bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۸۵۷۸۱

نارسيسيم و پارادوكس عكس‌هاى سلفى

تاریخ انتشار: ۱۳:۲۷ - ۲۵ مرداد ۱۳۹۵
یادداشت دریافتی- محمدتقى فرجى*؛ نارسيس نام یکی از کشیشان معروف اورشلیم است که در سال ۱۰۶ ميلادى بدنیا آمد و ۱۱۶ سال زندگی کرد. و نارسيسم، يعنى عشق به خود و تمایلات دوران طفولیت و بلوغ آدمى است. جامعه شناسى خود شیفتگی و پارادوكس آن با عكس هاى سلفى در عصر و عرصه اى كه در سلطه و سيطره مدرنيته و هايپر مدرنيته است، در حقيقت نشان دهنده نوعى نمونه شناسى از خود شيفتگى انسان و نسبت آن با عكس هاى سلفى و ديالوگ با خويشتن خويش است. نارسيسيم و خود شيفتگى كه اخيراً باعث رشد رو به تزايد عكس هاى سلفى و نشاندن آنها بر روى اپي كيشن ها مى شود، ناشى از عدم ديالوگ با اغيار است. مَثَل رونق بازار عكس هاى سلفى، مَثَل اكوست كه با پژواك صداى خود حال مى كرد و يا مَثَل شبيه سازى مولوى در مثنوى است كه حكايت شيرى را بيان مى كند كه در آن شير از عكس خود در آب مى هراسد!

و نقد حال ما هم همين است و اين از نشانه هاى كاراكتل در تويتر و تويت هاى سلفى است كه از سر اختلال شخصیت و خود شیفتگى نا همراهان سست عناصر پديد مى آيد.

خود شيفتگى، در حقيقت نوعى اختلال روانی است که در اثر آن فرد احساس نیاز به تحسین دارد. این فرد فكر مى كند که بالاتر از دیگران است، غافل از اینکه پشت ماسک اين نوع اعتماد به‌ نفس هاى نفسانى، آسیب‌ هاى جدى و جبران ناپذيرى وجود دارد. اختلالات ناشى از نارسيسيم، جزو آفات اخلاقى است که در آن افراد در روابط خود دچار مشکلاتى از قبيل خود بزرگ بينى می شوند. آدم هاى خود شیفته، معمولا درباره دستاوردها و استعداد‌هایشان بیش از اندازه اغراق می‌ کنند و همیشه منتظرند كه از آنها تعریف کنند. و تفكر خاص بودن، باعث می‌شود كه آنها به هیچ عنوان احساسات دیگران را به رسمیت نشناسند.

افراد خود شیفته، يا مغرور و متفرعن، معمولاً از دیگران سوء استفاده و بهره‌ کشی كارى می‌ کنند. حسادت و ناآرامى، از ديگر مشخصه هاى خودشيفتگى است. خود شيفته، چون نمى تواند و نمى خواهد كسى يا كسانى را بالاتر از خود ببيند، وقتى زمين مى خورد، مى كوشد ديگران هم بكشد پايين و زمين گير كند! علاوه بر این، افراد خود شيفته، ثناگويى مبتذل و تعلق و تملق را دوست دارند و در حفظ روابط سالم با انسان و جامعه، دچار مشکل هستند. ادب و آداب معاشرت را رعايت نمى كنند و هرجا كه اصطلاحاً كم مى آورند، قواعد بازى را به هم مى زنند!

كسانى كه گرفتار بيمارى نارسيسيم و عكس هاى سلفى در شبكه هاى اجتماعى مى شوند، يقيناً از دو معضل، بيش از معضلات ديگر رنج مى برد، يكى فقر علمى و ديگرى ساده لوحى، زبرا كسانى كه آيى تى مى دانند و با الفباى فضاى مجازى و شبكه هاى اجتماعى آشنايى دارند، اذعان مى دارند كه در محيط اينترنت، هيچ نقطه امنى وحود ندارد، كسانى كه خبره اند و خبرويت دارند، مى دانند كه غير از سرويس هاى امنيتى جهان، شركت ها و برندهاى مربوطه و آمران و عاملان هربك از آنها، مى توانند به آسانى به اپى كيشن هاى ما دسترسى داشته باشند و همه اطلاعات مندرج و آلارم هاى مبادله شده را اعم از متن ها و عكس هاى خصوصى را ببينند و ضبط و ثبت كنند! از اين رو، من نمى دانم كه چرا و چگونه است كه بعضى ها، فارغ از هرگونه طبقه بندى امنيتى، حتى از خصوصى ترين محافل كارى و خانوادگى خود، عكس سلفى مى گيرند و بدينوسيله در حقيقت، آن را در اختيار اغيار مى گذارند! آيا اين نوع حركات و اعمال خام، از سر اغفال و يا خود شيفتگى هاى سخيف و زودكذر انجام نمى شود!؟ و البته پشت همه اینها كسانى نشستند كه اعتماد به‌ نفس ندارند، و احساس ضعف می‌ کنند، برای ایجاد احساس بهتر در درون خود، دست به تحقیر دیگران می‌زنند.

