bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۷۸۶۱۴۰

جزئیات انتشار اسناد طبقه‌بندی‌شده حماس؛ چند نکته درباره واکنش ایران

جزئیات انتشار اسناد طبقه‌بندی‌شده حماس؛ چند نکته درباره واکنش ایران

دو روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز و واشنگتن‌پست در گزارش‌هایی مدعی انتشار اسناد طبقه‌بندی‌شده حماس درباره عملیات ۷ اکتبر شدند؛ اسنادی که به گفته آنان، ژانویه گذشته در جریان عملیات اسرائیل در خان‌یونس واقع در نوار غزه و از یک پناهگاه زیرزمینی حماس کشف شده است. این اسناد، درباره طراحی عملیاتی با اسم رمز «پروژه بزرگ» است؛ پروژه بزرگی که حالا یک سال پس از هفت اکتبر، مشخص شد که منظور آن حمله گسترده مقاومت فلسطین به سرزمین‌های اشغالی بوده است.

تاریخ انتشار: ۱۱:۴۱ - ۲۳ مهر ۱۴۰۳

دو روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز و واشنگتن پست در گزارش‌هایی مدعی انتشار اسناد طبقه‌بندی‌شده حماس درباره عملیات ۷ اکتبر شدند. در فضای رسانه‌ها، دو موضوع مرتبط با ایران در این اسناد ادعایی، مورد توجه قرار گرفت: «تلاش حماس برای جلب حمایت تهران از پروژه بزرگ به همراه درخواست ۵۰۰ میلیون دلار یحیی سنوار از ایران». 

به گزارش هم میهن، دو روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز و واشنگتن‌پست در گزارش‌هایی مدعی انتشار اسناد طبقه‌بندی‌شده حماس درباره عملیات ۷ اکتبر شدند؛ اسنادی که به گفته آنان، ژانویه گذشته در جریان عملیات اسرائیل در خان‌یونس واقع در نوار غزه و از یک پناهگاه زیرزمینی حماس کشف شده است. این اسناد، درباره طراحی عملیاتی با اسم رمز «پروژه بزرگ» است؛ پروژه بزرگی که حالا یک سال پس از هفت اکتبر، مشخص شد که منظور آن حمله گسترده مقاومت فلسطین به سرزمین‌های اشغالی بوده است. در فضای رسانه‌ها، دو موضوع مرتبط با ایران در این اسناد ادعایی، مورد توجه قرار گرفت: «تلاش حماس برای جلب حمایت تهران از پروژه بزرگ به همراه درخواست ۵۰۰ میلیون دلاری یحیی سنوار از ایران.» 

سوالی که وجود دارد این است که چرا اسناد حدود یک‌سال بعد از کشف و در این برهه زمانی منتشر شدند و چرا بخش‌های مرتبط با ایران بیشتر مورد توجه قرار گرفت. خلاصه کلام در این گزارش‌ها و اسنادی که مدعی کشف آن هستند، این است که حماس تلاش می‌کرد تا طرحی بزرگ را پیاده‌سازی کند و حزب‌الله و ایران را در جریان کلیت یک عملیات بزرگ قرار داده بود. یکی از اهداف ذکرشده در این گزارش، بر هم زدن روند عادی‌سازی روابط کشورهای خاورمیانه با اسرائیل است. 

واکنش نمایندگی ایران: دروغ است

به گزارش ایرنا از نیویورک، نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل متحد در پاسخ به دو رسانه آمریکایی نیویورک‌تایمز و وال‌استریت‌ژورنال درباره اسناد ادعایی، اعلام کرد: «در شرایطی که مسئولین حماس مستقر در دوحه اعلام کرده‌اند که آن‌ها هم اطلاعی از این عملیات نداشته‌اند و طراحی، تصمیم و مدیریت عملیات مزبور، صرفاً بر عهده شاخه نظامی حماس مستقر در غزه بوده است، هر نوع ادعایی که این عملیات را به ایران و یا حزب‌الله چه به‌صورت جزئی یا کلی مرتبط نمایند، فاقد اعتبار بوده و سندسازی تلقی می‌گردد.» 

