ایران قطعا حمایت سیاسی خود را از رژیم بشار اسد ادامه خواهد داد. سفری که آقای دکتر لاریجانی به سوریه داشتند و سفری که آقای عراقچی به منطقه داشت و مجددا هم تکرار میشود، نشان میدهد که ایران حمایت خود را از بشار اسد اعلام میکند. به لحاظ نظامی نیز، تا آن جا که در توان ایران باشد، حتما به حمایت، ادامه خواهد داد.
فرارو- همزمان با وقوع بحران در سوریه و تلاش برخی گروههای افراطی برای سقوط حکومت بشار اسد، گمانه زنی و تحلیلهای گستردهای در خصوص وضعیت فعلی و آتی این کشور مطرح است.
به گزارش فرارو، علی جنتی، سفیر پیشین ایران در کویت، تحلیلگر ارشد مسائل منطقه خاورمیانه و وزیر فرهنگ و ارشاد دولت یازدهم در گفتگوی تفصیلی با فرارو، به تحلیل وضعیت سوریه، نقش بازیگران منطقه و چشم اندازهای پیش رو پرداخته است:
شورشیان سوریه چه کسانی هستند، آیا داعش هم به بازی برگشته است، معارضان سوری از سوی کدام گروهها یا کشورها حمایت میشوند؟
علی جنتی: نیروهایی که در سوریه حضور دارند، فقط نیروهای داعش نیستند. آنها مجموعه نیروهای معارض و مخالف بشار اسد هستند که در گذشته نیز بخش عمدهای از خاک سوریه را در اشغال خود داشتند و تا حومه دمشق پیشروی کرده بودند و گلولههای آنها به شهردمشق نیز اصابت میکرد. بخشی از آنها نیروهای تکفیری هستند که به جز خودشان همه را کافر میدانند مثل جیش الاسلام، جبهه النصره و امثالهم. بخش دیگری از مخالفان اسد، رنگ و بوی اسلام گرائی ندارند و بیشتر سکولار هستند مثل حزب اتحاد دموکراتیک، احرارالشام و ارتش آزادی بخش سوریه (که درواقع بخشی از ارتش بود که جدا شده بود). وقتی نیروهای حزب الله و نیروهای مستشاری ایران، به کمک ارتش سوریه رفتند، به تدریج از دمشق و حلب عقب رانده شدند و تلاش بر این بود که به طور کامل از مرز سوریه بیرون رانده شوند. اما چون از ابتدا، دولت ترکیه از این گروهها علیه بشار اسد حمایت میکرد و مایل نبود این جمعیت عظیم چند هزار نفری وارد ترکیه شوند، زیرا نگران بود که درخاک ترکیه نیز ناامنی ایجاد کنند؛ لذا بر سوریه فشار آورد که در یکی از استانهای هم مرز با ترکیه به نام ادلب، مستقر شوند. البته در این مورد روسها هم با ترکیه همراهی میکردند و بشار اسد به ناچار موافقت نمود. در طول سالهای گذشته دولت ترکیه، کمکهای زیادی به آنان کرد و اسرائیل هم بسیار علاقهمند بود که این نیروها را علیه دولت بشار اسد بسیج کند، لذا تجهیزاتی را در اختیار آنان قرار داده است. اکنون با تغییراتی که در منطقه رخ داده از جمله حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر سال گذشته، جنگ غزه و سپس شهادت سیدحسن نصرالله و فرماندهان حزب الله و ضعفی که در نیروهای حزب الله احساس میکردند نیروهای مخالف بشار اسد، با این تصور که حزب الله در شرایطی نیست که در صحنه سوریه وارد عمل شود و همراه با ارتش سوریه بجنگد، فرصت را برای حمله غنیمت شمردند و با یک حمله غافلگیرانه حلب را تصرف کردند. البته در این حمله از کمکهای ترکیه و اسرائیل هم برخوردار بودند.
