درباره سخنان پوتین و عدم اشاره به هشدار به بشار اسد باید تامل بیشتری کرد. برخی معتقدند روسیه با غرب درباره مسئله اوکراین به توافق رسیده است و به همین دلیل در مناقشات روسیه دخالت نکرده است. اما اگر واقعا روسیه با غرب توافق کرده باشد، یک سوال ثانویه مطرح است که چرا در این مقطع زمانی برای سقوط اسد تصمیم گیری شده است.
فرارو- سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در یک گفتگوی خبری با اشاره به سقوط بشار اسد گفته است: ما به بشار اسد توصیههای زیادی کردیم و او از شنیدن آنها امتناع کرد، ما در خصوص تحرک معارضین در ادلب به او هشدار دادیم و دولت سوریه تصمیمات مستقل گرفت.
به گزارش فرارو، از زمان سقوط بشار اسد، به گفته اغلب تحلیلگران امور منطقه، ایران دیپلماسی احتیاطی را در پیش گرفته و اظهارات تند یا خارج از چارچوب دیپلماتیک را مطرح نکرده است، با این وجود برخی سران کشور، به بی توجهی اسد به هشدارها اشاره کردهاند.
با توجه به این که ایران و روسیه به عنوان دو متحد اصلی سوریه در نظر گرفته میشوند، پرسشهایی در خصوص علل بی توجهی اسد به هشدارهای مذکور مطرح است. محسن جلیلوند تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل و استاد روابط بین الملل در گفتوگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
محسن جلیلوند به فرارو گفت: «شاید پرسش اول این باشد که مسئله هشدار دادن به بشار اسد چگونه انجام شده است؟ مدتی پیش از سقوط اسد، او در حال فاصله گرفتن از ایران و نزدیک شدن به کشورهای عرب منطقه و ایالات متحده بود. به نظر میرسید او به دنبال بهبود روابط خود با آنها بود تا بتواند سر کار بماند. نگاهی به صحبتهای اخیر پوتین ابعاد جدیدی را روشن میکند. پوتین مطلقا نمیگوید که روسیه هم به بشار اسد هشدار داده است. چرا روسیه به سوریه هشدار نداده است. اینجا است که یک دوگانه ایجاد میشود که یا روسها برای سقوط بشار اسد هماهنگ بودهاند، یا این که روسها متوجه چیز خاصی نشدهاند که هشدار دهند. سخنان اخیر آقای عراقچی تا حدودی کلی گویی است و قضاوت درباره آن دشوار است، اما از سخنان دیگر مقامات کشور، این طور برداشت میشود که، به اسد هشدارهایی داده شده بود که به غرب نزدیک نشود، محور مقاومت را حفظ کند و در روابط با کشورهای عربی دقت کند.»
وی افزود «اما درباره سخنان پوتین و عدم اشاره به هشدار به بشار اسد باید تامل بیشتری کرد. برخی معتقدند روسیه با غرب درباره مسئله اوکراین به توافق رسیده است و به همین دلیل در مناقشات روسیه دخالت نکرده است. اما اگر واقعا روسیه با غرب توافق کرده باشد، یک سوال ثانویه مطرح است که چرا در این مقطع زمانی برای سقوط اسد تصمیم گیری شده است. با همه اینها نمیتوان فرضیه تبانی پوتین با غرب را نادیده گرفت، چون پوتین منافع ملی خود را به هر چیزی ارجحیت میدهد. درست است که پوتین شخصیتی جنگ طلب دارد، اما شاید در گفتوگو با غرب به این نتیجه رسیده باشد که امتیاز گرفتن در اوکراین مهمتر از دفاع از بشار اسد است.»
این استاد دانشگاه در ادامه گفت «برنارد لوئیس، مورخ و مشرق شناس انگلیسی، در کتاب خود نوشته است رویارویی آتی خاورمیانه اعراب و اسرائیل نخواهد بود، بلکه بین ایران و ترکیه خواهد بود. این ایده، طی سالهای گذشته چندان جدی یا منطقی به نظر نمیرسید، اما اکنون میبینیم که این موضوع چندان دور از ذهن هم نیست. میدانیم که الجولانی، اصلا ساخته و پرداخته ترکیه است. در مناقشات سوریه یک مثلث نقش داشت که شامل ترکیه، آمریکا و اسرائیل است. این مثلث به دنبال شکل دهی خاورمیانه جدید است و حتی ترکیه قرار است در تدوین قانون جدید سوریه نقشی داشته باشد. موضوع کردها هم برای ترکیه از اهمیت بسیاری برخوردار است. با توجه به نفوذ ترکها در ادلب، تاثیرگذاری ترکیه بر الجولانی، غیرقابل انگار است.»
وی افزود: «با توجه به همه این ها، نقش ترکیه در سوریه بسیار تعیین کننده خواهد بود و سوریه کاملا زیر نظر مثلثی که اشاره کردم خواهد بود، گرچه ترکیه نقشی محوریتر ایفا میکند. البته احتمال درگیری، تنش و آشوبهایی در سوریه وجود خواهد داشت. درباره اسرائیل و ترکیه، این ترکیه است که باید سعی کند با اسرائیل کنار بیاید، نه برعکس. ضمن این که اصلا ترکیه با اسرائیل مشکلی ندارد. علیرغم لفاظیهای اردوغان، هنوز سفارت اسرائیل در ترکیه برقرار است و روابط تجاری بین دو کشور مشهود است، برای مثال فولاد اسرائیل را ترکیه تامین میکند؛ بنابراین نمیتوان لفاظیهای ترکیه علیه اسرائیل را چندان جدی گرفت و قطعا به جز با چراغ سبز اسرائیل و آمریکا، ترکیه در این درگیری، ورود نمیکرد.»