عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اشاره به تحولات سوریه گفت: «آقای بشار اسد حدود یک سال پیش فریب عربستان، امارات و برخی کشور‌های دیگر را خورد. با وجود اینکه جبهه مقاومت همواره به او هشدار داده بود که این حرکت به نابودی خواهد انجامید، به‌رغم این هشدارها، او فکر کرد می‌تواند کشور را نجات دهد.»
ابوالفضل حسن‌بیگی، عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در پاسخ به این سوال که با توجه به بیانات رهبر انقلاب برخی کارشناسان معتقدند که در شرایط فعلی ممکن است سوریه به سمت لیبی شدن برود، نظر شما درباره تحولات اخیر در سوریه چیست، گفت: در سال‌های اخیر آمریکا تلاش می‌کرد با جهان چندقطبی مقابله کند و از همین رو تلاش کرده است تا به هر ترتیب و با هر وسیله‌ای شرایط را در غرب آسیا تغییر دهد و به تبع آن، بتواند قدرت را تجزیه کند تا اجازه ندهد که جهان چندقطبی ایجاد شود. نکته دیگری که حائز اهمیت است این است که در یک مرحله، آمریکایی‌ها بهار عربی و انقلاب‌های رنگی را اعلام کردند، اما بعد از مدتی مشاهده کردند که نتوانسته‌اند به هدف اصلی خود برسند.
به گزارش ایلنا، وی ادامه داد: همچنین، یکی از آرزو‌ها و آمال اسرائیل این بود که سرزمین نیل تا فرات را تحت کنترل خود داشته باشد، که این شامل بخش‌هایی از خاک سوریه، بخشی از خاک لبنان، اردن، عراق و همچنین بخش‌هایی از عربستان سعودی می‌شود و تلاش می‌کنند تا براساس این آمال کار خود را انجام دهند. اما جبهه مقاومت اگرچه یک جبهه نوظهور بود، اما طی این ۴۰ سال، به‌طور مداوم مانع از دستیابی به اهداف آنان شد. آمریکا نیز با تلاشی مضاعف، سعی کرد حضور بیشتری در منطقه داشته باشد.
بر این اساس، به بهانه وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر، به افغانستان حمله کرد و پس از آن به عراق و بعد با ۷ تریلیون دلار بدهی از این منطقه خارج شد و به اهداف خود نرسید. در حال حاضر بدهی‌های آمریکا افزایش پیدا کرده و این کشور به شدت نگران ورشکستگی است و در این مقطع به این نتیجه رسیده که دیگر منابع مالی کافی برای تأمین هزینه‌های خود ندارد.
این نماینده سابق مجلس تصریح کرد: از سوی دیگر اسرائیل عملیاتی را در غزه به مدت ۲۴ ماه آغاز کرد و بعد از آن نیز یک عملیات دو ماهه در لبنان انجام داده است. البته در لبنان، به اذعان خودشان، شکست خورده و نتوانسته‌اند به اهداف خود دست یابند. در اینجا ضلع دیگری نیز وجود دارد و آن این است که آقای اردوغان آرزو دارد که بتواند امپراتوری عثمانی را دوباره شکل دهد. در سخنانی که در روز‌های گذشته نیز داشت به صراحت اعلام کرد که ما جایگاه و پایگاه خود را در کشور‌هایی همچون لیبی، عراق و اخیراً سوریه گسترش داده‌ایم و در واقع قصد داشت با این سخنان بگوید که ما سنگر‌هایی که در آنجا داشتیم را یکی پس از دیگری فتح کرده‌ایم. در اینجا به وضوح مشخص است که این پیروزی برای آنها مقداری بیش از اندازه شیرین و بدون هزینه بوده است. در واقع به نوعی به اقداماتی که انجام داده‌اند اعتراف نیز می‌کنند.
وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود ادامه داد: آقای بشار اسد حدود یک سال پیش فریب عربستان، امارات و برخی کشور‌های دیگر را خورد. با وجود اینکه جبهه مقاومت همواره به او هشدار داده بود که این حرکت به نابودی خواهد انجامید و از سوی دیگر برخی بزرگان نیز در آخرین ساعات عمر پدرش به او گفتند: «تا زمانی که با ایران باشی، هستی و هر زمان که از ایران جدا شوی، نخواهی بود.»، اما علیرغم این هشدارها، او فکر کرد می‌تواند کشور را نجات دهد.