این نمایندگی در پاسخ واشنگتن‌پست درباره درخواست ۵۰۰ میلیون دلاری ادعایی در این گزارش‌ها نیز اظهار داشت: «ما رژیم اسرائیل را یک رژیم جنایتکار ضدبشری و دروغگو می‌دانیم و اعتباری برای توهمات آن قائل نیستیم. آن‌ها سابقه طولانی دروغ‌پراکنی، سندسازی جعلی و عملیات روانی فریب دارند.» 

تلاش برای جلب نظر متحدان

در بخشی از این اسناد ادعایی آمده است: «براساس صورت جلسات یک نشست در اوت ۲۰۲۳، معاون سنوار، خلیل الحیه، طرح را در ماه قبل با فرمانده ارشد ایرانی که در لبنان مستقر بود و به نظارت بر روابط تهران با گروه‌های مسلح فلسطینی کمک می‌کرد، مطرح کرد. آن صورت‌جلسات همچنین گفت که الحیه قصد داشت آن را با نصرالله، رهبر حزب‌الله، مطرح کند. دیدار با نصرالله به تعویق افتاد، و صورت‌جلسات نشست‌های بعدی روشن نمی‌کنند که آیا معاون حماس در نهایت توانست آن استدلال را به طور حضوری به او ارائه دهد یا خیر.» 

در قسمت دیگری می‌خوانیم: «صورت‌جلسات همچنین گزارش‌هایی از شکاف بین رهبری غزه حماس و رهبر سیاسی مستقر در قطر، هنیه را تضعیف می‌کند. صورت‌جلسات نشان می‌دهد که رهبران اطلاعات حساسی را با هنیه به اشتراک گذاشته‌اند، او را درباره «پروژه بزرگ» مطلع کرده‌اند و تصمیم گرفتند که از رهبری خارج از کشور حماس، تنها او باید از نشست‌هایی که الحیه امیدوار بود با حزب‌الله و ایران برگزار کند، مطلع شود. »

صورت جلسات اوت - آخرین سندی که توسط نیویورک‌تایمز مشاهده شده است - گزارش می‌دهد که الحیه به فرمانده ارشد ایرانی، گفته است که حماس برای ضربه زدن به سایت‌های حساس در طول «ساعت اول» حمله به کمک نیاز خواهد داشت. » قسمت دیگری از گزارش، به‌عدم مشارکت ایران در حمله ۷ اکتبر می‌پردازد: «براساس این سند، آقای ایزدی گفت که حزب‌الله و ایران در اصل از این طرح استقبال می‌کنند، اما آن‌ها به زمان نیاز دارند تا «محیط را آماده کنند.» 

در نتیجه، رهبران حماس امیدوار بودند که متحدان‌شان آن‌ها را «در معرض خطر» قرار ندهند، اما پذیرفتند که ممکن است نیاز باشد حمله را به تنهایی انجام دهند. دفتر آقای الحیه به درخواست‌های اظهارنظر پاسخ نداد، اما در مصاحبه‌ای با نیویورک‌تایمز در سال گذشته، او حمله اکتبر را به عنوان «یک عمل بزرگ» توصیف کرد که «جهان را از خواب عمیق خود بیدار کرد.» در نهایت، ایران تا ماه‌ها پس از حمله حماس به طور مستقیم به اسرائیل حمله نکرد، و حزب‌الله تنها در ۸ اکتبر، پس از آنکه اسرائیل شروع به بازپس‌گیری کنترل مرزهای خود کرد، به کمک حماس آمد. 

