bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۶۲۰۱۵

شهرهای بی هویت

تاریخ انتشار: ۱۵:۵۴ - ۱۹ شهريور ۱۳۹۲
مطلب زیر را آقای نوید کمالی محقق و پژوهشگر حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، عضو انجمن بین المللی جامعه اینترنتی ISOC ، پژوهشگر موسسه پژوهشی گارتنر( (Gartner و ... برای فرارو ارسال کرده‌اند.

"هویت مکانی، راهبردی فراموش شده در دولت اسلامی"
"افزایش دلبستگی های مکانی، راهکار مقابله با تهاجم فرهنگی"
"افزایش شهرهای بی هویت، میراث شهرداران بی بصیرت"


کشور ایران به عنوان مهد تمدن در منطقه خاورمیانه از دیر و باز نقش اساسی در شکل دهی و توسعه جوامع انسانی در سطح منطقه داشته است بطوری که در طول افق از شرق تا غرب آسیا شاهد وجود شواهد زنده و هویدای اثر پذیری تمدنهای مختلف از فرهنگ اصیل ایرانی هستیم.

تمایز و تفاوت برجسته فرهنگ و بینش ایرانی در طول دوران های تاریخی چه پیش و چه پس از ورود اسلام همیشه موجبات جذب و تاثیر پذیری سایر فرهنگها را از فرهنگ ایرانی موجب گشته است که این اثر گذاری در دوران اسلامی بیش از پیش مشهود است.

غنی بودن فرهنگ ایرانی اسلامی به حدی بوده که حتی قوم مغول پس از حمله به ایران در طول کمتر از یک دهه با فرهنگ ایرانی آشنا گشتند و جوامع خود را منطبق با آن شکل دادند و حتی حاکمان مغول به تجلیل ایران و ایرانی پرداختند.

متمایز و یکتا بودن ایران و ایرانی در طول تاریخ از سایر تمدنهای بشری ریشه در فرهنگ و نگرش ایرانی نسبت به زندگی و حیات بشری دارد.

این تمایز در حوزه هنر به اوج شکوه خود رسید و در طول صدها سال بطور پیوسته و همیشگی هنر بومی کشور خصوصا در حوزه معماری در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه یکتا بوده است .

به عبارتی هنر ایرانی موجب گشت که مفهوم مکان صرفا از نقطه ای برای مکان یابی بر روی نقشه جغرافیا به نمادی از هویت و تمدن یک ملت بدل گردد.

مفهوم مکان را می توان اینگونه تعریف کرد مجموعه ای از ویژگی های محیطی ، تاریخی ، فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی است که به یک نقطه جغرافیایی هویت و معنا می بخشد.

هویت یک مکان موجب می گردد که یک نقطه جغرافیایی از یک نقطه جغرافیایی دیگر متماییز گردد به عبارتی دیگر هویت یک شهر آن چیزی است که موجب می گردد یک شهر با شهری دیگر تفاوت و تمایز داشته باشد .

متاسفانه در دوران قاجار که همزمان بود با ورود دانشجویان تحصیل کرده اروپا به کشور هویت ایرانی اسلامی مورد تهاجمی خاموش قرار گرفت هرچند که در حوزه علوم تجربی این دوران تحول ساز موجب پیشرفتهایی کمی و کیفی گشت .

ورود سبک های هنری غربی مختلف از جمله در حوزه معماری در کنار مدل های اروپایی توسعه شهری موجب گشت تا هویت ایرانی اسلامی شهرها در طول یک روند پر سرعت کم رنگ گردد به طوری که امروزه سبک معماری اصیل ایرانی در شهرها و روستاهای ایرانی کمتر به چشم می آید .

کم رنگ شدن هویت مکانی موجب گشته است تا تفاوتی در هویت شهرها و روستاها احساس نشود و این بی هویت شدن مکانی منجر به از دست رفتن فرهنگ های بومی و از دست رفتن هنجارهای اجتماعی گشت که یکی از پیامدهای آن ترویج سبک های زندگی غیر اسلامی- ایرانی در جامعه است .

مسئولیت خطیر حفظ و توسعه هویت مکانی شهرها و روستاها کشور برعهده دولت و سازمانهای تابعه آن از جمله شهرداریها و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور است که متاسفانه با توجه به منویات رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر مبنی بر ترویج فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی در جریان مقابله با تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمنان اسلام کمتر به حوزه خطیر هویت مکانی پرداخته شده است.

متاسفانه برداشت اشتباه از سبک توسعه شهری اروپایی موجب گشته است تا برنامه ریزان شهری بیشتر توجه خود را جلب توسعه کمی شهرها کرده و به آمارها و اعداد از جمله میزان ترافیک ، تعداد بزرگراهها ، جمعیت ، فضای سبز و تعداد طبقات ساختمانها توجه کنند و به دارایی های معنوی هر شهر که در واقع هویت و وجه تمایز آن شهر نسبت به شهری دیگر است کمتر نمایند .

هنگامی که صحبت از توسعه اقتصادی در قرن حاضر به میان می آید در واقع مفهوم عمده تفاوت های یک جامعه با جامعه دیگر است است ، در واقع اگر تفاوتها و تمایزها بین جوامع مختلف وجود نداشته باشد ، هیچ مزیت رقابتی موجود نخواهد بود که بدلیل وجود آن جوامع نسبت به یکدیگر به رقابت سالم بپردازند .

این کم رنگ شدن هویت تا جایی پیش رفته است که امروزه هویت روستایی ما دچار تحول گشته و سبک زندگی در روستاها موازی زندگی شهری پیش می رود !

بطور مثال امروز ما در کشور دارای 15 کلان شهر هستیم که از لحاظ بافت و معماری تفاوتی با شهرهای اروپایی ندارند !

