از نقش برجسته موجود مشخص است که آنوبانینی پادشاهی مقتدر بوده؛ ردپای لولوبومها را در خاک کهن آذربایجان غربی دنبال میکنیم و سفری جنجالی را آغاز.
فرارو- طناز سادات حسینی؛ آن روایت تاریخی که از نقش برجسته آنوبانینی برآمد نشان داد که لولوبیها نفوذ خود را تا شرق بینالنهرین گسترده بودند؛ اما امروز در آذربایجان غربی میمانیم.
به گزارش فرارو، سرزمین لولوبیها از اورونا که محل تلاقی زاب و دجله بود و سینو که شاید سنندج کنونی باشد تا مناطق جنوبی دریاچه زریبار و دریاچه ارومیه گسترده بود. شناخت لولوبیها که سرزمینشان به لولوبوم نیز شهرت دارد از نقشبرجسته و کتیبهای آغاز شد که ابتدا در قرن ۱۹ میلادی توسط راولینسون شناسایی و چندی بعد توسط هرتسفلد شناسایی شد. قصه دقیقا از همین نقطه شروع و ما همسفر آنوبانینی، یکی از مهمترین پادشاهان لولوبی شدیم تا لحظات حساس آن دوره را مرور کنیم. حالا به شکلی حدودی میدانیم که سرزمین لولوبیها کجاست، اما در این مطلب از راهنماتو تنها به بخش آذربایجان غربی و آثار باستانی موجود در آن میپردازیم. پیش از آن اما به دوره آنوبانینی سفر میکنیم تا قصههای پرفرازونشیب اما جذاب آنان را بشنویم. قصههایی که انگار ما را از لحظهای که هماکنون در آن قرار گرفتیم جدا و به لحظاتی بسیار دور پرتاب میکنند.
اول اجازه دهید اشاره کنیم که اورارتوها و هوریانیها افرادی را لولو میخواندند که دشمن و بیگانه بودند، بنابراین بعیدی نیست که لولوبیها همنژاد با ایلامیها باشند! اگر به سراغ اسناد تاریخی مردم بینالنهرین برویم و خاطراتشان با مردم ایران را مرور کنیم درمییابیم که سرزمین لولوبوم یا مرمان لولوبی، در نواحی کوهستانی شرق زندگی میکردند. لولوبومها بارها و بارها در برابر تهاجم بینالنهرینیها قرار گرفتند، اما به طور کامل شکست نخوردند تا زمانی که آشوریها، جنگجوترین و خونریزترین پادشاهان بینالنهرینی، بر آنان شوریدند و زندگی را بر آنان سیاه کردند.
اگر بخواهیم از روی نقشبرجستههای موجود محل دقیق سرزمین لولوبیها را مشخص کنیم، باید به این موضوع بیاندیشیم که نقشبرجسته آنوبانینی بر ساحل رودخانه الوند قرار گرفته. این یعنی یکی از مرزهای جنوبی لولوبیها جایی در سرپل ذهاب بوده است. به طور کلی نیز، ردپای حضور لولوبیها در زاب و دجله، سنندج و دریاچه زریبار مشخص است.
لوح نارامسین
وقتی به تاریخ سرزمین لولوبی میاندیشیم و آن را مرور میکنیم، انگار مدام آنها را در جدال میبینیم. اگرچه دشمن اصلی آنها بینالنهرینیها بودند، اما در تاریخ رد دشمنی لولوبیها با گوتیها نیز مشخص است. شاید بپرسید آنان چرا مدام در حال ستیز بودند؟ چرا آرام نداشتند؟ پاسخ این است که نیاز انسان گسترده میشد و منابع انگار کم بود. بنابراین پادشاهان برای گسترده کردن منابع خود، به گسترده کردن مرزها یا تصرف منابع میاندیشیدند.
