فرارو گزارش میدهد؛
ترکیه در سالهای اخیر با توسعه نفوذ خود در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی، کارتهای بازی تازهای را علیه کشورمان رو کرده است. حال اگر قرار باشد آنکارا در غرب آسیا نیز نفوذ ایران را تضعیف کند، این بدان معنا خواهد بود که قدرت موازنهگری ایران در برابر ترکیه تا حد زیادی تضعیف میشود. ایران نیز این سناریو را به خوبی خوانده و حضور موثر در جبهه سوریه و در عین حال، نظارت بر دریای سرخ و تنگه باب المندب از طریق حوثیهای یمنی را دو اهرم کارآمد در مواجهه با جاه طلبیهای ترکیه علیه منافع ملی خود ارزیابی میکند.
دچار نشدن به چالش "تاخر تاریخی" در مساله حکمرانی
«وقتی روند تحولات آتی و معادلات قدرت در عرصه نظام بین الملل به سمت توسعه دامنه اثرگذاری فناوریهای هوش مصنوعی است، اینکه در این رابطه انفعال داشته باشیم به هیچ عنوان درست نیست. به عنوان مثال، ما اکنون شاهد اوجگیری شبکههای اجتماعی در جهان هستیم و البته که بسیاری از روندهای ارتباطی و اطلاعاتی دنیا نیز در حال تغییر هستند. حال اینکه در این فضا، ایران در مقام یک مصرف کننده صِرف ظاهر شود، هیچ بروندادی الا استعمار خارجیِ دیتا و دادههای عمومی در کشور را تولید نمیکند.»
مساله اصلی این است که اگرچه تکلیف ما با غرب روشن نیست، با این حال روابط ما با شرق نیز برخلاف آنچه در ظاهر به نظر میرسد، در وضعیتی مبهم قرار دارد. معادلهای که میتواند حامل آسیبها و چالشهای جدی علیه منافع ملی ایران در آینده باشد.
تاملی در معمای جدید سیاست خارجی ایران؛
شاید عربستان سعودی و امارات متحده عربی راه تنش زدایی با ایران را در پیش گرفته باشند، با این حال، اینطور به نظر میرسد که آنها راهِ رقابت با ایران را برای خود تغییر داده اند. این دسته از کشورها سعی دارند از حیث اقتصادی و رفاهی قدرتمند شوند و بر دیگران اثرگذار باشند و این مساله خود به خود برای ایران ایجاد چالش کند.