bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۰۵۱۰۰

اولین نمایش درخشان منچستریونایتدِ روبن آموریم

اولین نمایش درخشان منچستریونایتدِ روبن آموریم

منچستریونایتد اولین نمایش درخشان با هدایت سرمربی جدیدش را پشت سر گذاشت.

تاریخ انتشار: ۱۳:۱۳ - ۱۲ آذر ۱۴۰۳

کمین کرده بودند تا به مامور جدید پروژه غیرممکن جانشینی فرگوسن هم بتازند. میزگرد‌ها آماده بود و مردان پشت آنها به سبک و سیاق انتقاد و تاختن از روبن آموریم اندیشیدند. همه منتظر اولین نمایش یونایتد با هدایت مرد پرتغالی در اولدترافورد شدند. تئاتر رویاها، اما رویا داشتن را پیشه خودش می‌دانست و به حمایت از یکی دیگر از ماموران پروژه دور از انجام باشگاهش پرداخت. هواداران منچستریونایتد دقایقی را با بیم و امید سپری کردند و در این میان ترس بر امید پیشی گرفته بود. تیمشان با سیستم جدید، ترکیبی متفاوت و در مجموع با ایده‌ای نو پا به میدان گذاشت. این تازگی بار‌ها می‌رفت تا باعث شود اورتون قعر جدولی هم نیشی به شیاطین سرخ بزند و در ضد حمله‌ای تند و تیز دروازه اونانا را باز کند. با این حال مقاومت کردند.

مقاومتی جانانه در ترکیب مدافعان و حمایت خط میانی از آنها شکل گرفت و مهاجمان تیم شان دایچ را ناکام می‌گذاشت. همین، شاید اولین تاثیر آموریم بر بازی منچستریونایتد باشد! آنها عمل و عکس العمل یکدیگر را پوشش می‌دادند. این پدیده در زمان کار اریک تنهاخ به ندرت دیده می‌شد و یونایتد در جریان بازی مقابل اورتون برای اولین بار پس از مدت‌ها فهمید چه گم‌کرده‌ای دارد و در مثل جواهری در آغوشش گرفت و با ۴ گل تافی‌ها را دست خالی از اولدترافورد به بیرون از زمین هدایت کرد. سکو‌های تئاتر رویا‌ها در پایان مسابقه رویا را پیشی گرفته از بیم و نگرانی‌های خودشان می‌یافتند و تجسم یکی از رویا‌ها را هم در زمین دیدند و لذت بردند از یونایتدی که به معنای واقعی کلمه‌اش، یعنی اتحاد، نزدیک و نزدیک‌تر میشد.

آمار و ارقام

منتقدان همیشگی سرمربیان منچستریونایتد پس از فرگوسن پشت میزگرد‌های کارشناسی اگر چه دست‌آویزی برای تاختن به آموریم پیدا نکردند، اما تا دلشان خواست میدان را برای حمله به اریک تنهاخ باز دیدند. برجسته‌ترین طعمه به مرد هلندی سابق نیمکت شیاطین سرخ به نتیجه بازی مربوط می‌شد. یونایتد برای اولین بار از سال ۲۰۲۱ تاکنون موفق شد یک تیم را در لیگ برتر انگلیس با اختلاف ۴ گل شکست دهد. شاید به ثمر رساندن ۴ گل در یک بازی دستاورد ویژه‌ای به نظر نیاید؛ مخصوصا اگر در مقابل اورتون رقم بخورد، اما روحیه رسیدن به چنین نتیجه‌ای در تیم شکل گرفته و این مساله در نوع خود اهمیت زیادی دارد. در دوران اریک تنهاخ، منچستریونایتد پس از به ثمر رساندن یک گل عقب می‌نشست، آرام می‌شد و جوش و خروش برای تثبیت پیروزی را نشان نمی‌داد. در اولین بازی آموریم در اولدترافورد، ماجرا عوض شد. منچستری‌ها گل می‌زدند و با هر گل باز هم تشنه‌تر می‌شدند. عقب‌نشینی هم داشتند، اما این رویه کلی و دیدگاهشان نبود که پیروزی و کسب ۳ امتیاز کافی است.