با این وجود جایی که به کرات نام لولوبیها شنیده میشود، در اسناد تاریخی بینالنهرینیهاست چراکه آنان از گذشتههای بسیار دور تاریخ خود را به شیوهای خاص مکتوب میکردند. اما، نام لولوبیها از زمانی در تاریخ بینالنهرین پررنگ میشود که نرامسین، پادشاه اکدی، چندی پیش از آشوریان، لولوبیها را در ارتفاعات شرقی شکست داده و استل پیروزی خود را در آن قرار میدهد. در همان دورانها بود که لولوبومها با بینالنهرینیها داد و ستد تجاری هم داشتند؛ آنان بز و رمه میدادند و از اکدیها غله میگرفتند! در برخی متون تاریخی مثل شمشارا نیز اشاره شده که جنگجویان لولوبی برای بینالنهرینیها میجنگیدند یا به بیانی دیگر به آنها خدمت میکردند.
وقتی به نقش برجسته آنوبانینی نگاه میکنیم و کتیبه مهم آن را میخوانیم متوجه میشویم که لولوبیها در زمان خود توانسته بودند نفوذشان را تا مرزهای شرقی بینالنهرین و شاهراه خراسان بگسترانند. این یعنی آنوبانینی پادشاهی قدرتمند بود. حالا ظاهر او را از روی نقش برجسته حدس میزنیم. مردی بازودار و کمان به دست با کلاه یا شاید تاجی گرد و ریشهایی بلند که بردگان را به بند کشیده. او در دست راستش عصایی دارد که مشروعیتش را نشان میدهد. شاید در همین قصه کهن بتوانیم بارقههایی از مساله طبقه را ببینیم. مردانی که دست بسته زیر پای آنوبانینی قرار گرفتهاند انگار دونشان هستند.
آری! تمام قصهای که در این نقش برجسته روایت میشود نشان از این دارد که آنوبانینی پادشاهی است مقتدر و فاتحی است بزرگ که دشمنانش را به بند کشیده و حلقه قدرت را از عشتار دریافت میکند. عشتار یا همان اینانا الهه عشق و باروری در اساطیر بینالنهرینی است و انگار آنوبانینی سعادت دیدار با او را نیز داشته است. (یعنی او به این باور رسیده که چنان قدرتی دارد که با عشتار رودررو میشود.) در دست عشتار نیز دو اسیر حضور دارند که با چهرهای ملتمس زانو زدهاند و منتظرند تا این پادشاه مقدر سرنوشتشان را معلوم کند. آنها عریانند و آنوبانینی لباسپوش! این نیز یکی دیگر از مواردی است که بلندپایگی این پادشاه را نشان میدهد.
اما قصهای که ممکن است کمی برای ما ناراحتکننده باشد، مخدوش شدن برخی نامهاست که قصه ما را ناکامل میگذارد. البته در کنار نام آنوبانینی، نام کوه باتیر و چند خدا و الهه برجای مانده است. کوه باتیر همان کوهی است که این نقشبرجسته بر آن قرار دارد و الههها، انانی هستند که گویا در مسیر درخشیدن، حامی آنوبانینی بودند. این بود بخشی از قصه آنوبانینی که ما را رهسپار سفری به آذربایجان غربی کرد. در ادامه زیباترین جاهای دیدنی باستانی این استان را به شما معرفی میکنیم.
از سرزمین لولوبیها و ردپای آنوبانینی آثار باستانی چندانی برجای نمانده اما حالا که به حس و حال ایران باستان خو گرفتهایم نگاهی به جاهای باستانی آذربایجان غربی میاندازیم که برخی از آنها مربوط به دورهای پیش از دوران آنوبانینی بوده و برخی دیگر مربوط به بعد از اوست.
تخت سلیمان، نگینی در دل تاریخ ایران، با قدمتی سه هزار ساله، رازهای بسیاری را در خود نهفته دارد. این شهر باستانی که زمانی پایتخت مذهبی زرتشتیان بوده، با آتشکده آذرگشنسب، ایوان باشکوه خسرو و دریاچهای اسرارآمیز، گردشگران را به سوی خود میخواند. تخت سلیمان، علاوه بر ارزش تاریخی، به دلیل قرارگیری در یکی از چاکراهای اصلی انرژی زمین، مکانی مقدس برای بسیاری محسوب میشود.
