«فردریک چایلد هسام» امپرسیونیست آمریکایی است که بیشتر برای خلق نقاشیهایی از منظره شهرهای بوستون، نیویورک و پاریس شهرت دارد. او کارنامه پرباری از خود به جا گذاشت و بیش از ۳۰۰۰ تابلو نقاشی، آبرنگ و طراحی خلق کرد.
به گزارش ایسنا، «چایلد هسام» ژانرهای مختلفی از منظرههای ساحلی گرفته تا نقاشیهای با مضامین اسطورهای، صحنههای خودمانی و خانگی و طبیعت بیجان را تجربه کرد. این نقاش در دوران حیات خود به شهرت دست پیدا کرد و آثار هنری او به مجموعههای معتبری همچون موزه هنر متروپولیتن راه پیدا کرد. در ادامه با منتخبی از آثار او آشنا میشوید:
«نمای ساحلی، جزایر شولز»
«چایلد هسام» شیفته «جزایر شولز»، مجموعهای از جزیرههای صخرهای در «خلیج مَن» واقع در «پورتسموث» بود. این منظره ساحلی یکی از چندین تابلو نقاشی است که او در این مکان خلق کرده است. در سال ۲۰۱۶، موزه «Peabody Essex»، موزه هنر کارولینای شمالی و آزمایشگاه دریایی شولز با همکاری یکدیگر نمایشگاه «امپرسیونیست آمریکایی: چایلد هسام و جزایر شولز» را برگزار کردند. بیش از ۳۹ نقاشی و آبرنگ از زمان حضور «هسام» در آن مکان، در این نمایشگاه گردآوری شدند.
«شانزلیزه»
«هسام» نیز همچون بسیاری از هنرمندان آمریکایی برای تکمیل استعداد و سبک هنری خود به پاریس سفر کرد. او با آموختن امپرسیونیسم فرانسوی صحنههای روزمره زندگی شهری را نقاشی کرد. علاقه او به صحنههای بارانی در چندین نقاشی مانند نقاشی «شانزلیزه» مشهود است. صرف نظر از موضوع، سبک او نیز نشاندهنده تأثیر امپرسیونیستهای معروف است. نحوه به کار گیری خاص از ضربههای قلمموی، نحوه، خیابان خیس را بیشتر به تصویر میکشد.
«باران شدید، خیابان بناپارت»
اغلب درباره مشکلات امپرسیونیستها در ابتدای به رسمیت پذیرفته شدن توسط منتقدان شنیدهایم، اما «هسام» چندان با چنین مشکلاتی مواجه نبود. او چندین مدال و جایزه دریافت کرد. تابلو نقاشی «بارش سنگین، خیابان بناپارت» در سال ۱۸۸۷ میلادی در نمایشگاه رسمی «سالن» واقع در پاریس به نمایش گذاشته شد. با خلق این نقاشی، «هسام» بار دیگر منظرهای بارانی را خلق کرد که در آن میتونیم زندگی در پاریس و مردم از طبقات مختلف جامعه که از خیابان گلآلود عبور میکنند را تماشا کنیم.
«بداهه نوازی»
صحنههای روزمره یا صحنههای خودمانی برای هنرمندان امپرسیونیست که میخواستند زندگی روزمره مردم عادی را به تصویر بکشند موضوعی رایج بود. «چایلد هسام» مانند بسیاری از هنرمندان، بر لذت بردن زنان از زندگی روزمره تمرکز داشت. نقاشی «بداههنوازی» زن جوانی را به تصویر کشیده است که در کنار پنجره در حال نواختن پیانو است. نبود صفحات موسیقی و عنوان اثر به ما می.گوید که او قطعه خاصی را نمینوازد. در پیشزمینه، میزی را میبینیم که چند گلدان شیشهای حاوی تک شاخه گل روی آن قرار دارد. هویت نوازنده پیانو یا زنی که پرتره او روی دیوار نصب شده است مشخص نیست.
«هنگام غروب»
امپرسیونیسم با نگاه کردن به صحنههای روزمره، محیطهای شهری و زندگی طبقه متوسط خود را متمایز کرد. «چایلد هسام» همین مسیر را طی کرد و نقاشی تاریخی را کنار گذاشت. در غروب (بوستون در گرگ و میش) که با سال ۱۸۸۵-۱۸۸۶ تعلق دارد، دقیقا همان چیزی است که عنوان میگوید؛ یک روز عادی در پارک «کامن بوستون».
ما میتوانیم ببینیم که «هسام» چگونه با پوشاندن بوم با پوشش نارنجی و باقی گذاشتن جزئیات آبی در بالا، در به تصویر کشیدن نور تسلط پیدا کرده است. ساختمان و درختان عمق تصویر را افزایش میدهند. علاوه بر این، این مکان خاص در شهر از ویژگی دیگری از امپرسیونیسم صحبت میکند؛ مدرنیته. «کامن بوستون» یک منطقه تجاری جدید مملو از سر و صدا و حرکت از کالسکهها بود. همچنین میبینیم که ضربات قلم مو در این نقاشی نسبت به کارهای قبلی او نرمتر است.
«پلههای اسپانیایی، رم»
«چایلد هسام» یکی از اعضای گروه «ده نقاش آمریکایی» بود. «هسام» یکی از این سه بنیانگذار بود.
بر اساس کاتالوگی که از سال ۱۸۸۹ میلادی باقی مانده است، تابلو «پلههای اسپانیایی» یکی از نقاشیهای «هسام» بود که در نخستین نمایشگاه این گروه به نمایش گذاشته شد. او این نقاشی را در زمان سفرش به رم در سال ۱۸۹۷ میلادی خلق کرد. در حقیقت او پلههای اسپانیایی مشهور را سه بار در ساعات مختلف روز نقاشی کرد.
«پونت رویال، پاریس»
علاوه بر جوایزی که «هسام» برای استعداد هنری خود دریافت کرد، موزههای مختلفی نیز آثار هنری او را در زمان حیات او خریداری کردند. «پونت رویال، پاریس» نخستین نقاشی این هنرمند بود که به یک موزه (موزه هنر سینسینتی) راه پیدا کرد.
این نقاشی روغن روی بوم با سبکِ نمایش داده شده در نقاشیهای قبلی «هسام» متفاوت است. این نقاشی پرجنبو جوشتر است، اما ویژگیهای امپرسیونیستی خود را حفظ کرده است. او برای این اثر «مدال طلای تمپل» را از آکادمی هنرهای زیبای پنسیلوانیا دریافت کرد.
«طبیعت بیجان اورگن»
آخرین نقاشی این فهرست در ژانر طبیعت بیجان است. «هسام» در سال ۱۹۰۴ میلادی به «اورگن» سفر کرد و این نقاشی را با موضوع میوههای محلی به تصویر کشید. میوههای آبی که روی میز پراکنده شدهاند، آلوهای اورگن هستند.