این نماینده سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی تصریح کرد: اسد دو اشتباه بزرگ مرتکب شد؛ یکی دریافت پول از صندوق‌های بین‌المللی بود که به تغییر طرح‌های اقتصادی منجر شد. در حالی که شرایط به گونه‌ای بود که آقای بشار اسد محبوبیتی داشت و در شهر‌ها و رستوران‌ها با مردم غذا می‌خورد و همسرش در پارک‌ها با مردم قدم می‌زد. با این حال، سیاست‌های او به تدریج متزلزل شد. در نهایت، زمانی که به عربستان سعودی سفر کرد، فکر می‌کرد که می‌تواند از این کشور کمک دریافت کند.
با وجود اینکه بعد از یک سال متوجه شد هیچ کمکی از سوی عربستان به او نشده است، باز هم احساس کرد در شرایط بسیار سختی قرار دارد، زیرا به اشتباهات بزرگ خود پی برد. اما متأسفانه ارتش او نیز تحت تأثیر عربستان سعودی و امارات تسخیر شد. طبیعی است که وقتی یک ژنرال ارتش ماهی ۴۰۰ دلار حقوق در سوریه دریافت می‌کند و پیشنهاداتی بین ده تا سی هزار دلار برای او وجود دارد، این امر تأثیر زیادی روی تصمیمات او خواهد گذاشت. با توجه به این شرایط بود که درون نظام و ارتش و نیرو‌های امنیتی او فروپاشید.
حسن بیگی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: یکی از نکات قابل توجه دیگری که وجود داشت این بود که او در این جنگ تنها به نیروی هوایی روسیه اتکا کرد. اما در عمل نیز روسیه نتوانست اقداماتی انجام دهد؛ به ویژه در حرکتی که اخیراً توسط مسلحین صورت گرفت، روسیه تمام مناطقی را که وابسته به نیرو‌های محدود اوکراینی بودند، در منطقه ادلب و شمال ادلب بمباران کرد. این هم یکی از عوامل نگران‌کننده‌ای بود که پشت او خالی شد. پس از این، ارتش به خواسته‌های او توجه نکرد و دولتش از دست رفت. از طرفی، مردم نیز با مشکلاتی مواجه هستند. البته به نظر من علیرغم اینکه برخی‌ها سعی می‌کنند مسائل اقتصادی را پررنگ‌تر کنند، اما مردم سوریه به مسائل سرزمینی، خاک خود و مبارزه با اسرائیل و آزادسازی بخش‌هایی از جولان که در اختیار اسرائیل بود، اهمیت ویژه‌ای قائل هستند و این موضوع فراتر از اقتصاد و شرایط اقتصادی است.
وی ادامه داد: البته در سال ۲۰۱۱، اسد در یک مقطع زمانی با روسیه به توافق رسید و قبول کرد که ۱۵ درصد از خاک سوریه در اختیار معارضین در مناطق کردنشین قرار گیرد. از طرفی، او پایگاه‌های آمریکایی را نیز با میانجی‌گری آقای پوتین و آقای اردوغان تسلیم کرد، البته اردوغان همواره بر این باور است که ادلب، لاذقیه و حلب جزو سرزمین لاینفک ترکیه هستند و هر آن به دنبال لشکرکشی به این مناطق است، اما شرایط بین‌المللی مناسب نبود. اما بشار اسد حدود یک ماه پیش متوجه شد که در حال شکست است و از طرفی احساس می‌کرد اگر ایران بخواهد به او کمک کند، توسط اسرائیل بمباران‌های شدیدی خواهد شد.
بنابراین، او دچار وحشت و ترس شد و از همه مهم‌تر، همواره در تعجب بود که چرا دستورات او به‌درستی از سوی ارتش اجرا نمی‌شود و آنها اقداماتی دیگر انجام می‌دهند. این وضعیت پیش آمد و او متوجه شد که هیچ یک از لشکر‌ها روحیه ندارند، زیرا فرماندهانشان تأثیر منفی بر روحیه آنها گذاشته‌اند و در نهایت کشور را از دست داد. او به سختی توانست از دمشق بگریزد و به لاذقیه و سپس به روسیه برود.