در اطراف تخت سلیمان، جاذبههای طبیعی دیگری نیز وجود دارد که یکی از آنها چمن متحرک چملی است. این پدیده طبیعی شگفتانگیز، با چمنی شناور بر روی یک برکه، گردشگران را به خود جذب میکند. چملی، با فاصله ۳۸ کیلومتری از تخت سلیمان، فرصتی برای تجربه یک پدیده طبیعی منحصر به فرد را فراهم میکند.
برای رفتن به تخت سلیمان باید به استان آذربایجان غربی، شهرستان تکاب، بخش تخت سلیمان، سه کیلومتری شرق روستای نصرت آباد بروید.
زندان سلیمان، بنایی تاریخی و طبیعی در آذربایجان غربی است که قدمت آن به هزاره اول قبل از میلاد مسیح بازمیگردد. این کوه مخروطی شکل با حفرهای عمیق در دل خود، از دیرباز توجه بسیاری را به خود جلب کرده و محل روایت افسانهها و داستانهای بسیاری بوده است. کاوشهای باستانشناسی نشان میدهند که زندان سلیمان در ابتدا یک نیایشگاه مقدس برای ماناییها بوده و سپس به دژی مستحکم تبدیل شده است. معماری این بنا شامل حصارهای سنگی، تالارها و یک صفه بزرگ بوده است. با گذشت زمان و تغییرات اقلیمی، این مجموعه تاریخی به تدریج متروک شد و به حال خود رها شد.
اسرارآمیز بودن زندان سلیمان و حفره عمیق درون آن، باعث شده تا افسانههای بسیاری درباره آن شکل بگیرد. یکی از معروفترین این افسانهها، داستان زندانی شدن دیوها توسط حضرت سلیمان در این مکان است. این افسانهها به همراه معماری خاص و تاریخچه مبهم این بنا، باعث شده تا زندان سلیمان به یکی از جاذبههای گردشگری جذاب و مرموز ایران تبدیل شود.
برای رفتن به کوه زندان سلیمان باید به استان آذربایجان غربی، جاده بیجاب به تکاب، جاده دندی، سه کیلومتری تخت سلیمان بروید.
تپه باستانی حسنلو، نگینی درخشان در تاریخ ایران است که با قدمتی بیش از شش هزار سال، اسرار بسیاری را در دل خود نهفته دارد. این تپه که در دشت سلدوز آذربایجان غربی واقع شده، زمانی مرکز تمدنی شکوفا بوده است که با تمدنهای هم عصر خود در منطقه ارتباطات گستردهای داشته است. کاوشهای باستانشناسی در حسنلو، به کشف آثار ارزشمندی منجر شده که از جمله آنها میتوان به جام زرین حسنلو اشاره کرد. این جام با نقوش حکاکی شدهی زیبا و پیچیده، نمادی از هنر و فرهنگ پیشرفتهی این تمدن است.
معماری قلعه حسنلو نیز با ویژگیهای منحصر به فرد خود، نشان از تسلط ساکنان این منطقه بر فنون ساخت و ساز دارد. تالارهای ستوندار، معابد، و سیستم دفاعی پیچیده، همگی از شاهکارهای معماری عصر آهن در ایران محسوب میشوند. با این حال، سرنوشت تلخی بر این تمدن وارد شد و در پی حملهای ناگهانی، شهر به آتش کشیده شد و ساکنان آن به قتل رسیدند. با وجود این فاجعه، تپه حسنلو همچنان به عنوان یکی از مهمترین سایتهای باستانشناسی ایران به شمار میرود و اطلاعات ارزشمندی را در مورد تاریخ و فرهنگ ایران باستان در اختیار ما قرار میدهد.
برای رفتن به تپه حسنلو باید به استان آذربایجان غربی، ۹ کیلومتری شمال شرقی شهرستان نقده، بین روستاهای امینلو و حسنلو بروید.
