bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۱۶۳۰۲

ترقی: دستگاه‌های اطلاعاتی مراقب تشکل‌ های دانشجویی باشند

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۴ - ۱۷ آذر ۱۳۹۳
حميدرضا ترقي، عضو شوراي مركزي حزب موتلفه معتقد است كه گفت‌وگو در دانشگاه‌ها موجب نشاط سياسي دانشگاه مي‌شود. ترقي اما معتقد است كه اين نشاط سياسي نبايد منجر به حضور شبكه‌هاي جاسوسي در دانشگاه‌ها شود. به اعتقاد اين فعال سياسي اصولگرا سيستم‌هاي حراستي و اطلاعاتي و امنيتي بايد مراقب باشند تا تشكل‌هاي دانشجويي توسط عناصر وابسته و واسطه با خارج از كشور ارتباط سياسي برقرار نكنند.

 روز گذشته در مراسم ١٦ آذر آقاي روحاني در دانشگاه حضور پيدا كردند. به عقيده شما حضور آقاي روحاني چه تاثيري در فضاي دانشگاه دارد؟
بنده از متن سخنراني آقاي روحاني اطلاع ندارم. به عقيده من نفس حضور يك رييس‌جمهور در دانشگاه بسيار مثبت است. اگر چنين مراسمي با حضور همه طيف‌هاي دانشجويي و همه تشكل‌هاي دانشگاهي باشد و تفكيكي بين دانشجويان صورت نگيرد، اقدامي مثبت و اثرگذار در هماهنگ كردن فعاليت دانشجويي با اهداف نظام و دولت مي‌تواند باشد.

 در مراسم‌هاي دانشجويي معمولا شركت دانشجويان كاملا اختياري است. آيا شما معتقديد برخي تشكل‌ها در اين مراسم جايي نداشتند؟
اگر دانشجويان طبق مقررات و قانون اجازه فعاليت تشكيلاتي داشته باشند، بايد به رسميت شناخته شوند و تشكل‌هاي دانشجويي همگي بايد بتوانند در اين نوع مراسم‌ها شركت كنند. مستثني كردن يك قشر و تشكل قانوني مي‌تواند موجب ايجاد انشعاب و شكاف در قشر دانشجو شود و باعث موضع‌گيري سياسي عليه برخي و به نفع برخي ديگر باشد و اين به ضرر انسجام دانشگاه است.

 آيا حضور آقاي روحاني و آقاي فرهادي مي‌تواند نشاط سياسي را به دانشگاه باز گرداند؟
البته ايجاد نشاط سياسي در دانشگاه با يك جلسه و يك سخنراني پديد نمي‌آيد. دانشگاه نيازمند تقويت كرسي‌هاي آزاد انديشي و همچنين فراهم كردن محيط اميد و اعتماد ميان دانشجويان، دولت و مسوولان است. اگر در محيط دانشگاهي استادان و جريان‌هاي دانشجويي طوري موضع‌گيري كنند كه دانشجو نسبت به آينده كشور نااميد شود و در او احساس مسووليت براي پاسداري از دستاوردهاي انقلاب ايجاد نشود، به طور طبيعي باعث عدم نشاط و كم تحركي در فضاي دانشگاه و ازبين رفتن اراده تلاش و فعاليت در آنها مي‌شود. بنابراين از دولت تدبير و اميد انتظار مي‌رود كه جريان اميدبخش دانشجويان را كمك كند و جريان‌هايي كه در فضاي كشور سياه‌نمايي نمي‌كنند و آينده كشور را مي‌توانند به چشم‌اندازي خوب و زيبا تبديل كنند مورد حمايت قرار گيرند. با تقويت اين جريان‌ها به عقيده من نشاط و سرزندگي در محيط دانشگاه نيز تقويت خواهد شد.