افرادى كه خواسته يا ناخواسته، مبتلا به نارسيسيم، خود شیفتگی، خیالپردازی و غرور و تكبر مى شوند، هميشه نياز به تحسین به جا و بى جاى دیگران دارد. و اگر این افراد از جانب كسى مورد انتقاد قرار گيرند؛ و یا این که عزت نفس شان تهدید شود، حتى اگر انتقاد وارده وارد باشد، آنها نسبت به انتقاد گارد مى گيرند و خشمگینانه برخورد مى كنند، البته اشتغالات ذهنی و خود ساخته افراد خود شيفته، باعث مى شود كه روابط فردی و اجتماعى آنان دچار مشكل كردد.

این افراد توانایی تشخیص رأى و نظر دیگران را ندارند و به طور اغراق آمیزی احساس استحقاق می کنند، و بدون پذیرفتن مسئولیت متقابل، هميشه و در همه جا، حق به جانب و طلبکار نشان مى دهند!. و برای ارضاء امیال شخصی خود، نوعاً امتیازات دیگران را از آن خود می کنند. برقرارى روابط صحيح اجتماعى براى افراد خود شيفته و كسانى كه عشق خود بينى دارند، بسى بسيار سخت است، اما وقتی قادر به برقراری یک رابطه می شوند، بین آرمان گرایی افراطی و بی ارزش نمودن بیش از حد طرف شان در نوسان هستند. و خود شیفتگی می تواند موجب اضمحلال و شکست انسان شود.

انسان خود شیفته، خود را مى بيند، اما به خود نگاه نمی‌ كند. چون فقط آن جنبه اى را از خود را می‌ بیند كه دوست دارد، خود شیفته متناقض و متغيير است، نه موافق است و نه ثابت، با ديگران مخالف است و معمولاً بر طبل مخالفت مى كوبد. اما در عمق روحش شیفتۀ تعریف و عكس العمل خوب آنها است. می‌ خواهد توجهات را به خود جلب كند. دوست دارد همه از او صحبت كنند، از تفاوت او، از خاص بودن او.

از عكس هاى او، آدم خود شیفته مشكل عزت نفس دارد، نمی‌ داند خود كیست و اساساً چه می‌ خواهد!؟ و از آنجا كه هویت خود را نمى شناسد، سعی می‌ كند هویتی اغراق آمیز از خود بسازد. با تعریف از خود، با تعریف تفاوت‌ های خود نسبت به دیگران. با دوست داشتن خود. با نارسيسيم و با عكس هاى سلفى، در حقيقت مى خواهد درون تهى خود را پر نشان ندهد. در درون آدم خودشیفته ویرانی عظیمی وجود دارد. ویرانی دهشتناكی كه خود جرات نگاه كردن به آن را ندارد و ترجیح می‌دهد این ویرانی را قصر زیبایی ببیند كه در ذهن خود ساخته و برداخته مى كند! خود شیفتگی یك ادای همیشگی است. یك ژست روشنفكرانه. یك تقلید كوركورانه از رمان‌ها و شخصیت‌ های خیالی. و ساختن خود با چیزی است كه خود نیست. ايجاد بنا، با سازه هاى خود ساخته و خيالى!

خودشیفتگی غرور نیست، خودخواهی نیست، اعتماد به نفس كاذب نیست. شبيه سازى هاى كاذب نيست، تقليد كوركورانه نيست، كپى بردارى از اسطوره هاى خيالى نيست، اسارت فيلم هاى خارجى نيست، وابستگى به بازى هاى منفى و مخرب اينترنتى نيست، گرفتن عكس هاى سلفى نيست، اينها همه نارسيسيم، يا خود شيفتگى هست، اما این همه خود شيفتگى نيست، خود شيفتگى، یك بيمارى است، بيمارى كه هر روز حاجت به دارو و درمان دارد! با داروهاى مسكن، ممكن است تسكين يابد، اما علاج نمى يابد.

اسم رمز آدم هاى خود شیفته،"فقدان اخلاق" يا همان بد اخلاقى است. افراط و تفريط، ناسازگارى با روزگار، ترديد و بدگمانى، دروغ و فرافكنى، از نشانه هاى مشخص افراد خود شيفته است. و تا عزت نفس خود را نیابیم و هویت خود را بر اساس مبانی مشخص ترسیم نكنیم، نمی‌ توانیم خود شیفتگی را از خود دور كنيم. زيرا خود شیفتگی در كمین آدم‌ هایی است كه سعی می‌ كنند هویت خود را از طریق آنى بیابند كه آن نیستند. هویت از طریق دست‌ آوردهای انسانی، فلسفه، هنر، رمان و تئاتر به دست نمی‌ آید. بلكه هویت به چیزی گره می‌ خورد فراتر از انسان. و آن عزت نفس است كه ما آن را در ماوراءانسان جستجو مى كنيم.

سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد
وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا می کرد


*رئيس بنياد حكمت و انديشه
حسین
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۲۶
آفرین دقیقا خوشم اومد
انتشار یافته: ۱