کول تپه اهرنجان، گنجینهای از تاریخ بشر در شمال غرب ایران است که قدمتی به بلندای نه هزار سال دارد. این تپه باستانی که به عنوان یکی از قدیمیترین سکونتگاههای بشر در خاورمیانه شناخته میشود، گواهی بر تمدن غنی و پیشرفتهای است که در این منطقه شکل گرفته است. کاوشهای باستانشناسی در این محوطه، آثاری ارزشمند از جمله ابزار سنگی، سفالینههای منحصربهفرد و بقایای معماری را به دست داده است که نشان از زندگی پیچیده و متنوع ساکنان اولیه این منطقه دارد. کول تپه اهرنجان، با ثبت در فهرست آثار ملی ایران، به عنوان میراثی ارزشمند برای نسلهای آینده حفظ شده است و فرصتی استثنایی برای مطالعه و شناخت تاریخ کهن ایران و منطقه فراهم میکند.
برای رفتن به کول تپه اهرنجان باید به استان آذربایجان غربی، شمال غرب شهر سلماس، ما بین کوی فرهنگیان ۱ و ۲ بروید.
دخمه فخریگاه، یکی از ارزشمندترین آثار تاریخی ایران است که در دل کوههای آذربایجان غربی جای گرفته است. این گوردخمه باستانی که قدمت آن به دوران مادها بازمیگردد، با معماری منحصربهفرد و نمادین خود، تصویری از باورها و آئینهای مذهبی این تمدن قدرتمند را به نمایش میگذارد. دخمه فخریگاه با چهار ستون سنگی مستحکم و سه گور سنگی در دل کوه تراشیده شده است. این دخمه که رو به سمت خورشید ساخته شده، نمادی از اعتقاد مادها به نیروی خورشید و ارتباط آن با جهان پس از مرگ است. با وجود گذشت هزاران سال، فخریگاه همچنان شکوه و عظمت خود را حفظ کرده و به عنوان یکی از شاهکارهای معماری باستانی ایران شناخته میشود.
اما فخریگاه تنها یک بنای تاریخی نیست، بلکه گنجینهای از اسرار و رمز و راز است. محل دقیق دفن اجساد در این دخمه، ارتباط آن با آئینهای مذهبی مادها و حتی هویت دقیق افراد مدفون در آن، همگی پرسشهایی هستند که هنوز پاسخ قطعی برای آنها یافت نشده است. با این حال، فخریگاه همچنان به عنوان یکی از مهمترین منابع برای مطالعه تاریخ و فرهنگ مادها محسوب میشود و هرساله گردشگران بسیاری را از سراسر جهان به سوی خود جذب میکند.
برای رفتن به گوردخمه فقره قا باید به استان آذربایجان غربی، ۱۵ کیلومتری شمال مهاباد، جنوب روستای اگریقاش بروید.
برده کنته، نامی آشنا در میان علاقهمندان به تاریخ و تمدن ایران است. این محوطه باستانی که در آذربایجان غربی واقع شده، قدمتی به اندازه تمدن ماناها دارد و به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی این منطقه به شمار میرود. با کاوشهای باستانشناسی، مشخص شده که برده کنته نه تنها یک مکان مذهبی بوده، بلکه مرکز مهمی برای انجام مراسم آیینی و اجتماعی نیز محسوب میشده است. معماری منحصربهفرد این محوطه با پلههای سنگی، دالانها و اتاقهای حک شده در دل کوه، گویای اهمیت آن در گذشته است.
اما برده کنته تنها یک بنای تاریخی نیست، بلکه رازهایی را نیز در دل خود نهفته دارد. کارکرد دقیق این مجموعه هنوز به طور کامل مشخص نشده و نظرات مختلفی در این زمینه وجود دارد. برخی آن را نیایشگاه، برخی دیگر آتشکده و عدهای آن را مکانی برای انجام مراسم خاص میدانند. با این حال، آنچه مسلم است، برده کنته به عنوان یک مرکز مذهبی و اجتماعی برای مردم منطقه اهمیت بسیاری داشته است. این محوطه باستانی با وجود آسیبهایی که در طول تاریخ دیده است، همچنان به عنوان گنجینهای ارزشمند از تاریخ و تمدن ایران باقی مانده است.
برای رفتن به محوطه باستانی برده کنته مهاباد باید به استان آذربایجان غربی، ۸ کیلومتری شمال شهرستان مهاباد، مجاور روستای یوسفکند بروید.
