در نتیجه بحران وخیم اقتصادی، بخش قابل توجهی از مردم این کشور نفت خیز به خارج مهاجرت کرده اند تا جایی که حدود ۴۰ درصد ساکنان ونزوئلا از فرزندان، والدین، دوستان و اقوام خود که به خارج رفته اند پولی به شکل دلار دریافت میکنند تا روزگار بگذرانند.
برخی ادعا میکنند که بزرگتر شدن بورس لزوما به معنای رشد اقتصادی، رونق بازارها، اعتماد و سود دهی کسب و کارها و مسائلی از این دست است. در حالیکه تجربه ونزوئلا دقیقا عکس این مساله را نشان میدهد. درست همزمان با دورانی که بورس در این کشور آمریکای لاتین رکوردهای صعودی تاریخی از خود بر جای میگذاشت، ارزش بازار همزمان در حال کاهش و بسیاری از شرکتها در حال ورشکستگی بودند. کماکان پس از ۵ سال بروز ابر تورم در این اقتصاد فروپاشیده، نرخ تورم ۴ رقمی و آخرین آمار صندوق بینالمللی پول حاکی از نرخ بیکاری ۵۰ درصدی است.
وحید شقاقی در گفتگو با فرارو از احتمالات بروز ابر تورم میگوید
«اگر فرض بگیریم که بانک مرکزی جلو مطالبات دولتیها برای خلق پول پرقدرت و بدون پشتوانه را میگیرد و اصطلاحا سیاست سه قفله کردن خزانه را در پیش میگیرد باز هم این مورد کفایت نمیکند و شبکه بانکهای تجاری در حال خلق حجم عظیمی از نقدینگی است که خود یک بحران بزرگ است و هرچه زودتر باید مهار شود. افزایش ۲۴۰ هزار میلیارد تومان سود شبکه بانکی به حجم نقدینگی کل کشور یک واقعه وحشتناک است که لازم است هرچه زودتر برای کنترل آن چارهای اندیشیده شود. اگر رابطه بین تورم و نقدینگی را به خودرن غذا و جذب یا عدم جذب آن توسط بدن تشبیه کنیم، بایستی مسئله نقدینگی را به مثابه کلسترول خون در نظر بگیریم که پیوسته در بدن اقتصاد ایران حجمش رو به رشد است. این یعنی چربی مضر در بدن انباشته شده و مواد مغذی به جای جذب در بخشهای مختلف بدن زیر پوست ذخیره شده است. وقتی سیستم گوارش نتواند غذا را به خوبی هضم کند و در قالب انرژی به اجزای مختلف تزریق کند، قطعا شرایط سلامت از بدن دور میشود. متاسفانه مکانیسم نقدینگی هم در ایران این رویه را داشته است.»
کارگران شرکتملینفت ونزوئلا خواهان دریافت حقوق خود به دلار شدهاند؛ چراکه پایه حقوق ماهانه آنها حدود ۸/ ۸ میلیون بولیوار است که براساس ارزش دلار در بازار سیاه این کشور معادل ۱۴ دلار در ماه یا کمتر از ۵۰ سنت در روز محاسبه میشود.