bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۴۴۲۴۷

بازتاب‌های رسانه‌ای درباره سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی

معصومه اشتیاقی

تاریخ انتشار: ۱۵:۰۰ - ۳۱ مرداد ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- معصومه اشتیاقی*؛ برای داشتن جامعه مدنی قدرتمند یکی از راهکارهای ساده مطرح شده از سوی اندیشمندان و کارشناسان، «توانمندسازی مردم» است. مکانیسم‌هایی چون آموزش، حضور احزاب در فضای سیاسی، مشارکت در سازمان‌های مردم نهاد و گسترش اطلاعات از طریق رسانه‌های آزاد از جمله راهکارهای متدوال برای توانمندسازی به شمار می‌آیند.

به عبارتی، یکی از بازیگران فعال در فرایند توانمندسازی افراد جامعه-ملت- رسانه‌ها هستند. تولید گسترده اطلاعات درباره سیاستگذاری‌ها و عملکرد نهادها امکان آگاه‌سازی عمومی را فراهم می‌کند و به ساختن مطالبات اجتماعی منجر خواهد شد.

در چنین شرایطی که رسانه‌ها بتوانند این نقش را به درستی ایفا نمایند، مشارکت جامعه مدنی در عرصه کلان افزایش می‌یابد و فضا برای نقش‌آفرینی مردم در مقابل سیاستگذاری‌ها و عملکرد نهادهای حکومتی گشوده خواهد شد.

در واقع اگر رسانه‌ها قادر باشند با تولید گسترده اطلاعاتی که کلیت عملکردها و سیاستگذاری‌های نهادها را در بر می‌گیرد؛ آگاهی عمومی و در پس آن مطالبات اجتماعی را بالا ببرند و در نتیجه قدرت کنترلی جامعه مدنی را افزایش دهند، این امر در طول زمان زمینه را برای تسریع در فرایند توسعه رو به جلو با تکیه بر دو بال دولت و ملت فراهم می‌گردد.

اما واقعیت‌های موجود نشان می‌دهد که رسانه‌ها در کشور ما از این حیث چندان قوی نیستند. برای تایید این موضوع به رصد رسانه‌ای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی که با بررسی بیش از هشتاد رسانه خبری در بازه زمانی 27 دی ماه 1393 تا 7 امرداد انجام شده می‌توان استناد  کرد.1 

قبل از پرداختن به گزاره‌هایی که نشان می‌دهد رسانه‌ها نتوانستند به درستی نقش خودشان را ایفا نمایند باید بدین مهم اشاره کرد که سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی قلب اجرایی و مدیریتی برنامه‌های توسعه‌ای کشور است. این سازمان برخوردار از اهمیت راهبردی در اداره کشور است. موضوعات استراتژیک گوناگونی در حیطه وظایف سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی تعریف شده است که آگاهی عمومی در مورد آن‌ها می‌تواند مطالبات اجتماعی مهمی را رهنمون باشد.

بررسی گزاره‌های موجود از نظر فراوانی و محتوا نشان می‌دهد که سهم غالب نگاه رسانه‌ای (بیش از 70 درصد گزاره‌ها) متوجه قانون هدفمندی یارانه‌ها و با فاصله بسیار  پس از آن درباره لایحه بودجه است. جالب‌تر آن‌که در موضوع پیرامون «قانون هدفمندی یارانه‌ها»، مرور رسانه‌ای حاکی از آن است که بیشتر به مثابه ابزاری برای تنویر افکار عمومی، توجیح و نه تولید اطلاعات و آگاهی‌بخشی برای مطالبات واقعی اجتماعی، برجسته شده است. در بحث یارانه‌ها به ویژه حذف دهک‌های پردرآمد، بیش از همه رسانه‌های منتقد دولت از زاویه سیاسی‌کاری به ضعف‌ها و موانع عدم اجرایی شدن این قانون پرداخته‌اند. در صورتی که انتظار می‌رفت چالش‌های درونی این سازمان در روند اجرای این قانون مورد مداقه دقیق‌تری قرار می‌گرفت.

مانورهای رسانه‌ای در بحث هدفمندی یارانه‌ها بیش از هر چیز با هدف تخریب دولت و برآمده از ادبیاتی کمتر کارشناسی شده و بیشتر مطابق با ذائقه عامه پسند بوده است. محتوای این نقدها نیز بیش از آن‌که ساختاری دیده شود، کنش‌گراست. مثلا در نگاه به موضوع «قانون هدفمندی» بیش از آن‌که عملکردها، تصمیمات و سیاست‌های سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی با اذعان به محدودیت‌ها و فرصت‌های موجود روشن شود بیشتر نوعی پیچیدگی‌زدایی از واقعیت را یدک می‌کشد و با به کار بردن مکرر واژه‌های همانند ««بلوف سیاسی»، «بدقولی»، «بی‌مهری»، «دروغگو»، «ترسو»، و «خوردن حق مظلوم» و غیره سعی در برجسته کردن قدرت کنش‌گرانه دارد.

در کنار این مسئله، این چالش مطرح است که آیا مردم باید بیش از همه در جریان چند مسئله معدود سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی باشند؟ اساسا مطالبات عمومی از سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور بیش از همه تنیده در «قانون هدفمندی یارانه‌ها» است؟ اگرچه واقفیم این موضوع نقشی اثرگذار در مدیریت کلان کشور دارد اما این امر نباید مانع شود که تولید اطلاعات دایره بسته‌ای بیابد و آگاهی به طریق ناقص و ضعیف دنبال شود.

در کل این نقد صریح مطرح است که در بازه زمانی‌ای که رصد رسانه‌ای صورت گرفت مسائل مهمی درباره «لایحه بودجه» و «احیای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی» در این سازمان در حال شکل‌گیری و اجرا بوده است. اما کمتر از 15 درصد گزاره‌های بررسی شده حول محور این موضوعات بوده‌اند و در بیشتر مواقع محوریت با مقایسه دولت یازدهم و دهم بوده و نه گستره مسائل پیرامون واقعیت‌هایی که درون سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور در شرف شکل گرفتن بوده است. در کل رسانه دچار نوعی پوپولیسم خبری شده که همه واقعیت‌ها را نشان نمی‌دهد و تنها تک تک‌هایی از حاشیه مسائل کلان را در نگاه عمومی برجسته می‌نماید.


*پژوهشگر اجتماعی