نقش ترکیه در تحولات سوریه چیست؟ آیا ماجرا، تحقق رویای اردوغان؛ «رویای عثمانی» است؟
علی جنتی: بعد از اعتراضات خیابانی و شورشهایی که در برخی از کشورهای عربی از جمله تونس، لیبی، مصر و یمن رخ داد، که به عنوان «بهار عربی» معروف شد، در مصر نیز جریان «اخوان المسلمین» برای مدتی حاکم گردید. در ترکیه نیز که اردوغان و جریان وابسته به حزب عدالت و توسعه گرایشهای اخوانی داشتند، به طمع افتادند که در سوریه نیز میتوانند بشار اسدرا سرنگون کنند لذا از جریان اخوان المسلمین سوریه حمایت کردند ولی به مرور متوجه شدند به تنهایی نمیتوانند به این هدف دست یابند، لذا گروههای تروریستی مانند داعش و سایرمخالفان اسد را تقویت کردند. از سوی دیگرترکیه از دیرباز، مدعی برخی از شهرهای سوریه است که آنها را بخشی از خاک ترکیه میداند و ادعا دارد توسط انگلستان و قدرتهای بزرگ به سوریه واگذار شده است و اینهم دلیل دیگری بر دخالت ترکیه در أمور سوریه است. بر خلاف سایر کشورهایی که جریان بهار عربی منجر به سقوط حاکمان آنها گردید، اما در سایه حمایت ایران از بشار اسد این اتفاق در سوریه رخ نداد. با این وجود جریانات معارض دست از مخالفت خود برنداشتند و در طول این سالها، تلاش کردند که با کمک عوامل خارجی دولت بشار اسد را ساقط کرده و جریانی نزدیک به خودشان را سر کار بیاورند.
علت سرعت پیشروی نیروهای تروریستی در سوریه یکی از سوالات پرتکرار ۴۸ ساعت گذشته است، چرا این نیروها موفق شده اند به سرعت به مناطق مختلف نفوذ کنند؟ برخی مدعی هستند، مناطقی که به اشغال این نیروها درامده است، خود مایل به تسلیم بوده اند، این ادعا را چطور ارزیابی میکنید؟
علی جنتی: گمان نمیکنم ارتش سوریه و نیروهای حامی ارتش که در این مناطق مستقر بودند، آگاهانه و به صورت عمدی، عقب نشینی کرده باشند. این حمله، به معنای واقعی کلمه غافلگیرانه بود. در طول چند سال گذشته، عقب نشینی این نیروها و استقرار آنها در ادلب از یک سو و خروج بسیاری از نیروهای داعش از منطقه و بازگشت آنها به اروپا و آفریقا و سایر کشورها وضعیت به گونهای بود که تصور نمیشد قادر به یک حمله فراگیر باشند و دست به پیشروی و اشغال حلب بزنند؛ بنابراین غافلگیری عامل مهمی بود که باعث عقب نشینی و تسلیم نیروهای نظامی سوریه شد و نمیتوان گفت نیروهای ارتش با معارضان همکاری کرده اند.
در بحث کودتا چطور؟ آیا این احتمال وجود دارد که کودتایی در ارتش سوریه رخ دهد؟
علی جنتی: من بعید میدانم که در ارتش سوریه کودتایی رخ دهد. همه نیروهائی که در ارتش و در کنار بشار اسد مانده اند، به او وفادارند. نیروهای مخالف همگی جدا شده و ارتش آزادی بخش را تشکیل داده اند که آنها هم در ادلب مستقر بودند. در سوریه با وجود نظام حزبی وکنترل شدیدی که وجود دارد امکان کودتا اندک است، اما خطری که ممکن است پیش آید این است که گروههای مخالف که نیروی تازهای یافته اند بتوانند به پیشروی خود ادامه دهند. با توجه به شرایط منطقه، از جمله شرایط حزب الله، که به دنبال تجدید قوا و بازسازی خود است و نمیتواند همچون گذشته در کنار ارتش سوریه وارد عمل شود و شرایط ایران نیز تا حدودی متفاوت شده و به طور مرتب اسرائیل، انبارهای مهمات ایران را بمباران کرده و بسیاری از نیروها و فرماندهان نظامی در سوریه شهید شده اند؛ تنها ارتش سوریه و تعدادی از مستشاران نظامی ایران باید در برابر هجوم گروههای تکفیری مقاومت کنند. به گمان من به محض این که این گروهها در حلب مستقر شوند و جای پای خود را محکم کنند، با حمایت ترکیه، اسرائیل به تدریج به سمت شهرهای حمص و حما پیشروی کرده و تلاش خواهند کرد تا دمشق را نیز تصرف و بشار اسد را از قدرت برکنار کنند؛ و این همان خطر اصلی قابل پیش بینی است.
نقش ایران و روسیه و عراق را در کنترل وضعیت شکل گرفته را چگونه میبینید، آیا سفر آقای عراقچی به منطقه قابلیت اثرگذاری خواهد داشت؟
علی جنتی: ایران قطعا حمایت سیاسی خود را از رژیم بشار اسد ادامه خواهد داد. سفری که آقای دکتر لاریجانی به سوریه داشتند و سفری که آقای عراقچی به منطقه دارد نشان میدهد که ایران همچنان حمایت خود را از بشار اسد ادامه خواهد داد، به لحاظ نظامی نیز، تا آن جا که در توان ایران باشد، حتما حمایت خواهد کرد، اما اکنون ایران هم شرایط گذشته را ندارد.