یونایتد برای لذت بردن سکونشینان ورزشگاه خانگی‌اش تلاش می‌کرد و این پدیده در دوران کاری اریک تنهاخ به ندرت به نمایش در می‌آمد. مورد دیگر آماری درباره منچستر دگرگون شده به دست آموریم در دقت ضربات نهایی و زهر حملات نهفته است. آنها پیش از روی کار آمدن سرمربی جدید هم موقعیت خلق می‌کردند و از نظر روحی توان به ثمر نشاندن موقعیت‌های گلزنی را نداشتند. راشفورد همین سرعت، هم عطش و همین کیفیت را داشت. در موقعیت‌های گلزنی هم ظاهر میشد؛ اما اگر توپش به مقصد مورد نظر نمی‌رسید هم نگرانی خاصی نداشت. منچستریونایتد در بازی آخرش مقابل اورتون ۱۱ موقعیت گلزنی داشت، ۵ شوت در چارچوب و ۴ گل زده! آنها با هدایت تنهاخ در آخرین بازی‌ها موقعیت‌های بیشتری داشتند. به عنوان مثال منچستریونایتد در روز شکست مقابل وستهام ۱۸ موقعیت گلزنی داشت و ۵ شوت در چارچوب، اما فقط به یک گل رسید. در روز تساوی مقابل کریستال پالاس هم آنها از ۱۵ موقعیت گلزنی و ۶ شوت در چارچوب دروازه به هیچ گلی نرسیدند. مرور چنین آماری نشان می‌دهد احتمالا مرد پرتغالی مشکل اول و شاید اصلی شاگردان تیم جدید بحران‌زده‌اش را در ویژگی‌های روحی و نداشتن عطش پیروزی و موفقیت دیده و در این مدت سعی داشته مشکل را برطرف کند.

پرس شدید

با روی کار آمدن اریک تنهاخ منتظر بودیم مرد هلندی پرس از بالا را در دستور کار تیمش قرار دهد. تنهاخ فصل اول را به مدارا با شیوه قبلی بازیکنانش سپری کرد و پرس جالب توجهی را به نمایش نگذاشت. فصل دوم هم با وجود تلاش و پیگیری برای پیاده‌سازی این شیوه بازی، گره‌ای از کار یونایتد باز نکرد و در نمایش این تیم با هدایت اریک تنهاخ همه چیز می‌دیدیم، مگر پرس از بالا! با این حال به گل‌های بازی آخر یونایتد دقت کنید و ببینید آنها چقدر روی این شیوه تمرکز داشتند و با پرس واقعی حریف و تحت فشار قرار دادن مدافعان اورتون و توپ‌ربایی در یک‌سوم دفاعی طرف مقابل، گره گشایی کردند. آماد دیالو از زمان روی کار آمدن آموریم تاکنون ۳ بار توپ‌ربایی منجر به گل داشته و به نظر می‌رسد آموریم شیوه اجرایی پرس را به مراتب بهتر از تنهاخ می‌داند؛ حتی اگر مرد هلندی از نظر تئوری به خوبی با آن آشنا باشد.

گمشده یونایتد

نام این باشگاه متشکل از ۲ بند است؛ «منچستر» به اقتضای شهری که در آن توپ می‌زنند و «یونایتد» به اتکای فلسفه‌ای که از آن تبعیت می‌کنند. مدت‌ها بود منچستر را بدون بند دومش در میادین می‌دیدیم. اتحاد میان آنها تعریفی نداشت. اگر توپی از دست می‌رفت، کسی نبود مسئولیت‌پذیر باشد و عملکرد هم‌تیمی‌اش را جبران کند. این رویکرد در مقابل اورتون کاملا دگرگون شد. بار‌ها در جریان بازی آخر دالو، توپ از دست می‌داد و برای حریف موقعیت ایجاد می‌شد، اما در پاسخ این کنش منفی، واکنش مثبت هم‌تیمی‌هایش از راه می‌رسید. کاسمیرو به عنوان آخرین سنگر یونایتد بار‌ها و بار‌ها جا ماندن مدافعان تیمش را پوشش داد و توپ‌های لو رفته توسط دالو هم به وسیله کاسمیرو، مزراوی و دلیخت مهار می‌شد. اگر یونایتد این سبک بازی رو به جلو و بی‌پروا را در دوران تنهاخ ارائه می‌کرد، شاید متحمل دریافت چندین گل می‌شد و بار‌ها هم شاهد شکست‌های سنگین آنها در آن دوران بودیم، اما بازگشت فلسفه اتحاد و همدلی در نمایش منچستری‌ها باعث شد تا آنها گمشده خودشان را در آغوش بگیرند و نمایشی لذت‌بخش را به سرانجام برسانند. آموریم و شاگردان به اولدترافورد رویا بخشیدند و شاید اگر این روند ادامه داشته باشد باز هم بتوانیم با اطمینان خاطر، ورزشگاه خانگی منچستریونایتد را تئاتر رویا‌ها صدا بزنیم.

منبع: فوتبال ۳۶۰

bato-adv
bato-adv
bato-adv