ایران یک کشور مستقل و پهناور است و درگیری تمام عیار بین ایران و اسرائیل میتواند کابوسی بزرگ برای همه کشورهای منطقه باشد و هراس از این درگیری تا حدی است که دیدیم برخی کشورهای عرب منطقه، حمله اسرائیل را صراحتا محکوم کرده اند.
فرارو- ارتش اسرائیل بامداد شنبه ۵ سه موج حمله علیه اهدافی در ایران را انجام داد. حملاتی که با درایت نیروهای پدافند هوایی کشور با قدرت مهار شد. این حملات، در شرایطی انجام شد که برخی تحلیلگران گمانه زنی میکردند حملات تا پس از انتخابات آمریکا رخ نمیدهد و برخی دیگر معتقد بودند سفرهای بلینکن به منطقه در راستای رایزنی درباره طرح حمله است.
به گزارش فرارو، شماری از کشورها از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عمان این حملات را محکوم کردند. عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر و امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه نیز در واکنش به حمله اسرائیل به ایران، بر لزوم خویشتنداری و توقف دامنه هدفگیریهای متقابل تاکید کردند.
با این وجود پرسشهایی مطرح است از جمله این که آینده چه خواهد بود و ایران و اسرائیل تا کجا پیش خواهند رفت؟ مهدی ذاکریان، استاد روابط بینالملل و تحلیلگر امور سیاسی، در گفتگو با فرارو به بررسی این موضوع پرداخته است:
مهدی ذاکریان به فرارو گفت: «منطقه و جامعه بین المللی، قطعا علاقهای به ادامه تنشها ندارد و طبیعیست که یکی از خواستههای کشورهای منطقه همین آتش بس و ختم درگیریهای بین ایران و اسرائیل است. البته بسیاری از کشورهای منطقه با گروههای نیابتی ایران مشکلاتی دارند و از عربستان تا مصر و ترکیه از این که شبه نظامیان منطقه تضعیف یا نابود شوند، استقبال میکنند، اما مسئله درباره ایران کاملا متفاوت است. ایران یک کشور مستقل و پهناور است و درگیری تمام عیار بین ایران و اسرائیل میتواند کابوسی بزرگ برای همه کشورهای منطقه باشد و هراس از این درگیری تا حدی است که دیدیم برخی کشورهای عرب منطقه، حمله اسرائیل را صراحتا محکوم کرده اند. این محکومیت را شاید بتوان با هدف مهار اسرائیل هم تعبیر کرد. ترکیه، عربستان و مصر حتی نه لزوما از سر همدلی با ایران، بلکه از ترس یکه تازی و اقدامات لجام گسیخته اسرائیل است که واکنش نشان داده و اسرائیل را محکوم کرده اند.»
وی افزود: «یک فرضیه میگوید که اگر ایران به اقدام اسرائیل واکنش نشان دهد، اسرائیل نیز در مسیر تشدید حملات حرکت خواهد کرد و به هدف خود که همان تسلط بر شرایط منطقه از طریق توسعه جنگ است، میرسد. در حال حاضر در ایران ۲ گرایش وجود دارد. یک گرایش که میگوید باید اسرائیل را به زانو در آورد و اقداماتی انجام داد که هرگز هوس حمله به ایران نکند، اتکای این طرز فکر بر سرمایه گذاریهایی است که در سالهای اخیر روی سیستمهای دفاعی و امنیتی کشور شده است. عده دیگری نیز در بخش حکمرانی هستند که معتقدند برای پیشگیری از آسیبهای احتمالی باید در مسیر کاهش تنش حرکت کرد، چرا که آسیب به تاسیسات کشور، با توجه به تحریمها علیه کشور، چندان ساده نخواهد بود.»
این تحلیلگر امور بین الملل در ادامه گفت: «در خصوص تلاشهای بایدن یا طرحی که ادعا میشود او به نتانیاهو داده نیز، مسئله این است که آمریکاییها از ابتدا تلاش داشتند اسرائیل را به این مسیر هدایت کنند که واکنشی مطابق با شرایط نشان دهد. درواقع هدف بایدن از فشارها یا تلاشهایی که اعمال میکرد این بود که اصل «تناسب حمله» رعایت شود. این در حالیست که اسرائیلیها معمولا عادت دارند در مقابل کوچکترین حملهای واکنشهایی بسیار تند و بعضا لجام گسیخته نشان دهند. نگاهی به جنگهای میان اعراب و اسرائیل نشان میدهد اسرائیل طی سالهای گذشته در برابر کوچکترین حمله اعراب، چه واکنشهای تندی نشان داد و زمینها را هم تصاحب کرد؛ بنابراین با نگاهی به تاریخ میبینیم اسرائیلیها معمولاً متناسب پاسخ نمیدهند بلکه رفتارهای بسیار تندتر از حمله اولیه نشان میدهند. این که ما در این حمله اخیر اسرائیل شاهد حملهای بودیم که فقط به مراکز نظامی و نه نفتی و هستهای انجام شد، نشان میدهد اسرائیل با مداخلاتی که انجام شده، تا حدودی نسبت به گذشته متفاوت عمل کرده اند.»
وی افزود: «به هر حال اسرائیل جسارت کرده و به مواضع کشورمان حمله کرده است و این اقدام نیز تعرض آشکار است. بر اساس آن چه تا کنون میدانیم، اسرائیل همچنان در نقاطی مثل غزه و لبنان نیز به حملاتی خونبار ادامه میدهد. درباره واکنش کلامی مقامات کشورمان به اتفاق رخ داده نیز انتظار داریم مقام ها، کمی هماهنگ تر، منسجمتر و بر اساس دیپلماسی کلی کشور سخن بگویند. باید در سیستم حکمرانی کشورمان روی صداهای یکپارچه متمرکز شویم و یک صداتر عمل شود.»