شهره سلطانی متولد سال ۱۳۴۸ و بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر است. او متأهل بوده و علاوه بر بازیگری به کار خوانندگی و نوازندگی نیز مشغول است.
او متولد سال ۱۳۴۸ در بجنورد است. شهره تا ۶ سالگی در بجنورد زندگی کرده و پس از آن به خاطر شغل پدرش تجربه زندگی در شهرهای مختلفی را داشتهاست. وی از بازیگران خوب سینما و تلویزیون است که در زمینه تئاتر و کارگردانی هم نیز فعالیتهایی دارد. شهره از هنرستان موسیقی فارغ التحصیل شده و لیسانس موسیقی از دانشگاه آزاد اسلامی دارد. او همزمان با تحصیل در هنرستان موسیقی کار تئاتر را هم شروع کرد، اما نهایتا در دانشگاه به تحصیل موسیقی مشغول شد.
جالب است بدانید که اخیرا شهره خود را یک گیاهخوار معرفی کردهاست.
شهره از سال ۱۳۶۶ بازی در تئاتر را آغاز کرده و در سال ۱۳۷۲ با فیلمی به نام «عبور از تله» به کارگردانی «غلامرضا رمضانی» کار در سینما را شروع کردهاست؛ او نهایتا در سال ۱۳۷۰ با مجموعه ماندگار روزی روزگاری به شهرت رسید.
همانطور که اشاره شد شهره دارای لیسانس موسیقی است. او ردیفهای آوازی را نزد هنگامه اخوان آموزش دیده و از نوازندگان خوب ساز سنتور و پیانو است. شهره سنتور را نزد خانم مینا افتاده، پیانو را توسط خانم سحرخیزان و بصیری و دیگر اساتید فرا گرفته است. همچنین او سرپرستی گروه موسیقی بانوان تیک را بر عهده دارد.
او از ارتباطش با دنیای موسیقی میگوید: من سنتور را به عنوان ساز اصلی و پیانو را به عنوان ساز مادر مینوازم. در چند سال اخیر، گرایش موسیقی من از سنتی به پاپ تغییر کردهاست.
او یکی از علائم بیماریاش را کمبود ویتامین B و D و کاهش ید و منیزیم معرفی کردهاست. او گفته که خستگی مفرط، اضافه وزن شدید، ریزش موی بسیار و حتی مشکلات تنفسی بسیاری داشتم، زبان و حلقم متورم شده بود و به همین دلیل حتی قدرت تکلم هم نداشتم و دچار نوعی لکنت زبان شده بودم و این مشکلات سبب شد نزدیک ۹ ماه خانه نشین باشم و از دنیای بازیگری فاصله بگیرم. این بیماری باعث تغییر چهره و مختل شدن روند زندگیام شده بود تا جایی که نمیتوانستم به عنوان یک بازیگر فعالیت هنری خود را ادامه دهم؛ همین موضوع سبب شد در مقطعی از بیماری حتی دچار افسردگی و مشکلات روحی روانی شوم.
شهره با همکاری خواهرزاده خود مدیریت یک کافه را بر عهده داشت و در آن به فعالیتهای فرهنگی و هنری مشغول بود. اما به دلیل گزارش دادن آوازخوانی او در این کافه، این کافه را پلمپ کردند. شهره در این باره میگوید: وقتی به اتفاق خواهرزادهام این کافه را باز کردیم، هدف ما این نبود که فقط محلی برای بیزنس باشد. بیشتر دلم میخواست از این فرصت و این امکان استفاده کنم و بتوانم آن را تبدیل به جایی فرهنگی و هنری کنم، اما با خواندن ترانهای در یکی از شبها، کافه به لطف دوست عزیزی که گزارش داده بودند، پلمب شد.
وی در ادامه میگوید: ای کاش سوادمان را بیشتر کنیم و بدانیم ترانه خواندن با آواز خواندن فرق دارد. ما فقط ترانه خواندیم، بدون موسیقی, متوجه بشوید! بعد از این همه سال فعالیت با قوانین کشورم آشنا هستم و دلیلی ندارد که وقتی برای کنسرت در تالار وحدت به من مجوز میدهند بخواهم در یک کافه آوازخوانی کنم.
او درباره عمل جراحی زیبایی که این روزها در بین جوانان و به ویژه هنرمندان شایع شده، میگوید که با رفع عیوب صورت مخالف نیستم، ولی با این موضوع که کاراکتر و شخصیت شما عوض شود و ما شخص دیگری را ببینیم کاملاً مخالفم. او در مورد عمل جراحی زیبایی بینی خود گفته که من غوز بینیام را سالها پیش عمل کردم، زیرا جدا از بحث شکستگی بینی، اعتماد به نفس من را پائین آورده بود. پس از آن عمل دو بار بینیام دچار شکستگی شد، ولی هیچ عمل دوبارهای روی آن انجام ندادم و به این نوع عملها در حد افراطی اعتقادی ندارم.
