«در واقع هر بازیگر دولتی و غیردولتی تا هنگامی که خود را در موضع قدرت میبیند، برای سازمان ملل و قطعنامههای آن تره هم خرد نمیکند، اما همینکه در موضع ضعف قرار میگیرد، فریاد برمیآورد که: «پس این سازمان ملل چه غلطی میکند؟» اینگونه است که جهان روی ثبات به خود نمیبیند.»
احمدزیدآبادی فعال سیاس اصلاح طلب در کانال تلگرامی خود نوشت: حملۀ ارتش اسرائیل به پایگاه نیروهای سازمان ملل -یونیفیل- در جنوب لبنان اعتراض بسیاری از کشورهای جهان را به دنبال داشته است. نیروهای حافظ صلح سازمان ملل چندین دهه است که در مرز لبنان و سوریه با اسرائیل مستقر شدهاند. این نیروها بخصوص پس از جنگ ۳۳ روزۀ حزبالله و اسرائیل در سال ۲۰۰۶ تعدادشان افزایش یافت و به ده تا پانزده هزار نفر رسید. هزینۀ سالانۀ این نیروها صدمیلیون دلار آمریکا تخمین زده میشود.
اینک که بحث بر سر حمله به این یونیفیل بالا گرفته است جا دارد بپرسیم که این نیروهای «حافظ صلح» کدام صلح را در مرز لبنان و اسرائیل حفظ کرده و مانع کدام درگیری شدهاند؟
در عصر «جهانی شدن» گمان میرفت که سازمانهای بینالمللی بخصوص سازمان ملل برای حل بحرانهای مختلف بشر اقتدار و نقش بیشتری پیدا کنند، اما عملاً اقتدار آنها رو به اضمحلال گذاشته است. هر دولت و یا سازمان غیردولتی بیتوجه به قطعنامههای شورای امنیت تا توان داشته باشد کار خود را پیش میبرد و چون توانش فرسایش یابد دست به دامان سازمان ملل میشود، بیآنکه دیگر کاری از این سازمان برآید.
کار به جایی رسیده است که وزیر خارجهی اسرائیل، آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل را «عنصر نامطلوب» دانسته و ورود او را به اسرائیل ممنوع کرده است!
در واقع هر بازیگر دولتی و غیردولتی تا هنگامی که خود را در موضع قدرت میبیند، برای سازمان ملل و قطعنامههای آن تره هم خرد نمیکند، اما همینکه در موضع ضعف قرار میگیرد، فریاد برمیآورد که: «پس این سازمان ملل چه غلطی میکند؟»
اینگونه است که جهان روی ثبات به خود نمیبیند.