غار تمتمه، نگینی درخشان در تاریخ ایران است که در دل کوههای آذربایجان غربی جای گرفته است. این غار باستانی که قدمتی به درازای دوران پارینه سنگی دارد، به عنوان یکی از قدیمیترین سکونتگاههای بشر در این منطقه شناخته میشود. کشف ابزارآلات و آثار باستانی در این غار، گواه بر زندگی انسانهای اولیه در این منطقه بوده و اهمیت آن را در مطالعه تاریخ بشر دوچندان کرده است. غار تمتمه با داشتن یک اشکوب و دو شاخه و نشانههای واضح از دستکاری انسان، به عنوان یک موزه طبیعی از زندگی انسانهای اولیه شناخته میشود و به همین دلیل در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این غار باستانی، علاوه بر ارزش تاریخی، به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری طبیعی و تاریخی استان آذربایجان غربی نیز محسوب میشود.
برای رفتن به غار تمتمه باید به استان آذربایجان غربی، ۲۰ کیلومتری جاده ارومیه، سرو، روستای تمتمان بروید.
گوی تپه، گنجینهای از تاریخ و تمدن ایران باستان در دل سرزمین آذربایجان است که در جنوب شرقی ارومیه واقع شده است. این تپه باستانی که به هفت لایه تاریخی تقسیم میشود، پنجرهای رو به گذشتهای دور میگشاید که انسان نخستین در این سرزمین به کشاورزی و دامداری روی آورد و فرهنگ و تمدن را بنیان نهاد. از ظروف سفالی رنگارنگ با نقش حیوانات در لایههای قدیمیتر تا سفالهای سیاه صیقلی در لایههای جوانتر، هر لایه از گوی تپه حکایت از تحولات فرهنگی و اجتماعی مردمان این دیار دارد. با کاوش در این تپه باستانی، دانشمندان توانستهاند به شواهدی از زندگی، باورها و هنر مردمان عصر مفرغ در فلات ایران دست یابند. گوی تپه، تنها یک تپه باستانی نیست، بلکه گنجینهای است که رازهای بسیاری از گذشته دور را در دل خود نهفته دارد و به همین دلیل به عنوان یکی از ارزشمندترین آثار تاریخی ایران به ثبت رسیده است.
برای رفتن به گوی تپه باید به استان آذربایجان غربی، ۶ کیلومتری جنوب شرقی ارومیه، بخش بلکشوچای، روستای گوی تپه بروید.
دخمه سنگی فرهاد، اثری شگفتانگیز از تمدن باستانی اورارتو است که در دل کوههای آذربایجان غربی جای گرفته است. این دخمه که در نزدیکی روستای سنگر و در هفت کیلومتری شمال غربی ماکو قرار دارد، با دو اتاق تو در تو و راه پلهای سنگی، حکایت از داستانی کهن و رازآلود دارد. در زبان محلی به این اثر «خانه فرهاد» یا «فرهاد بامو» میگویند که ریشه در افسانههای محلی دارد. این بنا که قدمتی به بیش از ۲۷۰۰ سال میرسد، در دل صخرهای بزرگ تراشیده شده و با معماری دقیق و پیچیده خود، نمادی از هنر و دانش مهندسی مردمان اورارتو است. دخمه فرهاد که به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، امروزه به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری مهم آذربایجان غربی محسوب میشود و هرساله گردشگران بسیاری را به سوی خود میکشاند.
برای رفتن به دخمه سنگی فرهاد باید به استان آذربایجان غربی، ۷ کیلومتری ماکو، نزدیکی روستای سنگر بروید.
قلعه بسطام، یکی از ارزشمندترین آثار تاریخی ایران و بزرگترین قلعه اورارتویی در کشور محسوب میشود. این بنای عظیم که در قرن هشتم قبل از میلاد به دستور پادشاه اورارتویی، روسای دوم، ساخته شده، نمادی از قدرت و شکوه تمدن اورارتو است. قلعه بسطام با معماری بینظیر خود، شامل دیوارهای مستحکم، برجها، دروازهها و فضاهای مختلفی همچون معابد، بازار و کاخ سلطنتی بوده است. این قلعه که بر روی تپهای مشرف به دشت ساخته شده، از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار بوده و نقش مهمی در کنترل مسیرهای تجاری و دفاع از مرزهای پادشاهی اورارتو داشته است.
