bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۱۲۸۱۸

اتحاد بحرین- عربستان؛ شتابزدگی در تثبیت اشغالگری

ایده اتحاد میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، تلاشی شتابزده از سوی سیاستمداران سعودی است برای مقابله با امواج انقلاب های عربی که همه کشورهای خاورمیانه از جمله پادشاهی های خلیج فارس را تهدید می کند. نخستین بار در اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس در دسامبر سال گذشته میلادی، این ایده توسط سعودیها مطرح شد. آنها ضمن گلایه از سطح همکاری های کشورهای شورا، خواستار اتحاد نظامهای سلطنتی عربی شدند.

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۴ - ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۱

ایده اتحاد میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، تلاشی شتابزده از سوی سیاستمداران سعودی است برای مقابله با امواج انقلاب های عربی که همه کشورهای خاورمیانه از جمله پادشاهی های خلیج فارس را تهدید می کند. نخستین بار در اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس در دسامبر سال گذشته میلادی،  این ایده توسط سعودیها مطرح شد. آنها ضمن گلایه از سطح همکاری های کشورهای شورا، خواستار اتحاد نظامهای سلطنتی عربی شدند. اکنون گفته می شود که در اجلاس این هفته سران شورا در ریاض  اتحاد بحرین و عربستان به عنوان گام نخستین اتحاد شورای همکاری خلیج فارس مورد بحث قرار خواهد گرفت. برغم این که این ایده، یک ابتکار عجولانه و ناپخته است، اما می توان سوال هایی را درباره چرایی طرح این مسئله و امکان تحقق آن مطرح ساخت.

قابل ذکر است که در حال حاضر تنها عربستان است که مشتاق اتحاد است و فعلا کشور دیگری در بین اعضای شورای همکاری خلیج فارس از این ایده استقبال چندانی به عمل نیاورده است. اضافه می نماید که تقریبا یک سال است که سعودی ها از جانب بحرینی ها نیز سخن می گویند و به دلیل نقشی که در حفظ آل خلیفه در مقابل مردم این کشور ایفا کرده اند، به خود اجازه می دهند چنین طرحهایی را از سوی آن ها نیز مطرح کنند. سعودی ها در آغاز سال 2011 نیز طرح اتحاد هشت کشور پادشاهی، یعنی شش کشور شورای همکاری به اضافه مغرب و اردن را مطرح کردند. این پیشنهاد به قدری شتاب زده و ناپخته بود که به سرعت کنار گذاشته شد.  شاه مغرب راه معقول تری را در پیش گرفت و قبل از رسیدن امواج انقلاب،‌اقدام به برگزاری انتخابات آزاد کرد و دولت را به اسلام گرایان میانه رو(اخوان المسلمین) سپرد. در اردن نیز افکار عمومی و احزاب اپوزیسیون که به شدت تحت تاثیر فضای انقلاب های عربی هستند، از این ایده با تمسخر استقبال کردند. اما چرا عربستان به چنین ایده هایی روی می آورد؟

شکی نیست که این طرح ها پاسخی‌ست به امواج اعتراضات مردمی و نشان دهنده هراس عربستان از رسیدن این امواج به سواحل خلیج فارس و تاج و تخت های عربی است. از دیدگاه عربستان، اگر دومینوی سقوط دیکتاتور ها به پادشاهی ها نیز سرایت کند، ‌آن گاه دیگر هیچ نیروی جلودار تغییرات نخواهد بود و  راه و رسم شیخ نشینی برخواهد افتاد.  البته برخی تحلیل گران سعودی می گویند ایده  اتحاد عکس العملی است به شکاف امنیتی که در نتیجه خروج نیروهای امریکایی از عراق ایجاد شده است. از نظر آن ها این شکاف، زمینه را برای نقش آفرینی بیشتر ایران فراهم می کند.

اما بی اساس بودن این ادعا بسیار روشن است. امریکایی ها از عراق خارج شده اند اما هنوز در کشورهای جنوبی خلیج فارس از جمله در بحرین، قطر، امارات،کویت و هم چنین آب های خلیج فارس حضور دارند. بر کسی پوشیده نیست که کشورهای عربی خلیج فارس در تامین امنیت داخلی و خارجی خود کاملا متکی به غرب هستند. لذا پاسخ این سوال که چرا عربستان به چنین ایده هایی رو می آورد، شکاف امنیتی ناشی از خروج امریکا از عراق نیست.بلکه باید به واقعیت روشن توجه کرد که عربستان نگران ترین کشور نسبت به آینده رژیم های سنتی عربی است. اتحاد شش یا هشت کشور پادشاهی از نظر عربستان جبهه ضد انقلابیون و سنت گرایان  را در مقابل تغییر طلبان و دمکراسی خواهان  مستحکم تر می کند.