یک درخواست ۵۰۰ میلیون دلاری

گزارش واشنگتن‌پست به نامه‌هایی اشاره می‌کند که آن‌ها مدعی هستند در سال ۲۰۲۱ به مقامات عالی سیاسی و نظامی ایران نوشته شدند. به طور خلاصه، در حداقل دو نامه ادعایی که واشنگتن‌پست می‌گوید از سوی یحیی سنوار رهبر فعلی حماس نوشته شده بود، این درخواست‌ها مطرح شده است: «کمک مالی برای حماس، مجموعاً ۵۰۰ میلیون دلار، که در اقساط ماهانه طی دو سال پرداخت می‌شود، و آموزش و تجهیزات ایرانی برای پشتیبانی از ۱۲.۰۰۰ جنگجوی اضافی حماس.» در اسناد ادعایی، پاسخی از سوی ایران قید نشده است. 

ایران نمی‌توانست در جریان ۷ اکتبر باشد

سیدهادی برهانی، استاد مطالعات اسرائیل دانشگاه تهران درباره احتمال انتشار این اسناد برای اعمال فشار بر ایران به هم‌میهن گفت: «نباید این احتمال را از ذهن دور کنیم که ممکن است این اسناد، اساس درستی نداشته باشد. اگر به ۷ اکتبر سال گذشته برگردیم، شواهد و موضع‌گیری‌هایی حتی از سوی غربی‌ها و دستگاه‌های اطلاعاتی آن‌ها وجود دارد که بر بی‌خبری ایران از این عملیات اجماع داشتند. اینکه در شرایط فعلی، برخی مدعی می‌شوند که تهران از این عملیات باخبر بود، به نظر می‌رسد که می‌خواهند در راستای منافع اسرائیل، فشار بر ایران را افزایش دهند. اگر این مواضع را هم کنار بگذاریم، منطقی و عقلانی این است که ایران و حزب‌الله را از اجرای این عملیات بی‌خبر گذاشته باشند. به هر حال جمع محدودی این حمله را طراحی کردند.» 

وی افزود: «اگر خبر این حمله قرار بود از این جمع محدود بیرون بیاید، حتماً این نگرانی برای طراحان به وجود می‌آمد که طرح امکان لو رفتن دارد. بنابراین، از زاویه حماس آن‌ها تیزبینی به خرج دادند که هیچ طرفی را در جریان نگذاشتند و به روایتی حتی شاخه سیاسی این جنبش هم از عملیات بی‌خبر بودند. حتی نیروهای عملیاتی حماس که وارد اسرائیل شدند هم تا ساعتی قبل از انجام آن، از موضوع بی‌خبر بودند. هر رویکردی غیر از این انتخاب شده بود، حماس نمی‌توانست این عملیات را انجام دهد و اسرائیل غافلگیر نمی‌شد.» 

برهانی تاکید کرد: «در حال حاضر طرف‌های غربی دنبال افزایش فشار بر ایران هستند. مسئول این عملیات حماس بود. الان حماسی روی زمین وجود ندارد. دارایی و امکاناتی روی زمین ندارد که بخواهد مورد هدف قرار بگیرد. در حال حاضر یک گروه زیرزمینی مستقر در تونل‌ها و عمدتاً در نوار غزه هستند. این‌ها که نمی‌توانند یقه حماس را بگیرند. ولی اگر بخواهند از این مسیر، به این سمت بروند که ثابت کنند ایران در این مسئله مشارکت داشته، اوضاع تفاوت می‌کند. ایران یک کشور است و دارایی‌ها و امکاناتی دارد و ممکن است ادعاهایی علیه‌اش مطرح شود. برای ایران هم سخت خواهد بود که در برابر این اتهامات از خود دفاع کند.» 

این استاد دانشکده مطالعات جهان درباره راه مقابله با این فشار گفت: «مقابله با این مسئله به یک دیپلماسی فعال نیاز دارد. باید دیپلمات‌های مجرب و نخبگان فعال در حقوق بین‌الملل به خدمت گرفته شوند که از ایران در برابر این هجوم رسانه‌ای – حقوقی احتمالی دفاع کنند. واقعیت امر این است که اسرائیل در بخش‌های مختلف حکومت با موضوعات مختلف – از ارتش تا سازمان‌های جاسوسی و دیپلماتیک – مراکزی مربوط به ایران دایر کرده است. چون ایران برای اسرائیل اولویت دارد. ماموریت این مراکز نیز ساماندهی مقابله با ایران در بخش‌های مختلف است. ما در ایران چنین سازوکارهای ویژه‌ای که از نخبگان برای خنثی‌سازی اقدامات اسرائیل استفاده کند، در اختیار نداریم. درحالی‌که اسرائیل الان یک مسئله و اولویت مهم برای ایران است. 

