فرارو- شیر و محصولات لبنی روز به روز گرانتر میشوند. هرچه قیمتها بالاتر میروند، مسؤولان خط و نشان بیشتری میکشند و ارگانهای مختلف در مقصر قلمداد کردن یکدیگر از هم سبقت میگیرند. اما در نهایت تنها مسئلهای که تداوم پیدا میکند همان گرانی قیمتهاست و بس. مردم هم که به امید کاهش دوباره نرخها چند روزی از مصرف این محصولات صرفنظر میکنند، رفته رفته این رویه برایشان به عادت تبدیل میشود و این چنین تبعات ناشی از اتفاقی ناخوشایند جامعه را در معرض خطر قرار میدهد.
به گزارش سرویس اجتماعی فرارو؛ طی یک سال گذشته، مصرف شیر در کشور بین 14 تا 20 درصد کاهش یافته است. پیش از این نیز مصرف سرانه شیر در ایران با سایر کشورهای جهان، تفاوتی چشمگیر داشت، بنابراین کاهش دوباره این آمار سلامت جامعه را با تهدیدی جدی مواجه کرده است.
دبیر انجمن صنایع لبنی ایران بر این باور است که با ادامه بحران در صنایع شیر این سرانه باز هم کاهش خواهد یافت و بیماریهای فراوانی در انتظار هموطنان خواهد بود.
از آنجا که بالا رفتن قیمت شیر و محصولات لبنی با کاهش مصرف آن، ارتباطی مستقیم دارند، میتوان بیتوجهی به گرانیهای اخیر را بی اهمیت دانستن سلامت مردم تلقی کرد.
سرگذشت یک گرانیپس از اجرایی شدن قانون هدفمندی یارانهها، سناریوهای مختلفی ازجمله پرداخت نقدی یارانه شیر به مصرفکنندگان، پرداخت یارانه شیر به دامداران به جای تولیدکنندگان و یا عدم حذف یارانه شیر بررسی شد و در نهایت پس از گمانهزنیهای بسیار، دولت کل یارانه شیر را حذف کرد.
کمی بعد بهای علوفه هم هدفمند شد و افزایش نرخ محصولات لبنی را سرعت بیشتری بخشید. بالاخره کار به جایی رسید که نرخ توافقی ۵۳۰ تومان برای خرید شیر خام در تیر ماه سال گذشته به ۶۳۰ تومان در دی ماه و نهایتاً به ۷۴۰ تومان اسفند ماه رسید و این روزها صحبت از افزایش بهای شیر خام از ۸۰۰ تا ۸۷۰ تومان است.
پیدا کنید گرانفروش را . . .پس از آنکه قیمت شیر برای چندمین بار پیاپی بالا رفت و افزایش نرخها روزانه شد، استاندار تهران کارخانهداران شیر را بیرحم قلمداد کرد که مراعات مصرفکنندهها را نمیکنند و سرخود قیمتها را بالا میبرند.
از ابتدای اردیبهشت ماه سال جاری نیز روزنامه دولتی ایران، از تشدید برخورد با گرانفروشی خبر داد و در مقابل دبیر جامعه انجمنهای اصناف بازار اعلام کرد که «دولت باید بداند که اگر بخواهد همچنان با ابزار تعزیراتی با گرانیها برخورد کند، منجر به تشدید گرانی در بازار خواهد شد.»
در همین راستا یک کارشناس امور اقتصادی به فرارو گفت: ««اقتصاد علم است و با علم هم نمیتوان غیر علمی برخورد کرد. بنابراین دولت باید با برنامه کارشناسی شده، تدوین استراتژی و سیاست درست اقتصادی به مقابله با گرانی و تورم برود.»
محصولات لبنی که برای چهارمین بار پیاپی پس از هفدمندی گران شد، معاون استاندار تهران از سیطره مافیایی چهار نفر بر 60 درصد از تولیدات شیر تهران خبر داد. او که به مردم اطمینان داد شاخ مافیا شکسته خواهد شد در مورد اینکه چرا تا کنون این شاخهای کذایی شکسته نشدهاند، سخنی نگفت اما راهکار دولت را برای مقابله را «سلطانهای عرضه شیر» چنین توصیف کرد: «تصمیم ما این است که برای یکبار هم شده شاخ این سودجویان را بشکنیم. یعنی وقتی میگویند شیر نمیدهیم، ما هم بگوییم شیر نمیخواهیم.»
فرق میان حرف و واقعیتبه دلیل افزایش قیمت نهادهها، دامدارها هرگز شیرخام را با مصوب ستاد تنظیم بازار، یعنی 630 تومان به کارخانه ها تحویل ندادهاند و محصول خود را به قیمت 800 تا 850 تومان به فروش میرسانند. با این حال دولت به دلیل تأثیر افزایش قیمت شیر خام بر گرانی در بازار، این افزایش را نمیپذیرد.
هزینه نگهداری دام و قیمت علوفه، مدت زیادی است که بالا رفته است و در نتیجه دامدارها به خاطر عدم صرفه اقتصادی گاوهای شیری را به کشتارگاه میفرستند و یا شیرخام تولیدی را به بهایی گرانتر از نرخ تعیین شده، تحویل کارخانهها میدهند. از آنجا که قیمت شیرخام 70 درصد از هزینههای تمام شده فراوردههای لبنی است، قیمتهای نهایی محصولات هم روز به روز گرانتر شده و اعتراض مردم را برانگیخته است. اما در این بین معاون اول رئیسجمهور که گویا از واقعیت اوضاع کمی بیاطلاع اس، تأکید میکند که اگر قیمت شیر خام از 630 تومان فراتر رود، به طور قطع در بازار آثار مخربی خواهد داشت و منجر به افزایش قیمت سایر کالاها میشود.
به عقیده کارشناسان تا زمانی که دولت همچنان سعی کند نرخ مصوب شیر را – بر روی کاغذ – ثابت نگه دارد و بر اساس این مصوبه اعلام کند که هیچ احدی حق گرانفروشی ندارد، دور باطل افزایش قیمتها و اظهار نظرهای دور از واقعیت ادامه مییابد. تا جایی که مصرف سرانه شیر باز هم پایینتر رود و به تبع مردم در معرض بیماریها و مشکلات بیشتری قرار بگیرند.
بدبخت تر از معلم ها کسی توی این مملکت کسی ندیده
باورتون میشه مجبوریم واسه گذران زندگی بریم کارگری؟
نه پاداشی نه حرفی نه حدیثی؟
دو برابر شما ها هم درس خوندیم در بهترین دانشگاههای کشور و بهترین رتبات کنکور بودیم
بدا به حال کشورما که سرنوشتش اینه که معلماش اینقدر بدبخت باشن.