این هنرمند فعال موفق به گرفتن جایزه بهترین نمایشنامهنویسی از پانزدهمین جشنواره تئاتر فجر برای بازی در نمایش شعبده و طلسم شدهاست.
شهره میگوید اگر به پای تعریف از خودم نگذارید من دستپخت خوبی دارم. تا به حال هرکسی غذاهای مرا خورده از آن تعریف کردهاست. در آشپزی کردن به نوعی جسور و تنوعطلب هستم و دوست ندارم صرفا غذاهای تکراری و معمولی درست کنم، به همین خاطر سعی میکنم مواد اولیههای مختلف را با هم ترکیب کنم و همیشه همه ترکیباتم با هم جواب داده و نتیجه کار تبدیل به یک غذای خوشمزه شدهاست.
لحظهٔ گرگ و میش (۱۳۹۷)
زیگزاگ (۱۳۸۸)
شیرین (۱۳۸۷)
قرنطینه (۱۳۸۶)
حس پنهان (۱۳۸۵)
جای او دیگر خالی نیست (۱۳۸۴)
قتل آنلاین (۱۳۸۴)
تارا و تب توت فرنگی (۱۳۸۲)
این زن حرف نمیزند (۱۳۸۱)
رای باز (۱۳۸۱)
قرمز (۱۳۷۷)
توطئه (۱۳۷۴)
آدمبرفی (۱۳۷۳)
سه مرد عامی (۱۳۷۲)
عبور از تله (۱۳۷۲)
۱۳۹۷؛ مجموعه تلویزیونی شرایط خاص به کارگردانی وحید امیرخانی؛ پخش ازشبکه ۳
۱۳۹۷؛ لحظهٔ گرگ و میش به کارگردانی همایون اسعدیان؛ پخش ازشبکه ۳
۱۳۹۶؛ پنچری به کارگردانی برزو نیکنژاد؛ پخش از شبکه ۳
۱۳۹۴؛ قاب خاطره به کارگردانی محمدحجت ذیجودی؛ پخش از شبکه آی فیلم
۱۳۹۱؛ هفتسین به کارگردانی یدالله صمدی؛ پخش ازشبکه تهران
۱۳۸۹؛ خونبها به کارگردانی جواد مزدآبادی؛ پخش از شبکه ۱
۱۳۸۷؛ گیلعاد به کارگردانی حسین سهیلیزاده؛ پخش از شبکه ۲
۱۳۸۶؛ ترش و شیرین به کارگردانی رضا عطاران؛ پخش از شبکه ۳
۱۳۸۵؛ مار و پله به کارگردانی سید محسن یوسفی؛ پخش از شبکه ۲
۱۳۸۴؛ سقوط به کارگردانی سعید اکبریان؛ پخش ازشبکه ۱
۱۳۸۴؛ برای آخرین بار به کارگردانی اکبر منصور فلاح؛ پخش از شبکه تهران
۱۳۸۴؛ پای پیاده به کارگردانی اصغر توسلی؛ پخش ازشبکه تهران
۱۳۸۳؛ هنگامه به کارگردانی مجید جوانمرد؛ پخش از شبکه ۱
۱۳۸۰؛ جوانی به کارگردانی سعید سلطانی؛ پخش ازشبکه ۳
۱۳۸۰؛ رستوران خانوادگی به کارگردانی حسین سهیلیزاده؛ پخش ازشبکه تهران
۱۳۷۹؛ همسفر به کارگردانی قاسم جعفری؛ پخش از شبکه ۳
۱۳۷۹؛ صدایم کن به کارگردانی مسعود نوابی
۱۳۷۸؛ قصههای شهرک سینمایی به کارگردانی بهزاد محمدی؛ پخش ازشبکه ۳
۱۳۷۷؛ میعاد در سپیدهدم به کارگردانی سعید سلطانی؛ پخش از شبکه ۳
۱۳۷۵؛ خانه عشق به کارگردانی مسعود فروتن؛ پخش از شبکه ۱
۱۳۷۵؛ خانه سبز بازیگر به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام؛ پخش ازشبکه ۲
۱۳۷۴؛ طاغوت به کارگردانی غلامرضا کریمی؛ پخش از شبکه ۱
۱۳۷۳؛ شلیک نهایی به کارگردانی مسعود شاهمحمدی؛ پخش از شبکه ۱
۱۳۷۲؛ ضلع ششم به کارگردانی مسعود فروتن؛ پخش از شبکه ۱
۱۳۷۱؛ بیا تا گل برافشانیم به کارگردانی خسرو ملکان
۱۳۷۰؛ این خانه دور است به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام؛ پخش در سال ۷۴ ازشبکه ۲
۱۳۷۰؛ روزی روزگاری به کارگردانی امرالله احمدجو؛ پخش ازشبکه ۱
منبع: ستاره