این نماینده سابق مجلس گفت: نکته دیگری که قابل توجه است، از امروز به بعد است. به طوری که زمانی که آقای اسد از کشور خارج شد، بیش از یک میلیون پیامک تبریک از سوی مردم ارسال شد، اما تقریباً در همین یکی دو روز شاهد هستیم که همه مردم سوریه از وضعیت پیش آمده پشیمان هستند. چراکه تمام بنیه دفاعی‌شان بمباران شده و از سوی دیگر، اسرائیل به منطقه وارد شد و تا ۱۵ تا ۲۰ کیلومتر از جولان عبور کرد. همچنین، صحبت‌های اردوغان نشان‌دهنده این است که قصد تجزیه این کشور را دارد و ۹۰ درصد از مناطق نفت‌خیز در اختیار کرد‌ها و طرفداران آمریکا قرار گرفته است و از همین رو مردم به این واقعیت پی برده‌اند که باخته‌اند و شرایط را از دست داده‌اند. در فضای مجازی نیز مشاهده می‌شود که عناصر خاص و افراد با سواد سوری به شدت نگران و پریشان هستند. حتی برخی از بزرگان این کشور اعلام کرده‌اند که هیچ جایی برای فرار ندارند و نگران جان زن و فرزندان خود هستند.
حسن بیگی تصریح کرد: آنها متوجه شده‌اند که امروز ۳۲ گروه مختلف همه ادعای خاصی دارند. این ۳۲ گروه با یکدیگر تفاهم ندارند و جنگ‌های داخلی آغاز خواهد شد. سلاح‌ها در اختیار مردم قرار گرفته و ۱۱ هزار داعشی و مخالفینی که در زندان‌ها بودند، آزاد شده‌اند و سازماندهی مجدد خواهند شد. از سوی دیگر، آقای اردوغان نیرو‌هایی از شمال وارد کرده و اسرائیل نیز از جنوب نیرو‌هایی را اعزام کرده است؛ بنابراین مردم احساس کردند که بزرگ‌ترین باخت در طول ۱۰۰ سال گذشته برایشان اتفاق افتاده است.
روی در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره اظهارات برخی از کارشناسان که معقتدند‌ام آی سیکس به دنبال تشکیل کردستان بزرگ است و ترکیه در زمین آنها بازی کرده است و ممکن است اقدامات ترکیه به ضررش تمام شود، گفت: به طور کلی، ایالات متحده آمریکا از سال ۱۳۵۳ به دنبال ایجاد کردستان بزرگ بود، اما این طرح‌ها یکی پس از دیگری ناکام ماند و امکان‌پذیر نشد. اکنون، همانطورکه می‌دانید، طرح «گاپ» یک سرمایه‌گذاری بسیار عظیم از سوی صهیونیست‌ها در ترکیه است.
امروز حکومت ترکیه، ارتش ترکیه و شخص آقای اردوغان تحت تسلط سازمان‌های سیا و موساد هستند و به نوعی خود را بدون آنها ناتوان می‌بینند. البته اینها طی حدود ۵۰ یا ۵۱ سال متوجه شده‌اند که ایران یک کشور بزرگ و ابرقدرت منطقه‌ای است و امکان ندارد کردستان جدا شود. در جنگ‌ها نیز این موضوع کاملاً مشهود بود؛ علیرغم اینکه همه قدرت‌های دو قطبی جهانی، یعنی شرق و غرب (شوروی و آمریکا) پشت اینها بودند، جمهوری اسلامی ایران اجازه جدایی را نداد.
وی ادامه داد: شعار فعلی آنها این است که کرد‌های عراق، سوریه و کردستان عراق باید متحد شوند. البته نظر غایی‌شان ۴ کردستان است، اما آن سه منطقه برایشان راحت‌تر است. اما احتمالاً به زودی از شمال عراق نیز عملیات‌ها و حملات را آغاز خواهند کرد. به دلیل اینکه منطقه شمال عراق دارای ذخایر نفتی و گازی بسیار غنی است، قطعاً انگیزه آقای مسعود بارزانی و خاندانشان، همچنین در کرد‌ها وجود دارد.
این نماینده پیشین مجلس درباره مقاومت در چنین شرایطی گفت: در این خصوص دو نکته حائز اهمیت است. نکته اول اینکه اقداماتی که آنها انجام می‌دهند، بسیار ناپخته است و به این ترتیب، همه آرمان‌های ملت‌های منطقه را زیر سؤال می‌برند. به طور قطع، بین مردم منطقه انسجام وسیعی شکل خواهد گرفت و در این انسجام، مقاومت قوی‌تر خواهد شد. حتماً علوی‌ها در ترکیه و همچنین خود مردم ترکیه علیه آقای اردوغان اعتراض خواهند کرد و کرد‌های ترکیه قطعاً به اقتصاد و امنیت ترکیه ضربه خواهند زد. از این طرف، در شرایطی که احتمالاً سوریه به تجزیه کشیده شود، مردم ترکیه به وضعیت گذشته باز خواهند گشت. البته حداقل به یک سال زمان نیاز دارد تا نتیجه‌گیری انجام شود.
