bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۲۷
خانم خبرنگار و داستان هایش

کاملیا انتخابی فر: با علی دائی هم بودم!

«کاملیا انتخابی فرد»، خبرنگار روزنامه‌های «همشهری»، «زن» و «آفتاب‌گردون» با انتشار کتاب خاطرات خود که به صورت مسلسل‌وار در یک روزنامه کویتی نیز منتشر می‌شود، مدعی ارتباط عشقی میان خود و علی دایی در هشت سال پیش شده است.

تاریخ انتشار: ۱۲:۳۱ - ۰۷ مرداد ۱۳۸۶

«كامليا انتخابي فرد»، خبرنگار روزنامه‌هاي «همشهري»، «زن» و «آفتاب‌گردون» با انتشار كتاب خاطرات خود كه به صورت مسلسل‌وار در يك روزنامه كويتي نيز منتشر مي‌شود، مدعي ارتباط عشقي ميان خود و علي دايي در هشت سال پيش شده است.

به گزارش بازتاب، اين روزنامه‌نگار كه چند سالي است با خروج از كشور در آمريكا اقامت دارد، با ادعاي اين‌كه با درخواست علي دايي از ايران به آلمان مهاجرت كرده بود، در خاطرات خود نوشته است: در خانه علي دايي در آلمان به كلفت و معشوقه وي تبديل شده بود.

وي در ادامه خاطرات خود مدعي شده، در بازجويي‌هاي خود در ايران اعتراف كرده است كه تاكنون با 67 مرد رابطه داشته، اما اين اظهارات تحت فشار بوده است!

اين روزنامه‌نگار سابق كه مدتي براي راديو فردا نيز فعاليت مي‌كرد، درباره نحوه جدا شدن خود از علي دايي ادعا كرده است: «من و او [علي دايي] براي همديگر مناسب نبوديم، زيرا او از من انتظار داشت فقط در خانه‌داري شركت كنم و ضمن اين‌كه اصلا از ازدواج و نامزدي حرفي نمي‌زد. از من مي‌خواست به كار روزنامه‌نگاري برنگردم كه معلوم بود قصد داشت مرا از جهاني كه داشتم، به عامل شست‌و شوي لباس‌هاي ورزشي‌اش و منشي خودش تبديل كند و يا حتي از اين‌كه نمي‌توانم با غذاي خوب از او پذيرايي كنم، گله مي‌كرد. به هنگام مشاهده اين وضعيت از وي درخواست كردم كه به ايران بازگردم و او نيز موافقت كرد و در ايستگاه قطار به من بسته پولي داد، اما من قبول نكردم و به تهران بازگشتم».

همچنین به گزارش خبرنگار فرارو، چندی پیش، نیک آهنگ کوثر، کاریکاتوریست نشریات اصلاح طلب که چند سالیست در کانادا اقامت دارد، مدعی شده بود خبرنگار یادشده، با استفاده از جاذبه های جنسی تبدیل به دامی شده بود که بسیاری از روزنامه نگاران پس از ارتباط نا مشروع با وی، مجبور به پذیرش شرایط خاصی می شدند. 

پی افزود تکمیلی
همچنین روزنامه اعتماد دراین باره نوشت این کتاب با نام «با افشاي حقيقت خودت را نجات بده» چندی پیش به زبان انگلیسی چاپ شده بود اما نکته اينجا است که روزنامه «القبس» چاپ کويت با خريد کپي رايت چاپ، اين کتاب را به صورت پاورقي روزانه در صفحات خودش چاپ مي کند. در شماره 27 آوريل اين روزنامه يک صفحه به خاطرات «ک» با آقاي فوتباليست اختصاص داده شده که در اينجا شما بخشي از آن را مي خوانيد. البته به جاي نام فوتباليست سرشناس در متن ... گذاشته ايم.

« مادرم به من گفت «ک» خانم شما بسيار خوش شانسي، زيرا ... از ميان تمام دختران ايراني عاشق تو شده است. چند روز پيش از آن زنگ منزل ما به صدا درآمده بود و من پس از دقايقي خود را روي مبل رو به روي... ديدم که پيشنهاد ازدواج با من را مطرح کرد و حتي قول داد در صورت ازدواج با او براي برادرم در باشگاه مشهوري کاري پيدا کند. در آن روزها محبوبيت زيادي داشت و هر روز صدها عکاس و خبرنگار در اطراف منزل ما جمع مي شدند. روابط ما در اوايل بسيار گرم و حسنه بود و حتي پس از برد ايران مقابل استراليا، من اولين کسي بودم که با ... تماس گرفتم و تبريک گفتم. من حتي بنا به دعوت ... به آلمان رفتم. او حتي يک بار با يکي از بازيکنان ايراني که او هم در آلمان و همسايه ... بود بنا به دعوت او به يک کافي شاپ آمد. آن روز من نيز همراه ... بودم اما ... در آن ديدار هنگامي که مي خواست مرا به دوستش معرفي کند مرا دوست دايي اش معرفي کرد. ... از من مي خواست که تنها خانه داري کنم و روزنامه نگاري را کنار بگذارم که اين هم با روحيات من سازگار نبود. البته هنوز يک مساله ديگر هم براي من عجيب است و آن اينکه ... تقريباً هر روز مرا به رستوران مي برد، اما هيچ گاه مرا به سينما نبرد. پس از مشاهده اين رفتارهاي دوگانه ... بود که تصميم گرفتم از او جدا شوم و به سفارت امريکا در آلمان رفتم تا ويزاي سفر به امريکا را دريافت کنم. در روزي که داشتم از ... جدا مي شدم... در ايستگاه قطار مي خواست بسته پولي به من بدهد، اما من قبول نکردم.»

bato-adv
bato-adv
bato-adv