این در حالی است که لیلا پیرزاده متخصص زنان میگوید که متخصصان زنان سالهاست در راهروهای وزارت بهداشت و سایر نهادهای متولی دوندگی میکنند تا واکسیناسیون HPV را در فهرست واکسیناسیون ملی قرار دهند. حرفهایی که امین قبادی، مدیرعامل شرکت نیواد فارمر به عنوان تنها تولیدکننده واکسن HPV ایرانی تأیید میکند و میگوید که تلاشهای زیادی برای قراردادن واکسیناسیون HPV در فهرست واکسیناسیون ملی انجام شده و به بنبست خورده است.
ماجرا به همینجا ختم نمیشود، وزارت بهداشت حاضر نیست هزینههای مربوط به بیماری HPV چه واکسن باشد یا آزمایش یا درمان را زیر پوشش بیمه قرار دهد. هزینه پیشگیری، تشخیص و درمان HPV در ایران گزاف است؛ آن هم در کشوری که بنا به اعلام وزارت راه و شهرسازی نزدیک به یکسوم جمعیت آن به دلیل فقر ساکن سکونتگاههای غیررسمی، ناایمن و فرسوده هستند.
قیمت هر دوز واکسن گارداسیل ۹ ظرفیتی در ایران حداقل هفت تا ۹ میلیون تومان است و سه نوبت تزریق واکسن برای هر نفر بیشتر از ۲۰ میلیون تومان تمام میشود.
قیمت هر دوز واکسن گارداسیل چهارظرفیتی حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است و سه نوبت واکسیناسیون هفت تا هشت میلیون تومان آب میخورد و نرخ هر دوز واکسن دوظرفیتی HPV حدود ۹۰۰ هزار تومان است و سه نوبت واکسیناسیون هزینهای حدود دو میلیون و ۷۰۰ هزار تومان دارد.
حداقل حقوق ماهانه ایرانیان تقریبا ۱۱ میلیون تومان است و هزینه سه دوز واکسن ۹ظرفیتی گارداسیل حدود دو برابر حقوق ماهانه ایرانیان است و بهای سه دوز واکسن چهارظرفیتی تقریبا معادل یک ماه دستمزد آنان است. قیمت سه دوز واکسن دو ظرفیتی HPV هم میتواند حدود یکچهارم دستمزد ماهانه افراد تمام شود.
داروخانههای تهران میگویند که بیشتر مراجعان میگویند واکسن ایرانی نمیخواهند. هرچند سازنده واکسن ایرانی میگوید که این واکسن تأییدیه پزشکان مستقل کمیته واکسیناسیون کشوری را در اختیار دارد و بر اساس استانداردهای واکسنسازی، کارایی لازم را دارد. او میگوید کرونا یک بیماری ناشناخته بود و ساخت واکسن آن استانداردهای خاصی را میطلبید، اما HPV آن شرایط را ندارد و واکسن HPV ایرانی واکسن باکیفیتی است.
در مناطق جنوب تهران متصدیان فنی داروخانهها میگویند که تقاضایی برای واکسن HPV وجود ندارد. داروخانههای مریم زمانی، ولیاله حیدری، دکتر شفق، مهرگان جنوب، بهشت و... از جمله داروخانههای شبانهروزی در محلات فقیرنشین تهران هستند که میگویند تقاضایی برای واکسن HPV ندارند. پرهام کریمی، مسئول فنی داروخانهای شبانهروزی در محله متوسطنشین شهر در جنب بازار سلسبیل تهران است. او میگوید روزانه دو تا سه تقاضای واکسن HPV در داروخانه آنها وجود دارد، اما بیشتر واکسنهای HPV در داروخانههای دولتی توزیع میشود و سهم داروخانههای خصوصی بسیار اندک است. از سوی دیگر سود فروش این واکسنها برای داروخانهداران ناچیز است و آنها ترجیح میدهند پیگیر خرید و فروش این واکسن نباشند.
توزیع نابرابر واکسن HPV در داروخانههای دولتی و خصوصی در شرایطی است که بنا به اعلام انجمن داروسازان ایران تنها حدود ۳۰۰ داروخانه دولتی در مقابل ۱۳ هزار داروخانه خصوصی در کشور وجود دارد، اما دولت انحصار بازار واکسن HPV را هم در اختیار گرفته است.
سانسور بیماری HPV در ایران جان هزاران نفر را میگیرد، هزاران نفری که هویتشان چندان مشخص نیست و تلاش ناکامی برای پنهانکردن آنها وجود دارد.