در بخش‌های مختلف رسانه‌ای، دیپلماتیک، حقوقی و نظامی باید بخش‌های ویژه‌ای از بهترین نیروها وجود داشته باشد که بتوانند مقابله با اسرائیل در حوزه‌های مختلف را ساماندهی کنند. این بخش‌ها به خاطر کار ویژه‌ای که بر عهده دارند، باید هم دسترسی ویژه به مسئولین داشته باشند که بتوانند در مواقع لازم، طرف مشورت قرار بگیرند. نه اینکه مثلاً یک کارشناس در میز اسرائیل یا فلسطین با ۱۰ واسطه به وزیر خارجه برسد. در این زمینه حتی از مشاوره نخبگان خارجی – مثلاً در عرصه حقوق بین‌الملل - باید بهره بگیریم. خطر اسرائیل برای کشور به یک خطر جدی تبدیل شده است. متناسب با همین خطر، باید تمهیداتی در نظام و دولت اندیشیده شود.» 

روابط ایران و غرب تیره شده است

رحمن قهرمان‌پور، پژوهشگر حوزه بین‌الملل معتقد است که باید این مسئله را از یک زاویه دیگر نگاه کرد. او به هم‌میهن گفت: «این فرضیه که گفته می‌شود گزارش نیویورک‌تایمز و واشنگتن‌پست در این بازه زمانی منتشر و بخش‌های مربوط به ایران بزرگنمایی شده تا فشار به وجود بیاید، نکته درستی است. تحولات چند هفته اخیر در منطقه به ما همین مسئله را نشان می‌دهد. این فشار البته افت وخیز دارد و یکسان نیست. نکته اساسی و بنیادین این است که روابط ایران و غرب به دنبال جنگ اوکراین، به سمت تیرگی رفت و روند مثبت و مناسبی ندارد. بعد از آغاز جنگ اوکراین و از زمانی که ادعاهایی درباره دخالت ایران در این بحران به گوش رسید، در اندیشکده‌های معروف اروپایی مثل مؤسسه مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا گزارش‌هایی منتشر شد مبنی بر اینکه بعد از این جنگ، اروپا دیگر نمی‌تواند مثل قبل با ایران تعامل کند. چراکه به تعبیر ما، اروپایی‌ها معتقدند که ایران به روی آن‌ها شمشیر کشید.» 

وی تاکید کرد: «به نظر من اهمیت جنگ اوکراین برای اروپا آن‌طور که باید و شاید در ایران تجزیه و تحلیل نشد. ترس اروپایی‌ها از اینکه اروپا دوباره به دوران جنگ جهانی دوم، خرابی‌ها و ویرانی‌های ناشی از آن برگردد مسئله بسیار مهمی است. ما در ایران، این ترس را دست‌کم گرفتیم. اگر قبل از جنگ اوکراین می‌گفتیم اروپا پلیس خوب و آمریکا پلیس بد است، بعد از جنگ اوکراین نوعی همسویی میان آن‌ها به وجود آمد و کار ایران را بسیار سخت کرد. تندترین قطعنامه‌های شورای حکام آژانس در یک سال اخیر، کار بریتانیا، فرانسه و آلمان است. در درازمدت، آن‌ها به دنبال افزایش فشار بر ایران هستند.» 

قهرمانپور خاطرنشان کرد: «بایدن و دموکرات‌ها همان‌طور که خودشان اعلام کردند، دنبال درگیری منطقه‌ای نیستند. انتشار این اسناد به نظر من هدفمند و حتماً با موافقت کاخ سفید است و باید به این مسئله فکر کنیم که چرا در این برهه زمانی منتشر شده است. چنین عملی پیش از این هم سابقه داشته است. به نظر من پیام اصلی این گزارش‌ها آن است که آمریکایی‌ها دنبال گسترش جنگ در سطح منطقه نیستند اما در درازمدت می‌خواهند به تهران فشار بیاورند که به زعم خود از تهدیدات ایران کم کنند.» 

