اگر حلب به معنای واقعی کلمه سقوط کند، شرایط برای بشار اسد به شدت دشوار خواهد شد. ایران به هر شکلی وارد عمل خواهد شد، اما این که نتیجه ورود ایران چه خواهد بود نامشخص است؛ بنابراین باید صراحتا بگوییم، جبهه جدیدی از جنگ نیابتی بین ایران و اسرائیل آغاز میشود، اما این بار یک بازیگر جدید هم در این جنگ نیابتی حاضر خواهد بود که این بازیگر، ترکیه است. حضور ترکیه در این جنگ، شرایط را به شدت پیچیدهتر خواهد کرد. ترکیه، از سال ۲۰۱۱ که بحران سوریه شروع شد میل به ورود به ماجراها را داشت و در همان زمان نیز اردوغان در یک گفتگوی تلویزیونی گفت: «کاسه صبر من لبریز شده است». سوریه جزو عثمانی بوده و ترکیه هنوز که هنوز است روی قلمرو عثمانی حس مالکیت دارد.
فرارو- نیروهای مخالف بشار اسد به رهبری گروه «هیات تحریرشام»، از روز چهارشنبه (۷ آذر) حملهای غافلگیرانه را علیه نیروهای دولتی آغاز و مناطقی را به تصرف خود درآورده اند. روسیه، اصلیترین متحد بشار اسد، در پاسخ به این تحولات مناطق تحت کنترل شورشیان را بمباران کرده است.
به گزارش فرارو، این اولین بار در هشت سال گذشته است که نیروهای مخالف دولت سوریه به حلب رسیدهاند، این نیروها، اقدام به حمله گسترده به مواضع ارتش سوریه در مناطق شمال غرب، غرب و جنوب غرب حلب کردند. ارتش سوریه هشدارهایی را درباره تحرکات گروههای تروریستی در استان ادلب دریافت کرده بود، اما حجم سنگین آتش تروریسها در ساعتهای اولیه حمله باعث بی نظمی و غافلگیری نیروهای ارتش شد.
برخی تحلیلگران معتقدند این حملات با شیطنت و حمایت برخی از کشورها انجام شده و امکان چنین حملهای بدون حمایت خارجی را ناممکن ارزیابی کرده اند باتوجه به این شرایط پرسشهایی درباره آینده منطقه و واکنشهای آتی ایران و روسیه در قبال شرایط سوریه مطرح است. محسن جلیلوند تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل و استاد روابط بین الملل در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
محسن جلیلوند به فرارو گفت: «از دید من همه آن چه در سوریه در حال رخ دادن است، بر اساس خواست اسرائیل است و حتی هماهنگیهای همه این اتفاقات از قبل انجام شده است. ترکیه و ایالات متحده نیز در جریان این تحولات بوده اند. وقتی صحبت از خاورمیانهای جدید میشود و نتانیاهو مدعی میشود قرار است خاورمیانهای جدید شکل بگیرد، دقیقا به همین موضوع اشاره دارد؛ بنابراین معتقدم همه چیز از پیش طراحی شده است. بسیاری از کشورهای منطقه، گرچه روی نقشه حضور دارند، اما عملا به علت تنشها و مشکلات شدید، عملا در معادلات منطقه نقشی ندارد؛ از جمله یمن، سوریه، لبنان؛ بنابراین فعلا نتانیاهو روی این کشورها متمرکز است. روسیه ۲ مشکل اساسی دارد. نخست این که خود، درگیر جنگ اوکراین است و نمیتواند توان اقتصادی، سیاسی و نظامی خود را صرف موضوع سوریه کند و اتفاقا موضوع اوکراین کارتی برای امتیاز گیری شده است. مسئله دیگر این است که سیاست خاورمیانه سردرگم است و پوتین نمیتواند پایه گذاری اساسی در منطقه داشته باشد.»
وی افزود: «ایالات متحده، پایههای خود را روی اسرائیل و عربستان گذاشته است. اما روسیه باید با کدام کشورها این کار را انجام دهد؟ روسیه قدرتی بزرگ است، اما قدرتی جهانی نیست و در نتیجه با محدودیتهایی رو به رو است؛ بنابراین روسیه در قبال مسائل منطقه، درگیر نوعی سردرگمی است. اما این که چطور قرار است از این سردرگمی خارج شود، بحثی دیگر است. برای ایران، اما شرایط بسیار متفاوت است. سوریه افزون بر این که متحد استراتژیک ایران است، برای ما عمق استراتژیک محسوب میشود. در سال ۲۰۱۱ که بحران سوریه شروع شد، ایران به کمک سوریه رفت و از طریق کمکهای نظامی و مستشاری از سقوط بشار اسد جلوگیری کرد. بخشی از کمکهای ایران به سوریه از طریق حزب الله انجام میشد و اکنون با تضعیف حزب الله، اسرائیلیها هم موقعیت را برای حمله به سوریه مناسب دیده اند. حزب الله توان پیشین را ندارد که بخواهد بر سوریه متمرکز شود. به همین دلایل است که معتقدم همه این اتفاقات حاصل یک نقشه از پیش طراحی شده و غافلگیر کننده است.»