 به عقيده شما تشكل‌هاي مختلف دانشجويي با طيف متفاوت افكار و انديشه بايد در دانشگاه‌ها فعال باشد يا خير؟ و آيا اين مساله مي‌تواند به ايجاد نشاط سياسي در دانشگاه كمك كند؟
قطعا تشكل‌هاي دانشجويي و دانشگاهي اگر بازيچه دست بيگانگان نشوند و همچنين اگر بازيچه گروه‌هاي جريان‌هاي معارض و معاند نظام نباشند، مي‌تواند موجب تحرك سياسي و فعاليت سياسي با نشاط دانشجويي باشد. وليكن اگر بازيچه دست آنان قرار بگيرند جز سرخوردگي چيز ديگري براي دانشجويان ندارد.

 از آنجايي كه سن دانشجويي سن جوان و بيست و چند سالگي است، دانشجويان دقيقا به چه طرقي بازيچه دست بيگانگان مي‌شوند؟
به عقيده من بستر شبكه‌هاي مجازي براي جوانان كاملا باز و فراهم است و بسياري از جريان‌هاي اپوزيسيون خارج از كشور با واسطه يا بي‌واسطه در شبكه‌هاي اجتماعي مي‌توانند قشر جوان را بازيچه اهداف خود قرار دهند. بنابراين مي‌بينيم كه برخي شعارها، رفتارها و موضع‌گيري‌ها كاملا منطبق بر اهداف و برنامه‌هايي است كه در شبكه‌هاي اجتماعي از سوي بيگانگان طراحي و تزريق مي‌شود. نتيجه اين نوع فعاليت‌ها طبيعتا دانشجويي است كه تحت تاثير اين نوع شبكه‌هاي اجتماعي فعاليت‌هاي خود را تنظيم مي‌كند و بدون اينكه خود اراده و فكري داشته باشد در متن حركت و فكري قرار مي‌گيرد كه فرماندهي آن در دست بيگانگان است. اين مساله موجب سياست‌زدگي و آسيب جدي به حركت سياسي دانشجويي خواهد بود.

 شما در جايي اشاره كرديد كه گفت‌وگو و كرسي‌هاي آزادانديشي مي‌تواند براي دانشگاه نشاط‌بخش باشد و از سويي اشاره كرديد كه برخي دانشجويان بازيچه دست بيگانگان مي‌شوند، اين كرسي‌هاي آزادانديشي در كنار اين آسيبي كه شما مطرح كرديد چطور قرار مي‌گيرد؟
اگر تشكلي اصرار داشته باشد كه دانشجو را به شبكه اجتماعي بيگانه متصل كند و از آنجا خط بگيرد، قطعا صلاحيت فعاليت در محيط دانشگاه را دارا نيست چرا كه دانشگاه را به باشگاه سياسي بيگانگان تبديل مي‌كند. اگر فعاليت يك تشكل رشد و ارتقاي بينش سياسي دانشجويان باشد و آنها را در مسير اهداف و آرمان‌هاي انقلاب سوق دهد و انرژي آنان را در خدمت پيشرفت و توسعه كشور قرار دهد، مي‌تواند مفيد باشد.

 تشكل‌هاي دانشجويي همواره توسط دانشجويان اداره مي‌شود و هيچگاه مقام بالاتري اداره يك تشكل دانشجويي را به عهده نمي‌گيرد. درست است؟
اين يك مساله ظاهري است ما نمي‌توانيم مطمئن باشيم يك تشكل حتما توسط خود دانشجويان اداره مي‌شود. برخي مديريت‌هاي تشكل‌هاي دانشجويي با چند واسطه به جاي ديگري متصل هستند. اما ظاهرا به نظر مي‌رسد كه دانشجو است. مثلا دانشجويي كه مدت تحصيلش به پنج الي شش سال مي‌رسد و با گرفتن واحدهاي كم در دانشگاه مي‌ماند، جاي ترديد دارد كه حضور اين فرد در تشكل‌هاي دانشجويي با چه هدفي صورت مي‌گيرد. لذا به نظر مي‌رسد كه ما هنوز برنامه مدوني در محيط دانشگاهي براي جريان‌هايي كه پشت حركت‌هاي دانشجويي مديريت انجام مي‌دهند، نداريم. اما در يك محيط دانشگاهي مي‌تواند چنين اتفاقي رخ دهد. دستگاه‌هاي حراستي و سازمان‌هاي اطلاعاتي و امنيتي كشور بايد مراقبت كنند كه يك تشكل دانشجويي با يك يا چند واسطه با خارج دانشگاه مرتبط نشود و نباشند.