با سقوط امپراتوری اورارتو، قلعه بسطام نیز متروکه شد و در دورههای مختلف تاریخی دستخوش تغییرات و بازسازیهایی قرار گرفت. با این حال، این قلعه همچنان به عنوان یکی از مهمترین گنجینههای تاریخی ایران باقی مانده است. معماری منحصربهفرد، قدمت طولانی و نقش مهم این قلعه در تاریخ ایران، آن را به یکی از مقاصد مهم گردشگری تبدیل کرده است. با انجام فعالیتهای مرمتی و پژوهشی، تلاش میشود تا این اثر ارزشمند برای آیندگان حفظ و نگهداری شود.
برای رفتن به قلعه بسطام باید به استان آذربایجان غربی، غرب شهر قرهضیاالدین، مجاورت روستای بسطام بروید.
سنگنگارههای خره هنجیران، گنجینهای از هنر و تاریخ ایران باستان در دل کوههای آذربایجان غربی است. این نگارههای حیرتانگیز که بر روی سنگهای شیست رسوبی در درهای به همین نام حک شدهاند، تصاویری از زندگی روزمره و باورهای مردمان هزاره اول پیش از میلاد را به نمایش میگذارند. اسبهای تاختان، سوارکاران ماهر و صحنههای شکار، حکایت از جامعهای پویا و پر جنب و جوش دارد. این آثار ارزشمند که در سال ۱۳۷۹ به ثبت ملی رسیدهاند، نه تنها پنجرهای رو به گذشتهای دور میگشایند بلکه نمادی از هنر و خلاقیت مردمان این سرزمین نیز محسوب میشوند. سنگنگارههای خره هنجیران، گوهری درخشان در تاج تاریخ و فرهنگ ایران است که هر بینندهای را به تحسین و تعجب وا میدارد.
رفتن به سنگ نگارههای خره هنجیران باید به استان آذربایجان غربی، شهرستان مهاباد، جاده مهاباد به سردشت، دره خره هنجیران بروید.
سنگنگاره خان تختی، شاهکاری از هنر و تاریخ ایران باستان است که در دل کوههای پیرچاووش در نزدیکی سلماس جای گرفته است. این نگاره که به دوره ساسانیان و قرن سوم میلادی تعلق دارد، روایتی تصویری از یکی از مهمترین پیروزیهای ایرانیان بر رومیان است. در این اثر ارزشمند، اردشیر بابکان و شاپور یکم، دو تن از قدرتمندترین پادشاهان ساسانی، به همراه سپاهیان خود به تصویر کشیده شدهاند. اردشیر که بنیانگذار سلسله ساسانی بود، در این نبرد پیروزمندانه، امپراتور روم، والریانوس را شکست داده و او را به اسارت گرفت.
این پیروزی بزرگ برای ایرانیان، موجب غرور و افتخار فراوانی شد و به همین دلیل، اردشیر دستور داد تا این صحنه تاریخی بر روی کوه پیرچاووش حک شود. سنگنگاره خان تختی، با جزئیات دقیق و مهارت بینظیر هنرمندان آن دوره، صحنه پیروزی را به تصویر کشیده است. لباسها، زرهها، اسبها و حتی حالت چهره شخصیتهای این نگاره، با ظرافت خاصی حجاری شدهاند. این اثر تاریخی، علاوه بر ارزش هنری، از نظر تاریخی نیز بسیار مهم است؛ زیرا روایتی مستند از یک رویداد مهم در تاریخ ایران و روم به شمار میرود. سنگنگاره خان تختی، امروزه به عنوان یکی از ارزشمندترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود و هرساله گردشگران بسیاری را به سوی خود میکشاند.
