«حال میخواهیم وفاق ملی را بین طرفداران این دو دسته ایجاد کنیم، باید هر دو تفکر بر سر مسائل و مصالح ملت تفکر کرده و سنگ اندازی نکنیم. در هر دورهای یک جناح فکری روی کار آمده است و در حال حاضر نیز اعتدالیون و اصلاح طلبان دولت را به دست گرفتند. آن اقلیت هم در معنای وفاق ملی باید همکاری کنند، سنگ اندازی نکنند، حرفهایی که موانع علیه دولت ایجاد میکند را بیان نکنند؛ معنای وفاق ملی این است.»
محسن غرویان، استاد حوزه علمیه قم گفت: وفاق ملی به این معنا نیست که همه احزاب، متفکران و رجال سیاسی یک جور بیاندیشند. این در هیچ جای دنیا وجود ندارد و امکانپذیر نیست.
به گزارش خبرآنلاین، هر چند که پزشکیان از همان روزهای نخست پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری دولت خود را «دولت وفاق ملی» نامید اما تاکنون تعریف مشخصی درباره آن بیان نکرده است. با توجه با سکوت پزشکیان درباره معنای وفاق ملی، تعریف و تفسیرها توسط اهالی سیاست از معنای این شعار متفاوت است.
محسن غرویان، استاد حوزه علمیه قم نیز درباره معنای وفاق ملی به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: «تعریف من از وفاق ملی این است که باید بر اساس منافع اکثریت باشد.»
وی تاکید کرد: «وفاق ملی به این معنا نیست که همه احزاب، متفکران و رجال سیاسی یک جور بیاندیشند. این در هیچ جای دنیا وجود ندارد و امکانپذیر نیست.»
در ادامه، اظهارات محسن غرویان، استاد حوزه علمیه قم را درباره تعریف وفاق ملی در ادامه بخوانید؛
تعریف و تفسیر شما از شعار «وفاق» رئیس جمهور چیست؟ برخی این شعار را بخاطر شفاف نشدن از سوی رئیس جمهور پاشنه آشیل دولت میدانند که مسیر را برای سهم دادن به طیفهای مختلف و حتی رقبا و مخالفان دولت باز کرده است و برخی هم معتقدند با این رویکرد فشارها به دولت برای عملیاتی کردن برخی شعارها و برنامههایش برداشته یا کمتر میشود؟ فکر میکنید این مسیر انتصابات در دولت در چارچوب وفاق قابل تعریف و قابل دفاع است؟
هر دولتی که بعد از انقلاب سرکار آمده است، یک سیستم فکری و یک نگاه مختص به خودش را داشته است. اینکه بخواهیم، همه مردم و جامعه، جناحها و احزاب یک فکر واحد داشته باشند، تصور غلطی است و من این تصور غلط را ندارم. وفاق ملی به این معنا نیست که همه احزاب، متفکران و رجال سیاسی یک جور بیاندیشند. این در هیچ جای دنیا وجود ندارد و امکانپذیر نیست.
بنابراین، توقع اینکه بخواهیم همه را هم فکر خودمان کنیم، توهمی بیش نیست. ما هم خودمان را در عرصه مسائل سیاسی و اجتماعی پیامبر ندانیم و فکر نکنیم هر آنچه میگویم حق مطلق است و هر چه دیگران میگویند و میاندیشند بطلان محض است. اینگونه نیست، باید یک نوع نسبیت را قائل شویم و هر کدام از ما یک بهره یا وجهی از حقیقت را بیان میکنیم و آن را باید در مسائل فکری و اجتماعی بپذیریم.
تعریف من از وفاق ملی این است که باید بر اساس منافع اکثریت باشد. در انتخابات ۲ نوع طرز تفکر داشتیم. یک تفکر اکثریت را به همراه داشت و تفکر دیگر اقلیت را. حال میخواهیم وفاق ملی را بین طرفداران این دو دسته ایجاد کنیم، باید هر دو تفکر بر سر مسائل و مصالح ملت تفکر کرده و سنگ اندازی نکنیم.
در هر دورهای یک جناح فکری روی کار آمده است و در حال حاضر نیز اعتدالیون و اصلاح طلبان دولت را به دست گرفتند.
آن اقلیت هم در معنای وفاق ملی باید همکاری کنند، سنگ اندازی نکنند، حرفهایی که موانع علیه دولت ایجاد میکند را بیان نکنند؛ معنای وفاق ملی این است.
دولت سایه و اقلیتها باید طرحهایی را که برای پیشرفت کشور دارند در اختیار قرار بدهند و تا حد امکان به دولت کمک کنند. انسجام و هماهنگی و… این است که همه ما میفهمیم معنای همفکری و همدلی را، آقای پزشکیان و مردم هم معنای آن را متوجه میشوند و میدانند معنای وفاق ملی و معنای سنگ اندازی چیست. مسئولان میدانند که باید در کجا همراهی کنند و در کجا نکنند.