این تحلیلگر ارشد سیاست خارجی در ادامه گفت: «اگر حلب به معنای واقعی کلمه سقوط کند، شرایط برای بشار اسد به شدت دشوار خواهد شد. ایران به هر شکلی وارد عمل خواهد شد، اما این که نتیجه ورود ایران چه خواهد بود نامشخص است؛ بنابراین باید صراحتا بگوییم، جبهه جدیدی از جنگ نیابتی بین ایران و اسرائیل آغاز میشود، اما این بار یک بازیگر جدید هم در این جنگ نیابتی حاضر خواهد بود که این بازیگر، ترکیه است. حضور ترکیه در این جنگ، شرایط را به شدت پیچیدهتر خواهد کرد. ترکیه، از سال ۲۰۱۱ که بحران سوریه شروع شد میل به ورود به ماجراها را داشت و در همان زمان نیز اردوغان در یک گفتگوی تلویزیونی گفت: «کاسه صبر من لبریز شده است». سوریه جزو عثمانی بوده و ترکیه هنوز که هنوز است روی قلمرو عثمانی حس مالکیت دارد. در سال ۱۹۳۹ با قیمومت فرانسه بر سوریه و البته با تلاش عصمت اینونو رئیسجمهور وقت ترکیه، منطقه اسکندرون که سرزمینی با ساکنان اغلب عربی بود به دولت ترکیه واگذار شد. این اقدام موجب خشم عرب زبانهای جهان و بهویژه مردم سوریه و اهالی اسکندرون شد. سوریه همواره در نقشههای کشوری اسکندرون را جزو اراضی لاینفک خود محسوب میکند. جالب است بدانید اسکندرون در زمان هخامنشیان مانند همه بخشهای آناتولی جزئی از ایران بود.»
وی افزود: «مسئله دیگر ترکیه با سوریه، حضور پررنگ کردها در این منطقه است. هم اکنون کردها در سوریه از آزادی عمل بسیار بالایی برخوردارند و کردهای ترکیه را نیز حمایت میکنند و این در حالی است که ترکیه نمیخواهد چنین اتفاقی رخ دهد؛ بنابراین ترکیه به دنبال این است که منافع خود را در سوریه بازآفرینی کند و بحث عثمانیزه شدن منطقه را دنبال کند. این که ترکیه و ایران نیز وارد تنش شوند، یکی دیگر از اهداف اسرائیل است. اسرائیل میخواهد هزینههای استراتژیک ایران در منطقه را به شدت بالا برده و ایران را تحت فشار حداکثری قرار دهد. اسرائیل با افزایش هزینهها برای ایران، به دنبال عقب نشینی حداکثری ایران از مواضعش است. از این لحظه به بعد همه چیز به شرایط بشار اسد و حفظ شدن او در قدرت بستگی دارد. اگر ایران و روسیه بتوانند بشار اسد را در قدرت حفظ کنند، اهداف اسرائیل محقق نمیشود. دولت ایران با سوریه پیمان دفاعی دارد و به لحاظ حقوقی باید از بشار اسد حمایت کند.»
این استاد دانشگاه تاکید کرد: «هیچ یک از کشورهای حاشیه خلیج فارس از تنشهای سوریه متضرر نمیشوند. مگر دفعه پیش که داعش در منطقه قدرت گرفت، کشورهای عرب منطقه چه کردند یا چه تلاشی انجام دادند؟ داعش در عراق و سوریه قدرت گرفته بود و خلافت خود را راه اندازی کرده بود، اما کشورهای عرب منطقه واکنش خاصی نداشتند. درباره عراق شرایط متفاوت است. عراق طبیعتا تمایلی به قدرت گرفتن نیروهای تروریستی در منطقه نیست. اما دولت فعلی عراق، مثل دولت سال ۲۰۱۴ نیست چرا که از منازعه متضرر میشود. حدس من این است که دولت عراق تلاش کند همزمان ملاحظه ترکیه و اسرائیل را کرده و وارد درگیری مستقیم نشود. با این حال شبه نظامیان عراق و شبه نظامیان منطقه به منازعه ورود خواهند کرد.»