وی ادامه داد: البته با توجه به این شرایط اکنون در عراق می‌بینیم که مردم تا دیروز نسبت به وضعیت بی‌تفاوت بودند، اما امروز همه مردم و مسئولین عراق احساس خطر می‌کنند. حتی عربستان سعودی نیز به شدت نگران است و نمی‌خواست که صحنه به این شکل پیش برود. آنها می‌خواستند بشار اسد ضعیف باقی بماند و در واقع در سنگر خود و مجموعه خود قرار گیرد. حال با شرایطی که به وجود آمده، امارات و عبدالله دوم به شدت نگران هستند و احساس می‌کنند که اردن دیر یا زود به تصرف اسرائیل در خواهد آمد. این کشور‌ها اکنون به فکر سازماندهی مجدد هستند. این نشان می‌دهد که در این سازماندهی، مقاومت می‌تواند در منطقه قوی‌تر شود.
از سوی دیگر، چین متوجه شد که اشتباه بزرگی مرتکب شده است، زیرا قرار بود یکی از سرمایه‌گذاری‌های بزرگ در سوریه توسط چینی‌ها انجام شود و قرارداد‌های عظیمی داشتند. روسیه نیز متوجه شد که مسلمانان نسبت به آقای پوتین بدگمان هستند. مردم منطقه نیز امروز این حرکت سوریه برایشان تجربه شده است و در سازماندهی مقاومت، ان‌شاءالله در آینده می‌تواند بسیار موثر باشد. اسرائیل به دلیل این حمله به سوریه قطعاً امکان حمله مجدد به لبنان برایش بسیار دشوار خواهد شد.
وی در پاسخ به این سوال که در چنین شرایطی جایگاه خودمان را در سوریه به دست بیاوریم، گفت: شعار‌های تحریرالشام که برای آزادی شام داده بودند، اکنون به بن‌بست خورده است. این افراد متوجه شده‌اند که اسرائیل، آمریکا و ترکیه آنها را فریب داده‌اند. در مسیری که به سمت دمشق پیش می‌رفتند، اگر ارتش سوریه می‌خواست به مقابله با آنها بپردازد، از ابزار‌های لازم برخوردار نبودند و وعده‌هایی که به آنها داده شده بود، عملی نشد. در روز‌های ابتدایی حمله به حلب، آنها دریافتند که آمریکایی‌ها، اسرائیلی‌ها و آقای اردوغان به آنها خیانت کرده‌اند و آموزش‌هایی که دریافت کرده بودند، به ابزار‌های لازم برای مقابله تبدیل نشده بود.
این نماینده سابق مجلس تصریح کرد: به همین دلیل، به سرعت تغییر رویه دادند. آقای جولانی به سرعت اعلام کرد که هیچ‌کس حق کشتار ندارد و همچنین اعلام کرد که حق تعرض به زینبیه وجود ندارد. نظرات قبلی او نیز کاملاً تغییر کرد. این تغییرات به این دلیل بود که آنها در دریافت کمک‌ها ناامید شدند و دروغ می‌گویند که هواپیما‌های آمریکایی و ترکیه برای کمک به آنها بمباران‌هایی انجام نداده‌اند.
از سوی دیگر ایشان به شدت در بین مردم ضربه دیده‌اند؛ زیرا آنها برای بهبود وضعیت مردم آمده بودند، اما ۷۰ سال زحمت مردم سوریه را یک شبه بر باد داده‌اند. اکنون آنها به وضعیت خود پی برده‌اند و اگر مقداری مقاومت به آنها کمک کند، به نظر من به هدفشان که احیای آبرو و حیثیت‌شان و خروج اسرائیل از خاک سوریه است، برسند. از آنجایی که اسرائیل تمام زیرساخت‌ها و بنیه دفاعی، دریایی، هوایی، زمینی و پدافند آنها را در این چند روز منهدم کرده، قطعاً نیازمند کمک هستند. مطمئناً ترکیه نیز به آنها کمکی نخواهد کرد، همان‌طور که در همین عملیات نیز هیچ کمکی نکرد.