سنگنگاره خان تختی، تنها یک اثر هنری نیست، بلکه پنجرهای است رو به گذشتهای پرافتخار. این نگاره، به ما یادآور قدرت و شکوه ایران در دوران ساسانیان است و نشان میدهد که ایرانیان از دیرباز مردمانی جنگجو و با فرهنگ بودهاند. با بازدید از این اثر تاریخی، میتوانیم به عظمت و شکوه تمدن ایران باستان پی ببریم و به نیاکان خود افتخار کنیم.
برای رفتن به سنگ نگاره ساسانی خان تختی باید به آذربایجان غربی، ۱۵ کیلومتری جاده سلماس به ارومیه، نزدیکی روستای خان تختی بروید.
قلعه چهریق، نگین درخشانی در تاج تاریخ ایران است که در دل کوههای سرسبز آذربایجان غربی جای گرفته است. این دژ مستحکم که قدمتی به درازای هزاره اول قبل از میلاد دارد، گواه بر حضور تمدنهای کهن در این منطقه است. اورارتوها، یکی از قدرتمندترین اقوام آن دوران، نخستین ساکنان این قلعه بودند و با ساختن این دژ، بر منطقه مسلط شدند. قلعه چهریق در طول تاریخ، شاهد رویدادهای مهمی بوده است و به عنوان پناهگاهی امن برای مردم در برابر حملات دشمنان عمل میکرده است. جالب توجه است که روایات تاریخی حکایت از آن دارند که این قلعه به مدت دو سال، زندان سید علی محمد باب، بنیانگذار آیین بیانی بوده است. این قلعه تاریخی که در سال ۱۳۷۷ به ثبت ملی رسید، امروزه به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری مهم آذربایجان غربی محسوب میشود و هرساله گردشگران بسیاری را به سوی خود میکشاند.
برای رفتن به قلعه چهریق سلماس باید به استان آذربایجان غربی، ۲۵ کیلومتری شهرستان سلماس، نزدیکی روستای چهریق علیا بروید.
تپه باستانی قلایچی، گنجینهای پنهان از تاریخ و تمدن ایران باستان در دل سرزمین آذربایجان غربی است. این تپه باستانی که در ۱۵ کیلومتری شمال شرقی شهرستان بوکان واقع شده، با آثاری از هزاره اول پیش از میلاد، حکایت از تمدنی کهن و پیشرفته احتمالا با نام مانا دارد. کاوشهای باستانشناسی در این منطقه، به کشف آثاری شگفتانگیز همچون معبد مرکزی، برجها، دیوارهای منقوش و آجرهای لعابدار منقش منجر شده است. این یافتهها نشان میدهند که قلایچی احتمالاً همان شهر زیرتو یا ایزیرتو، پایتخت حکومت مانا بوده است. با توجه به اهمیت تاریخی و فرهنگی این تپه باستانی، قلایچی به عنوان یکی از ارزشمندترین آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و امروزه به عنوان یکی از مقاصد مهم گردشگری در منطقه محسوب میشود.
برای رفتن به تپه باستانی قلایچی باید به آذربایجان غربی، ۱۵ کیلومتری شمال شرقی بوکان، روستای قالایچی بروید.
قلعه جان آقا، یکی از باشکوهترین آثار معماری نظامی ایران باستان و بزرگترین قلعه نظامی ماناییها است که در کرانه شمالی زرینه رود و بر فراز کوهی در نزدیکی روستای جان آقا واقع شده است. این دژ مستحکم که با دستان هنرمند مردمان مانا و بدون استفاده از ملات ساخته شده، بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت دارد. قلعه جان آقا با دیوارهای بلند و سنگین خود، نمادی از قدرت و شکوه تمدن مانا بوده است. خطوط ارتباطی پیچیده و برجهای دیدبانی تعبیه شده در اطراف قلعه، نشان از اهمیت استراتژیک آن در دفاع از مرزهای پادشاهی مانا دارد. این قلعه تاریخی که به عنوان یکی از ارزشمندترین میراثهای فرهنگی ایران به ثبت رسیده است، امروزه نیز با عظمت خود، گردشگران و باستانشناسان را به سوی خود فرا میخواند.
برای رفتن به قلعه جان آقا باید به استان آذربایجان غربی، شهرستان میاندوآب، روستای جان آقا بروید.