در فلسفۀ چین باستان مفهومی هست که نشان میدهد هر کس چگونه میتواند به بهترین نحو کار خود را انجام دهد؛ چه یک آشپز باشد که دارد گوشت گاو را برش میزند و چه حاکمی که کشور را اداره میکند.
در داستانی که در اینجا از کتاب ژوانگزی مورد بررسی قرار میدهیم، «وو-وی» بدر معنای «عمل کردن بدون میل» معرفی میشود. این مفهوم «عمل بدون میل» در فلسفهی چینی در زمینههایی چون اخلاق، فلسفهی اجتماعی و سیاسی، و حتی در خلق آثار هنری کاربرد دارد.
نقطهی شروع برای درک وو-وی، مفهوم تائو است که نقشی اساسی در فلسفهی چینی دارد. تائو ساختار طبیعی جهان است که در حوزهها و شرایط مختلف قابل اجراست: مثلاً یک «راه طبیعی» برای باریدن وجود دارد، یک راه طبیعی برای سازماندهی جامعه وجود دارد، و یک راه طبیعی برای عمل کردن در شرایط خاص.
تائو به عنوان یک استاندارد هنجاری در نظر گرفته میشود که کاملا در ذات خود هستی و جهان وجود دارد و محصول طراحی انسانی نیست. تائو نه تنها به صورت فیزیکی بلکه از نظر متافیزیکی نیز هنجاری است: تائو توصیف میکند که چیزها چگونه باید باشند و چه چیزی باید رخ دهد. هر چیزی در جهان دارای یک تائوی خاص است که با ساختار طبیعی جهان هماهنگ است. اگر چیزها بتوانند مطابق وضعیت و ساختار طبیعی خود باشند، در آنصورت در راه درستی قرار دارند.
نگارهای مربوط به دوران سلسلۀ هان که صحنۀ داستان «آشپز تینگ» را به تصویر کشیده است
وو-وی زمانی رخ میدهد که اعمال یک فرد با تائو هماهنگ باشد. این یک حالت شناختی و رفتاری از آرامش یا انفعال است؛ یا به عبارت دیگر تکنیکی است برای به دست آوردن کنترل بر اعمال خود از طریق هماهنگ کردن آنها با راه و ساختار طبیعی یک موقعیت.
یکی از مفسران توضیح میدهد که وو-وی یعنی «عمل کردن بدون تلاش و به صورت خودجوش، در هماهنگی با یک استاندارد هنجاری (یعنی تائو) و از این طریق کسب نوعی کارآمدی جادویی و ویژه». فردی که با این ساختار هماهنگ شده است، تنها از راه آن پیروی میکند.
در کتاب ژوانگزی داستان کوتاهی نقل شده که این جنبه از مضمون وو-وی را به خوبی نشان میدهد:
«آشپز تینگ داشت یک گاو را تکهتکه میکرد ... با هر ضربهی دستش، هر حرکت شانهاش، هر گام پایش و هر فشار زانویش، چاقو را به نرمی و با یک صدای غژغژ دلپذیر به جلو میبرد؛ همه چیز در ریتم کامل بود، انگار که داشت یک آهنگ مینواخت. آشپز تینگ میگوید: وقتی برای اولین بار شروع به بریدن گوشت گاوها کردم، تمام چیزی که میدیدم خود گاو بود. بعد از سه سال دیگر کل گاو را نمیدیدم. و اما اکنون، اکنون دیگر این کار را با روح انجام میدهم و با چشمانم نگاه نمیکنم. ادراک و فهم متوقف شدهاند و روح هر جا که میخواهد حرکت میکند. من با ساختار طبیعی پیش میروم... یک آشپز متوسط هر ماه چاقویش را عوض میکند چون ضربه میزند؛ یک آشپز خوب هر سال چاقویش را عوض میکند، چون برش میدهد. اما من این چاقویم را نوزده سال است که دارم...».
