آیت الله علوی بروجردی در حساب ایکس خود تلاش برخی برای حذف ایشان از مناسبات حوزوی را دلسوزانه ندانست.
آیت الله علوی بروجردی به روزگار حضور امام موسی صدر در لبنان اشاره کرد و گفت: من از خود ایشان شنیدم که میگفت: «من در قم درس خوانده بودم و برای خود مبانی و نظریاتی داشتم، اما وقتی به لبنان رفتم و با جامعه لبنان مواجه شدم خیلی از مبانی من تغییر کرد. آنجا متوجه شدم بسیاری از جهاتی که در قم در درسها و مبانی مسلم میدانستیم آنجا متوجه شدیم که قابلیت اجرا ندارد».
آیت الله علوی بروجردی در پایان گفت: در قم احساس خطر میکنیم. نباید بیتوجه بنشینیم تا امروز به فردا برسد. این روزمرگی میگذرد، اما آن آثاری که باقی میماند و ماندگار میشود و این مسایل برای ما بسیار سخت است.
آیت الله علوی بروجردی گفت: اصلا بانکها غیراسلامی نبود که ما بیاییم اسلامی اش کنیم، بانک از اول مشکل نداشته است. اصلا ورود ما به عنوان اسلامی کردن اشتباه بوده است.
آیت الله علوی بروجردی گفت: الان جوانهای نسل جدید اصلاً ارتباطی با ما دارند؟ ما برای آنها بیگانه هستیم. دنبال هرکسی میروند غیر از ما! چرا؟ جاذبۀ ما چه شد؟ امامجماعت مسجد محل قطب مردم بود. مردم برای او میمردند. ما این روزها را دیدهایم. پدر من در تهران سی چهل سال امام جماعت بود. دیگران را هم دیده بودیم که مردم برایشان چه میکردند. دخترانی هم که حجاب کامل نداشتند، سراغ امامجماعت میآمدند و مسئله میپرسیدند. ما الان فقط اصرار داریم که این دختر حجاب خود را درست کند، در حالی که اصل عقاید او رفته است!
در مسمومیت دانش آموزان دختر مدارس، هریک از مسئولان نظراتی دادند که همگی متضاد یکدیگر بود.
آیت الله علوی بروجردی گفت: مدارس در اختیار ماست. وسائل تبلیغی در اختیار ماست. چون به ما دشنام میدهند، حساسیت داریم و برنامهها را گاهی اوقات دنبال میکنیم! با این بودجههایی که اول سال به امور دینی و تبلیغی و مؤسسههای مختلف و… اختصاص میدهند چه میکنید؟ چون وقتی این بودجهها در مجلس اعلام میشود، فحش و ناسزایش مال ماست. ما سهمی از این بودجهها نداریم، ولی فحش آن را میخوریم!
آیت الله سیدجواد علوی بروجردی از اساتید مطرح حوزه علمیه قم در راهپیمایی زیارت اربعین از زائرین پذیرایی کرد.
حجت الاسلام ترابی: در حال حاضر، حال نسبی ایشان خوب است و کارهای علمی و گفتگوهای خود را از منزل پیگیری میکنند.
آیت الله علوی بروجردی انتقاداتی را به حوزههای علمیه و رویهای که در برخی از آنها حاکم است، وارد میکند. ایشان در بخشی از سخنانش عنوان کرد: "عدهای در حوزه هستند که میخواهند همه مثل خودشان فکر کنند. میتوانیم با زور بگوییم این کار را نکن؛ اما نمیتوانیم به کسی بگوییم این مطلب را نفهم. نمیشود به فکر و دل تحمیل کرد. امکان ندارد همه مثل شما فکر کنند. کسانی هم هستند غیر شما فکر میکنند؛ تحملشان کنید. اصلا حوزه برای تحمل فکر همدیگر نمونه است. در حوزه همدیگر و افکار همدیگر را تحمل نمیکنیم و فقط پرخاش و توهین است".
«من به مرحوم علامه طباطبایی اشکال کردم که آیا ایرج میرزا را میشناسید؟ او هجو سرا است. علامه میفرماید بله میشناسم و کتاب شعر او را هم دارم. سپس علامه میفرماید مع ذلک،ای کاش ایرج میرزا این بیت شعرش را به من میداد و من المیزان را به او میدادم.»