«بعضی از افراد که انتخاب شدند به صورت ریشهای با افکار پزشکیان زاویه داشتند و من بعید میدانم این موضوع در جریان مدیریت قابل حل باشد، بنابراین از این جهت دولت دچار چالش خواهد شد. در هر صورت دولت برای احقاق برنامههای خود و اینکه دولت مداومی باشد و اندیشه خود را به دولت بعد منتقل کند نیاز به همراههای جدی و مصمم و شبکه سازی مناسب دارد، که به نظرم این شبکه سازی با افراد غیرهمراه از نظر سیاسی، اتفاق نخواهد افتاد.»
عضو فراکسیون مستقلین مجلس در واکنش به انتقادهای صورت گرفته نسبت به انتخاب استانداران توسط دولت چهاردهم میگوید: استانداران حاکم ولایات و استانها هستند از این رو اگر آن همراهی دلی، ذهنی و اندیشهای وجود نداشته باشد، دولت در اجرا خیلی موفق نمیشود. اشکالی که دوستان اصلاح طلب میگیرند از این حیث است.
به گزارش خبرآنلاین، انتخاب استاندار آن هم از جناح غیرهمسو با دولت، تبدیل به بحث چالش برانگیزی میان حامیان دولت شده، همانهایی که تابلودار اصلاح طلبی هستند و حامی پر و پا قرص مسعود پزشکیان در انتخابات بودند. آنها میگویند نگران بر زمین ماندن وعدههای دولت هستند چراکه استاندار غیرهمسو با دولت، برنامههای دولت را آن طور که باید و شاید اجرا نمیکند و چه بسا در برهههای حساس حتی دولت را هم تنها بگذارد.
این نقد در مورد استانداران را یدالله طاهرنژاد، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی مطرح میکند، نقدی که ناصر ایمانیِ اصولگرا پاسخش را میدهد و گوشزد میکند که هیچ کدام از استانداران افراد شناخته شده جناحی و حزبی نیستند و از طرفی با دولت چهاردهم هم زاویه ندارند.
ایمانی البته در پاسخ به ادعای منتقدین در مورد ناهماهنگی میان دولت و استانداران غیرهمسو، بُعد اجرایی و سیاسی کار جدا میکند و میگوید اجرا با مشی سیاسی تفاوت دارد و از این رو غیرهمسویی سیاسی منجر به ناهماهنگی در اجرا نمیشود.
با این وجود اما اصلاح طلبان کماکان بر روی نقد خود بر دولت در مورد قضیه استانداران ایستادهاند و افرادی نظیر مجید نصیرپور سردهایی، عضو فراکسیون مستقلین میگوینداین قبیل استانداران دولت را با چالش مواجه خواهند کرد.
در ادامه گفتگوی مجید نصیرپور سردهایی، عضو فراکسیون مستقلین مجلس شورای اسلامی را میخوانید:
آقای نصیرپور! ارزیابی شما از روند انتصاب استانداران چیست؟ به نوعی نقد طیفی از اصلاح طلبان و البته رضایت اصولگرایان را شاهد هستیم.
بهرام سرمست استاندار آذربایجان شرقی شدند که به نظرم یکی از بهترین انتخابهای وزارت کشور و دولت بود، به دلیل اینکه هم اهل این استان است و به مسائل و موضوعات آشنا است و هم از نظر سیاسی همراه دولت مستقر است و هم از نظر تجربی فرد با تجربهای است و ما امیدوار هستیم که بتواند با احصاء مشکلات و توانمندیهای استان آذربایجان شرقی در دوره خدمتش منشأ خدمات مناسبی باشد.
اصلاح طلبان تاکید میکنند که دولت وفاق ملی تبدیل به دولت سهامی شده، به نظر شما این ادعا تا چه اندازه درست است؟
بهرحال جریانهای سیاسی پیرو مطالبات خودشان هستند و این شامل همه جریانها اعم از اصلاح طلب، اصولگرا و پایداریها میشود. در حقیقت همگی تلاش میکنند که در جریان قدرت حضور داشته باشند، این ذاتاً امر مذمومی نیست. از آن طرف دولت برای تحقق برنامههایی که مدنظر دارد، به نظرم در دو سه سطح باید همگرایی حداکثری داشته باشد، یکی ترکیب کابینه است. به نظرم اگر ترکیب کابینه همگرایی لازم را نداشته باشد، رئیس جمهور عملاً موفق نمیشود آن طور که وعده داده، مطالبات مردم را حل کند.
حلقه دوم استانداران هستند. بهرحال استانداران حاکم ولایات و استانها هستند از این رو اگر آن همراهی دلی، ذهنی و اندیشهای وجود نداشته باشد، دولت در اجرا خیلی موفق نمیشود. اشکالی که دوستان اصلاح طلب میگیرند از این حیث است، در حقیقت توقع دارند حلقههای اصلی همراه دولت باشند.
معنی وفاق ملی این نیست که هیچ کس نباشد چراکه دوستان با اندیشههای متفاوت میتوانند در سایر مشاغل حضور داشته باشند. لذا پیش بینی میکنم که به زودی در بعضی از استانها با چالشهای جدی برای مدیریت استان مواجه شویم.
بنابراین شما بر این باور هستید استانداران غیرهمسو با مشی سیاسی دولت، مانع خواهند شد؟
بعضی از افراد که انتخاب شدند به صورت ریشهای با افکار پزشکیان زاویه داشتند و من بعید میدانم این موضوع در جریان مدیریت قابل حل باشد، بنابراین از این جهت دولت دچار چالش خواهد شد.
استانداران غیرهمسو با دولت میتوانند در انتخابات سال ۱۴۰۷ هم مشکل آفرین باشند؟
در هر صورت دولت برای احقاق برنامههای خود و اینکه دولت مداومی باشد و اندیشه خود را به دولت بعد منتقل کند نیاز به همراههای جدی و مصمم و شبکهسازی مناسب دارد، که به نظرم این شبکهسازی با افراد غیرهمراه از نظر سیاسی، اتفاق نخواهد افتاد.