این پژوهشگر حوزه بین‌الملل در پاسخ به این سوال که چگونه می‌شود مقابل این جریان ایستاد؟ اظهار داشت: «شرایط ایران به لحاظ سیاسی خیلی شرایط مناسبی نیست. دست ما خیلی باز نیست چون منطقه در شرایط سختی قرار دارد. از یک طرف باید مانع آسیب دیدن کم‌تر حزب‌الله بشویم، از طرف دیگر به نوعی باید به اضلاع دیگر محور مقاومت کمک کنیم. باید مواظب باشیم که در سوریه آسیب نبینیم. همه این‌ها به کنار، سال آینده سال غروب برجام است و مسئله هسته‌ای را باید مدنظر قرار بدهیم. افغانستان ناامن است. 

در ایران با سیل مهاجران غیرمجاز مواجه هستیم. در قفقاز جنوبی با روسیه، آذربایجان و ترکیه چالش داریم. البته شرایط فقط برای ما نیست. نظام بین‌الملل در حال تغییر شکل است. ترکیه و روسیه هم دچار چالش هستند. نکته این است که با توجه به این شرایط، ایران باید رویکرد و راهبرد خود را نسبت شرایط منطقه و نظام بین‌الملل تغییر دهد. معادلات عوض شده است. منطقه دیگر به شرایط قبل از هفت اکتبر باز نخواهد گشت. باید نگاه‌مان رو به جلو باشد و اجماعی شکل بدهیم مبنی بر اینکه قصد داریم چه اقدامی را در دستور کار بگذاریم.» 

او ادامه داد: «منطقه یک سال درگیر تنش و بحران بود و باز هم تاکید می‌کنم که شرایط به قبل از هفت اکتبر برنمی‌گردد. بنابراین باید آینده را در نظر گرفت. اشخاص و نهادهایی که در سیاست خارجی تصمیم‌گیر هستند، باید ذهنیت و رویکردشان را به هم نزدیک کنند و به درک نسبتاً مشترکی از شرایط منطقه و نظام بین‌الملل برسند. متاسفانه در حال حاضر یک برداشت واحد در کشور نسبت به این وضعیت وجود ندارد. عده‌ای فکر می‌کنند اوضاع خیلی بد و یک عده فکر می‌کنند اوضاع خیلی خوب است. این شکاف، علامت خوبی برای سیاست خارجی نیست. چون آن‌هایی که فکر می‌کنند شرایط بسیار خوب است، مانع اقدام آن‌هایی می‌شوند که فکر می‌کنند شرایط بسیار بد و حساس است.» 

قهرمانپور خاطرنشان کرد: «اگر این فشار برای پایان دادن به جنگ باشد، یک مسئله موقت است. مسئله آن‌ها و ادعایی که دارند این است که با صراحت می‌گویند تهدید ایران حالت فرامنطقه‌ای پیدا کرده است. در اسناد ناتو ذکر نشده اما سپر موشکی که تابستان امسال در لهستان راه‌اندازی شد، هدفش رهگیری موشک‌های بالستیک ایران است. سیاست‌گذاری عملی اروپا و آمریکا در این راستا دارد حرکت می‌کند و بر این محور است که ایران علاوه بر اینکه در منطقه، غرب را تهدید می‌کند، گستره تهدید خود را به اروپا نیز رسانده است. بنابراین، در ظاهر به دنبال این هستند که با تهدید ادعایی‌شان مقابله کنند. اولویت اول این است که ایران در جنگ اوکراین با روسیه همراهی نکند. اولویت دوم نیز این است که ایران بتواند محور مقاومت در منطقه را کنترل کند و این محور تهدید استراتژیک برای منافع غرب نداشته باشد.»

bato-adv
bato-adv
bato-adv