 به عقيده شما آيا مظنون دانستن دانشجو و تحت كنترل خواندن دانشجو در اين سال‌ها باعث جدايي دانشجويان از صاحبان اين نظر نبوده است؟ آيا مي‌توان درباره دانشجو با چنين ديدگاهي نظر داد و چنين مساله‌يي به عقيده شما در اين سال‌ها باعث فاصله دانشجويي از طيف‌هاي اصولگرا نبوده است؟
تجربه‌يي كه كشورهاي توسعه‌يافته دارند، اين است كه ابتدا توسعه فرهنگي بر ديگر موارد ارجحيت دارد. آن كشورهايي كه خود را وادار به توسعه سياسي كرده‌اند نه در توسعه سياسي و نه در توسعه اقتصادي موفق مي‌شوند و نيروها طوري بار مي‌آيند كه نمي‌توانند در جهت توسعه همه‌جانبه كشور عنصري مفيد و موثر باشند. در كشورهايي كه توسعه فرهنگي را مقدم بر توسعه سياسي خود قرار داده‌اند و پس از آن به توسعه اقتصادي و سپس توسعه سياسي پرداخته‌اند، سرمايه و نيروي انساني در آنها مفيد‌تر و موثر‌تر است.

متاسفانه در كشور ما مباحث سياسي و بينش سياسي را قرباني درگيري‌هاي سياسي كرده‌ايم و اين طوري به قشر جوان تزريق مي‌شود كه آمادگي لازم را براي تفكيك خطوط سياسي خود ندارند. بدون اينكه بدانيم كه كدام جريان به نفع يا به ضرر ما است دانشجو را در وادي درگيري‌هاي سياسي جناح‌ها وارد مي‌كنيم. در چنين تلاطمي شناسايي راه متناسب با پيشرفت كشور دشوار مي‌شود. در اثر اين نوع سرگرداني مورد سوءاستفاده جريان‌هاي سياسي قرار مي‌گيرد.

مشاهده مي‌كنيم كه پس از اينكه در مقطعي عده‌يي دانشجويان را بازيچه دست خود قرار دادند فضاي دلسردي و نااميدي و سياست‌گريزي در دانشجويان به وجود آمده است. در حوادثي مانند فتنه ٨٨ هم ديديم كه دانشجويان دچار نااميدي و دلسردي از سياست شدند. اين نشان مي‌دهد كه بدون زيربناي فرهنگي تزريق ديدگاه‌هاي سياسي مضر خواهد بود و دانشجو دچار سرگرداني سياسي و بحران خواهد شد. در حالي كه مقام معظم رهبري هم اشاره كردند كه بينش سياسي به گونه صحيحي به دانشجو داده شود.

 دولت بايد در دانشگاه چه كار انجام دهد تا دانشجو احساس مشاركت در دانشگاه را داشته باشد و نشاط سياسي به دانشگاه بازگردد؟
به عقيده من مي‌توانيم پژوهش‌هاي دانشگاهي را در جهت تامين نيازهاي جامعه فعال كنيم. متاسفانه بسياري از پايان‌نامه‌ها تامين‌كننده نيازهاي خارج از كشور است تا نيازهاي داخلي. همچنين استفاده دولت از نيروها متخصص دانشگاهي مي‌تواند براي رشد و توسعه كشور مفيد باشد.