اما سوال دیگری که می توان مطرح کرد این است که این ایده تا چه حد زمینه تحقق و موفقیت دارد؟  شورای همکاری خلیج فارس، یک مجموعه یک دست و بدون اختلاف نیست. ایده اتحاد می تواند نقطه اوج تکامل همکاری های چند کشور باشد. شورای همکاری خلیج فارس طی بیش از سه دهه گذشته نتوانسته به سطح قابل قبولی از همکاری ها در زمینه های سیاسی، اقتصادی و به ویژه امنیتی دست پیدا کند. در سطح امنیتی به جز یک نیروی نمایشی تحت عنوان سپر جزیره، ‌همکاری دیگری میان شش کشور عضو این شورا وجود ندارد. لذا بحث اتحاد نتیجه طبیعی تکامل همکاری ها نیست. از سوی دیگر به جز حکام بحرین که تاج و تخت خود را در معرض تهدید می بینند، هیچ یک از دیگر شیخ نشین ها از این ایده استقبال نکرده اند. زیرا  ترس آنها از سلطه عربستان اگر بیشتر از سایر تهدیدات نباشد کمتر نیست.

در مورد بحرین هم باید گفت اتحاد کشور کوچکی با وسعت هفتصد کیلومتر مربع و اقتصادی بسیار ضعیف که متکی به کمک های خارجی است، با کشوری که بیش از دو و نیم میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد و بزرگترین صادرکننده نفت جهان است، معنایی به جز بلعیدن کشور کوچک توسط کشور بزرگ ندارد. عربستان سعودی برای سرکوب انقلاب مردم بحرین از ماه های نخستین سال 2011، توسل به زور را در دستور کار خود قرار داده است. در ماه مارس 2011 سعودی ها اقدام به اعزام نیروی نظامی به بحرین کردند. بیش از یک سال از اشغال بحرین توسط عربستان می گذرد اما انقلاب مردم بحرین پایان نیافته است. تصور اولیه سعودی ها مبنی بر سرکوب سریع اعتراضات به وقوع نپیوست و اکنون راهکار شتابزده دیگری را در دستور کار  قرار  داده اند ودر حال استمزاج ایده اتحاد هستند.

بحرین به دلیل ساختار اجتماعی و فرهنگی خود، نمی تواند جزئی از جامعه بسته عربستان باشد. از سوی دیگر بحرین به مدت بیش از شصت سال میزبان فرماندهی ناوگان پنجم امریکا بوده است. سعودی ها برای بلعیدن بحرین علاوه بر مردم این کشور باید با امریکایی ها نیز چالش کنند. از سوی دیگر اگر قرار باشد اتحاد بحرین و عربستان گام نخستین برای اتحاد شورای همکاری خلیج فارس باشد، حتما کشورهای دیگر عضو این شورا یعنی قطر، کویت، امارات و عمان نیز در صف مخالفین این ایده قرار خواهند گرفت. علی رغم پیوستگی جغرافیایی و شباهت هایی که بین اعضای شورای همکاری وجود دارد، اختلافات بین این کشورها نیز کم نیست. اکثر کشورها با عربستان مسائل مرزی حل نشده دارند؛ امارات، عمان، کویت و قطر از جمله کشورهایی هستند که هنوز بر سر مناطق مرزی خود به حل و فصل نهایی با عربستان نرسیده اند.

ایده اتحاد وقتی معنا پیدا می کند که این کشورها بتوانند از این مسائل عبور کرده و به عنوان پیش زمینه اتحاد، بحث تکامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود را به نتیجه برسانند. هنوز بر سر مسائل کم چالش‌تری مانند  پول واحد و اتحاد گمرکی میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس اختلافات حل نشده ای وجود دارد لذا  نباید شانس زیادی برای موفقیت ایده اتحاد بین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس قائل شد.

bato-adv
bato-adv
bato-adv