این داستان به این منظور ارائه شده که نشان دهد آشپز تینگ گوشت گاو را برش نمیزند چون «میخواهد»، بلکه به این دلیل این کار را انجام میدهد که «باید» آن را انجام دهد. او صرفا اجازه میدهد که تائو از طریق اعمالش جاری شود. تائوی آشپز در این موقعیت این است که گاو را تکهتکه کند. انجام نقش آشپزی او مطابق با راه طبیعی موقعیت است و همچنین تکنیکی که به کار میبرد. در حالت آرامش یا انفعال، تینگ اجازه میدهد که هماهنگی بین اعمال او و تائو به شکلی جادویی جریان یابد و گاو را تکهتکه کند.
اما نکته این داستان این است که نشان دهد تینگ بر اساس تمایلات شخصیاش عمل نمیکند. اعمال تینگ مستقیماً از تائوی آن موقعیت خاص پیروی میکنند، که با ساختار طبیعی کلی جهان هماهنگ است. تینگ خودش عمل میکند، اما نه بر اساس تمایل شخصی؛ بلکه او انگار به یک ابزار تائو تبدیل میشود.
پیگیری تمایلات شخصی باعث اختلال در تائو میشود. نتیجهی این اختلال عدم تعادل بین نتیجهای است که توسط عامل تمایلدار ایجاد میشود و نتیجهای که باید با تائو هماهنگ باشد. این عدم تعادل به کل ساختار چیزها آسیب میزند.
اما عمل وو-وی منجر به نتایج صحیح یا نتایجی میشود که با تائو هماهنگ هستند. در این داستان کوتاه، تینگ به یک آشپز ماهر تبدیل میشود و چاقوی او بیشتر از حد انتظار دوام میآورد. او موفق است چون اجازه نمیدهد که تمایلات شخصیاش در مسیر کار اختلال ایجاد کنند. بنابراین عمل آشپز تینگ در اینجا «وو-وی» است زیرا اجازه میدهد اعمالش فقط توسط تائوی شرایط خاص هدایت شوند، بدون اینکه تمایلات شخصیاش او را مهار کنند.
چگونه کسی میتواند به حالت عمل کردن به شیوه وو-وی دست یابد؟ عمل کردن به شیوه وو-وی میتواند به عنوان یک مهارت، ابزاری برای کنترل نفس، یا نتیجهی خودسازی در نظر گرفته شود. نفس باید به حالت آرامش پرورش یابد، به گونهای که راه طبیعی امور را بپذیرد و از آن پیروی کند؛ و راه طبیعی امور یعنی همان چیزی که باید باشد.
وو-وی کاربردهای بسیاری در زمینههای مختلف دارد. این مفهوم در قلمرو اخلاق مربوط به چگونگی عمل کردن انسانهاست؛ برای مثال، کمک به والدین و غریبهها زمانی که تائوی یک موقعیت آن را میطلبد. در مکاتب مختلف فلسفه سیاسی، وو-وی به یک اصل حکمرانی بدل میشود؛ مثلا حاکم ایدهآل به شیوۀ وو-وی عمل میکند و نمیکوشد برنامههای شخصی خود را پیش ببرد، بلکه سعی میکند دستگاه دولت را با تائو هماهنگ کند. در زیباییشناسی و هنر نیز ارزش هنری یک نقاشی در به تصویر کشیدن تائوی موقعیت است. برای انجام این کار، هنرمندان باید به شیوه وو-وی عمل کنند و با هماهنگ کردن کار خود با تائوی موقعیت، اثر هنری را خلق کنند.
البته، دست یافتن به وو-وی زمان و تلاش میطلبد. در واقع فلسفهی چینی وو-وی را به عنوان راه فراری آسان از شرایط دشوار ترسیم نمیکند بلکه برعکس، عمل کردن به شیوه وو-وی نیازمند خودسازی مداوم است.