در حوزه اقتصاد ومدیریت شهری عنوان می شود که تقاضای یک جامعه ، محرک رونق اقتصاد آن جامعه است .

حال اگر هویت های مکانی خاص هر شهر و روستا از بین برود علاوه بر این که مزیتهای رقابتی منجر به توسعه اقتصادی از دست خواهد رفت فرهنگ و جامعه انسانی نیز دچار ضربات شدیدی خواهد شد که آُسیب شناسی آن سالها زمان خواهد برد .

بر اساس نتایج نظرسنجی گالوپ در سال 2010 که یکی از بزرگترین و معتبرترین مراکز نظر سنجی جهان می باشد ، عامل دلبستگی شهروندان به شهرها و روستاهایشان ویژگی های اقتصادی از جمله شغل و درآمد نیست بلکه هویت و زیبایهای فیزیکی و معنوی است .

به عبارتی می توان اینگونه تحلیل نمود که جوامع دارای بالاترین سطح دلبستگی به مکان از اقتصاد پویاتر و تولید ناخالص بیشتری نسبت به سایر جوامع بهره می برند .

بطور مثال اگر امروز شاهد افزایش بد حجابی و رواج پوشهای زننده و غیر اسلامی در سطح جامعه هستیم یکی از مهمترین دلایل می تواند عدم دلبستگی شهروند به فرهنگ اصیل جامعه خود باشد لذا بایستی با تقویت دلبستگی های اجتماعی و فرهنگی به فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی به مقابله با این تهاجم برخیزیم .

برای ایجاد تمایز و تقویت هویت مکانی برنامه ریزان شهری باید به گونه ای محیط و نمادهای شهری را طراحی نمایند که علاوه بر ایجاد تمایز نشانه ای از هویت بومی آن مکان باشد .

بطور مثال کلان شهر مشهد با توجه به پررنگ بودن بعد مذهبی باید به سمت تقویت بیش از پیش این شاخصه هویتی خود در ابعاد مختلف توسعه شهری پیش رود و شهری مانند تبریز با توجه به سابقه تاریخی خود باید برای این بعد هویتی خود اهمیتی ویژه قائل شود .

بر اساس تحقیقات و مطالعات بانک جهانی و شورای بین المللی سفر و توریسم ، گردشگری بزرگترین صنعت پربازده جهان بوده که بر بازدید از مکانهای متمایز ، متفاوت و منحصر به فرد تکیه دارد و لذا هر چه تفاوتها بین شهرها و روستاهای مختلف با یکدیگر کمتر باشد سطح بازدید کنندگان و بالطبع درآمدهای حاصل از گردشگری نیز کاهش خواهند یافت .

بطور مثال تمایز و تفاوت هویتی شهر مشهد بدلیل ویژگی منحصر به فرد مذهبی آن که همانا وجود بارگاه مقدس امام هشتم شیعیان جهان است موجب گشته است تا سالیانه این شهر میزبان بیش از 25 میلیون زائر و گردشگر باشد و به عنوان یک نمونه اروپایی نیز شهر پاریس بدلیل وجهه و هویت تاریخی خود سالیانه میزبان 27 میلیون گردشگر از سراسر جهان می باشد که این خود نقش مهمی در توسعه اقصاد کشور فرانسه دارد .

لذا هر چه بیشتر ویژگی های خاص و متمایز کننده شهرهای کشور افزایش یابد سطح درآمدهای حاصل از گردشگری نیز افزایش خواهد یافت و همچنین امنیت فرهنگی و اخلاقی نیز حفظ و توسعه خواهد یافت .

نباید فراموش کرد که تطبیق الگوهای زیستی و مسکونی مدرن با هویت بومی می تواند علاوه بر افزایش حس نشاط در شهروندان زمینه ساز افزایش مسئولیت پذیری و حس تعلق و سرپرستی نسبت به شهر در شهروندان گردد .

در این بین فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک ابزار ، واسط و بستر می تواند به زمینه ساز بهره گیری از خرد جمعی و انتقال و تبادل مفاهیم سازنده هویت اجتماعی و مکانی بین جوامع مختلف بکار آید .

ایران اسلامی با بیش از 70 میلیون جمعیت بیشترین تعداد کاربران ابزارهای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات ICT را در خاورمیانه داراست و ضریب نفوذ بالای فناورهای اطلاع رسانی و ارتباطای در کشور موجب گشته است در صورت سیاستگذاری های صحیح و هوشمندانه بتوان از این بستر در راستای ترویج سبک زندگی اسلامی و ایرانی در بین شهروندان کشور و تقویت دلبستگی های ملی و بومی خصوصا در بین جوانان بهره برد .

امروز جوان ایرانی با بهره گیری از بستر فناوری اطلاعات می تواند به راحتی با هر فردی از تمدنی دیگر در سطح جهان ارتباط و تعامل برقرار کند و این ایجاد ارتباطات در صورت کم بودن سطح دلبستگی ملی موجب اثر پذیری فرد می گردد که باید با آن مقابله نمود .

بایستی فناوری اطلاعات بستری برای افزایش اثر گذاری فرهنگ اسلامی ایرانی در جهان باشد و به عبارتی جهانی سازی فرهنگ ایرانی - اسلامی مبتنی بر فناوری اطلاعات باید در اولویت های مدیران فرهنگی کشور قرار گیرد .

باید پذیرفت تغییر و همسوشدن با موج تغییرات جهانی قابل انکار نیست اما حفظ میراث فرهنگی و هویتی در اوج تهاجمات فرهنگی خاموش دشمنان کشور اصل و وظیفه خطیری است که مسئولان برنامه ریزی شهری در شهرداریها و شوراهای اسلامی شهرها و روستاها و سایر مدیران و تصمیم سازان کشور باید به آن توجه ویژه داشته باشند .