نام وثوقالدوله بیش از هر چیز با قرارداد ۱۹۱۹ گره خورده است. قراردادی که وی بهعنوان نخستوزیر احمدشاه، در ۱۷ مرداد ۱۲۹۸ (۹ اوت ۱۹۱۹) با سر پرسی کاکس، وزیر مختار انگلیس در ایران امضا کرد. این توافقنامه که ایران را به نوعی تحتالحمایه انگلستان درمیآورد، از جمله جنجالیترین و پرمناقشهترین اسناد تاریخ معاصر ایران است.
فرارو- میرزا حسن خان، معروف به وثوقالدوله، یکی از چهرههای برجسته و البته جنجالی تاریخ معاصر ایران است. او، فرزند میرزا ابراهیم معتمدالسلطنه و نوه محمد قوامالدوله آشتیانی، در جوانی با دریافت لقب وثوقالملک از ناصرالدین شاه وارد دنیای سیاست شد و در دوره اول و دوم مجلس شورای ملی بهعنوان نماینده برگزیده شد.
به گزارش فرارو؛ اما نام وثوقالدوله بیش از هر چیز با قرارداد ۱۹۱۹ گره خورده است. قراردادی که وی بهعنوان نخستوزیر احمدشاه، در ۱۷ مرداد ۱۲۹۸ (۹ اوت ۱۹۱۹) با سر پرسی کاکس، وزیر مختار انگلیس در ایران امضا کرد. این توافقنامه که ایران را به نوعی تحتالحمایه انگلستان درمیآورد، از جمله جنجالیترین و پرمناقشهترین اسناد تاریخ معاصر ایران است.
حسن وثوق (وثوق الدوله) هنگام مطالعه در محل باغ خود در سلیمانیه تهران
وثوقالدوله که در آن زمان به شدت مورد حمایت سفارت انگلیس قرار داشت، در جریان عقد این قرارداد مبالغ هنگفتی دریافت کرد. چنانکه سر پرسی کاکس در نامهای به لرد کرزن مینویسد: «در ۱۹ سپتامبر ۲۰۰ هزار تومان به حساب وثوقالدوله واریز شده، اما او هیچ رسیدی نداده است». با این حال، وثوقالدوله تلاش میکرد تا اتهام دریافت رشوه را رد کند، اما شواهد تاریخی حاکی از صحت این ادعا هستند. حتی گفته میشود که وی به دلیل خدماتش به دریافت نشان از دولت انگلیس نایل شد.
براساس این قرارداد، انگلیس متعهد میشد دو میلیون پوند وام در اختیار ایران قرار دهد و در حوزههایی، چون احداث راهآهن، تجدیدنظر در تعرفهها و گردآوری غرامتهای جنگی کمک کند. در مقابل، ایران امتیاز انحصاری تأمین سلاح، آموزش نظامیان، و حضور مشاوران اداری انگلیسی را واگذار کرد.
دنیس رایت، سفیر پیشین انگلیس در ایران، در کتاب «انگلیسیها در میان ایرانیان»، این قرارداد را ابزاری برای دخالت کامل انگلستان در امور داخلی ایران و ممانعت از نفوذ دیگر قدرتها میداند. از دیدگاه لرد کرزن، طراح اصلی قرارداد، این توافق ایران را از خطر مالی، توطئه بلشویکها و نابسامانیهای اجتماعی نجات میداد و سلطه انگلیس بر خاورمیانه را تثبیت میکرد.
اما از منظر مخالفان و ناظران بیطرف، این قرارداد چیزی جز نمونهای آشکار از امپریالیسم نبود؛ توافقی که ایران را رسماً به مستعمره غیررسمی انگلستان تبدیل میکرد. با آشکار شدن مفاد قرارداد، واکنشهای شدید داخلی و خارجی آغاز شد. محمدعلی فروغی، که در زمان عقد این قرارداد در پاریس حضور داشت، در خاطراتش میگوید: «این قرارداد که به ایران بر باد ده معروف شد، حیثیت و آبروی وثوقالدوله را بهکلی از بین برد». به گفته وی، وثوقالدوله پس از امضای این قرارداد، به «عاقد قرارداد» معروف شد؛ لقبی که نشاندهنده نفرت عمومی از نقش او در این توافق است.
وثوقالدوله در ادامه تلاش کرد تا خود را از زیر بار اتهامات رشوهگیری برهاند، اما نهتنها موفق نشد، بلکه بخش بزرگی از وجوه دریافتی برای این قرارداد نیز در دوره رضاخان از او پس گرفته شد. وی پس از شکست در پیشبرد اهداف قرارداد، به اروپا رفت و عملاً از صحنه سیاسی کنار گذاشته شد.
قرارداد ۱۹۱۹، چه از نگاه منتقدان و چه حامیان، نقطهای تاریک در تاریخ معاصر ایران است. برای عدهای، وثوقالدوله سیاستمداری هوشمند بود که در تلاش برای اصلاحات اداری و اقتصادی ایران دست به این قمار زد، اما برای اکثریت مردم، او مهرهای در خدمت امپریالیسم بود که ایران را به پای انگلستان قربانی کرد.