«باید توجه داشت؛ دهه ۲۰۲۰-۲۰۳۰ که در میانه آن هستیم، دوران گذار جهان از نظام یکجانبهگرایی آمریکا به چندقطبی است و اهمیت این دوران به این تغییر است نه ریاست جمهوری ترامپ یا هریس. آمریکا، ناامیدانه تلاش میکند که مانع این تغییر شود، اما جهان حتی اروپا، خواهان این تغییر است و ایران، این فرصت را دارد که به راس یکی از قطبهای جهان تبدیل شود.»
روزنامه کیهان در شماره امروز خود سعی در بررسی آثا پیروزی ترامپ بر وضعیت ایران دارد.منتها از ابتدای یادداشت و گزارشها تصمیمش را گرفته و با اصرار به اینکه بازگشت ترامپ هیچ تغییر ایجاد نخواهد کرد، سخن را ادامه میدهد.
این روزنامه نوشت: نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نمیتواند تاثیر معنادار و محسوسی در عملکرد کلان اقتصاد کشور به همراه داشته باشد. باید توجه داشت که دشمنی آمریکا با ایران ریشهدار است و حاکمان آن، همواره درصدد ضربه زدن به ایران هستند. بنابراین، ترامپ، بایدن، هریس و…، مجریان سیاستهای الیگارشی حاکم بر آمریکا هستند.
بنابراین، برای غلبه بر توطئههای آمریکا هماهنگی قوی بین میدان، دیپلماسی، اقتصاد و رسانه، لازمه کار است. وزارتخانههای خارجه، اقتصاد و بانک مرکزی باید دیپلماسی قوی اقتصادی و حتی در سطح راهبردی با کشورهای همسایه، اعضای بریکس و شانگهای و دیگر کشورهای مستقل را در دستور کار قرار بدهند و رسانهها، ضمن گوشزد کردن اشکالات، حمایت هوشمند از اقدامات ضدتحریمی داشته باشند.»
این روزنامه اصولگرا در جمعبندی نوشته: «باید توجه داشت؛ دهه ۲۰۲۰-۲۰۳۰ که در میانه آن هستیم، دوران گذار جهان از نظام یکجانبهگرایی آمریکا به چندقطبی است و اهمیت این دوران به این تغییر است نه ریاست جمهوری ترامپ یا هریس. آمریکا، ناامیدانه تلاش میکند که مانع این تغییر شود، اما جهان حتی اروپا، خواهان این تغییر است و ایران، این فرصت را دارد که به راس یکی از قطبهای جهان تبدیل شود.»
روزنامه کیهان در مطلب دیگری هم به نقد سیاستهای جریان سیاسی رقیب خود در مقابل آمریکا پرداخته است. البته از نقد فراتر رفته و آنها را «ستاد عملیات روانی ترامپ در تهران» میخواند و خواستار برخورد قضایی با آنها میشود!
مدل مطلوب افراطیون مدعی اصلاحات برای سیاست خارجی ایران در مواجهه با آمریکا، قرارگرفتن یک برده در مقابل ارباب خود است؛ و به عبارت دیگر قرارگرفتن یک برّه در مذبح است. در مدل مطلوب جریان تندرو مدعی اصلاحات، باید بر هر آنچه که مؤلفه قدرت برای ایران محسوب میشود، از صنعت هستهای تا توان دفاعی و قدرت منطقهای و… چوب حراج زده شود و دودستی تقدیم ارباب آمریکایی (جمهوریخواه- دموکرات) شود.
واقعیت این است که برای افراطیون مدعی اصلاحات، لغو تحریمها و گشایش اقتصادی اصلا محلی از اعراب ندارد؛ که اگر داشت، در دوران روی کار بودن این طیف شاهد ۲ برابر شدن تحریمها و رکوردزنی افزایش قیمت دلار نبودیم. به جرأت میتوان گفت که الگوی طیف تندرو مدعی اصلاحات در سیاست خارجی، شخصی با مختصات «معمر قذافی» است. همان شخصی که با اعتماد به آمریکا و اروپا، مؤلفه قدرت خود (توان هستهای) را بار کشتی کرده و آن را تقدیم آمریکا کرد؛ اما اعتماد او به غرب در نهایت به مرگی ذلتبار منجر شد.
او در پایان حرف و درخواست اصلی که این همه برایش مقدمهچینی کرده را با صراحت تمام نوشته است؛ «این انتظار از دستگاه قضاء و دیگر نهادهای متولی حراست از «امنیت روانی جامعه» وجود دارد که با قاطعیت و جدیت با سمپاشی این جریان بدسابقه برخورد کنند.