درمورد عراق، این کشور، خودش یک هدف حمله است. درواقع جریانهای تکفیری و داعش از عراق و از بغداد برخاسته اند. ابوبکر بغدادی کار خود را از عراق شروع کرد و سپس سر از سوریه در آورد. داعش نیز مخفف «دولت اسلامی عراق و شام» است؛ بنابراین خطر مشابه برای عراق هم وجود دارد و عراقیها در حال بستن مرزهای خود هستند. هم نیروهای ارتش و هم نیروهای حشدالشعبی، در مرزهای عراق مستقر و فعال هستند. عراق فعلا در حالت دفاعی قرار دارد و به همین دلیل مرزهای خود را بسته است تا از نفوذ این نیروها به داخل خاک عراق پیشگیری کند. اما این که برنامهای برای حمله به معارضان سوری داشته باشد و بخواهد به حمایت از بشار اسد وارد خاک سوریه شود، بعید به نظر میرسد.
درمورد روسیه، باید به این نکته توجه داشت که روسیه عملا نقش دوگانهای را ایفا میکند. به ظاهر از بشار اسد حمایت میکند ولی با اسرائیل هم همکاری نزدیک دارد. در جریان اخیر هم نیروی هوایی روسیه در برخورد با داعش و جریانات تکفیری با تاخیر بسیار زیاد وارد عمل شد. تجربه من در سالهای گذشته نشان میدهد که روسها تمایلی ندارند که با تمام قوا از رژیم بشار اسد حمایت کنند و در دوران اوجگیری تظاهرات و اعتراضات مردمی حاضر بودند به تغییر بشار اسد تن دهند حتی گفته میشد که هواپیمائی را در یکی از پایگاههای نظامی خود آماده نگه داشته بودند تا در صورت لزوم بشار اسد را فراری دهند. درواقع برای برکناری بشار اسد آمادگی داشتند ولی حمایت ایران مانع اجرای مقاصد آنان شد. اکنون نیز گمان میکنم نوعی ائتلاف بین ترکیه، روسیه و اسرائیل وجود دارد برای این که گروههای معارض، بشار اسد را سرنگون کنند.
اگر بشار اسد سقوط کند، چه اشخاص و گروههایی بر سوریه مسلط خواهند شد؟ درواقع با مبنا قرار دادن چنین ائتلافی، کدام کشور قرار است به آرزوی خود برسد؟
علی جنتی: ترکیه خود را پیروز میدان خواهد دید، چون گروههای مورد حمایت آن به قدرت میرسند. قطعا هر رژیمی سر کار بیاید طرفدار ترکیه خواهد بود. البته روسیه از روی کار آمدن برخی جریانات اسلامگرا در سوریه خشنود نخواهد بود لذا مشخص نیست تا چه اندازه برای آینده پس از بشار آمادگی داشته باشد. آن چه قابل پیش بینی است اینکه اگر این گروهها به قدرت برسند، سرآغاز اختلافات آنها خواهد بود. جریانات سکولار با جریانات اسلامگرا سازگاری ندارند. علویها هیچ یک را برنمی تابند. کردها نیز به دنبال تحکیم خودمختاری در شمال هستند. امکان تجزیه سوریه نیز دور از ذهن نیست که خواست اسرائیل است. علویها مناطق لاذقیه و غرب سوریه را متعلق به خود میدانند. اهل سنت در جنوب سوریه و کردها هم در شمال حضور دارند.
نقشی که کردهای منطقه ایفا میکنند را چطور می بینید؟ ایا کردها منطقه با توجه به تجربهای که در دوران ظهور داعش داشتند، اکنون موافق اتفافاتی هستند که رخ میدهد؟
علی جنتی: کردها در شمال سوریه، اکنون هم به نوعی خودمختار هستند. درواقع رژیم بشار اسد هم پذیرفته که کردها با سایر معارضان همراهی نکنند لذا اگر گروههای دیگری هم به قدرت برسند خودمختاری کردها ادامه خواهد یافت و با توجه به موزاییک گروههای مختلفی که در منطقه حضور دارند، طبیعتا نمیتوانند روی کردها فشار ویژهای وارد کنند.
درگیری شکل گرفته در سوریه را در کوتاه مدت قابل کنترل میبینید یا ممکن است به یک جنگ طولانی و مدت دار تبدیل شود؟
علی جنتی: قابل پیش بینی نیست، اما مسلم است تا زمانی که این نیروها بتوانند خود را به دمشق برسانند و حتی در صورتی که ۷۰ درصد خاک سوریه را اشغال کرده باشند، جریانات تکفیری دولت خود را تشکیل خواهند داد و درگیریها ادامه پیدا خواهد کرد.