bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۹۲۴۵۹

عرفان، محور واقعه عاشوراست

حجت‌الاسلام جوادی عرفان را محور واقعه عاشورا دانسته و در ارزیابی اظهارات یکی از مداحان که ناسزاگویی خود را با تأسی از رفتار امام حسین(ع) دانسته است، گفت: نباید رفتار غیراخلاقی خود را به ایشان نسبت بدهیم.

تاریخ انتشار: ۱۲:۰۹ - ۲۴ مهر ۱۳۹۵
حجت‌الاسلام جوادی عرفان را محور واقعه عاشورا دانسته و در ارزیابی اظهارات یکی از مداحان که ناسزاگویی خود را با تأسی از رفتار امام حسین(ع) دانسته است، گفت: نباید رفتار غیراخلاقی خود را به ایشان نسبت بدهیم.

حجت‌الاسلام مرتضی جوادی، رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء، در گفت‌وگو با ایکنا، در ارزیابی اظهارات یکی از مداحان که ناسزاگویی خود را با تاسی از سیره امام حسین(ع) می‌دانست،‌ گفت: ضمن تسلیت و تعزیت سرور و سالار شهیدان حسن بن‌علی که سرمایه فکری و معنوی مکتب تشیع است، در خصوص این پرسش باید عرض کنم شخصیت امام حسین(ع) بر اساس هویت اصیل الهی ساخته می‌شود که آن هویت منزه از هر گونه نقص و عیب در جهان امکان است.

جوادی ادامه داد: اگر رسول گرامی اسلام(ص) از اخلاق و کرائم اخلاقی برخوردار است که خداوند عالم در شأن او فرموده است «وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ: و راستى كه تو را خويى والاست»(قلم، ۴) این حقیقت و جایگاه باید در خصوص اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هم باشد، زیرا ایشان از نور و حقیقت واحد هستند و اگر رسول گرامی اسلامی(ص) فرمود که «حسینٌ منی و انا من حسین» یعنی رسول گرامی اسلام(ص) و سالار شهیدان(ع) به لحاظ موقعیت، رسالت، ولایت و امامت در یک سطح هستند، اگرچه ظهور یکی برتر از دیگری است. این دو مقام به لحاظ مقام و موقعیت در یک سطح هستند و ما خطاب به همه آنها می‌گوییم «السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ».

وی ادامه داد: به لحاط اخلاق، رفتار و سلوک انسانی، اهل بیت(ع) بر اساس موهبت الهی حرکت می‌کنند و هیچ خلاف اخلاق و کرائم اخلاقی از آن‌ها صادر نمی‌شود. زبان ایشان در مقام عمل بر اساس ادبیات آن روزگار، ملهم از اخلاق کریمانه خواهد بود. اگر نفرین و لعنتی در ادبیات ایشان هست، در مسیر همان لعنت و نفرینی است که خدای عالم در قرآن مجید نسبت به عده‌ای دارد و رفتار ائمة همواره در جهت تبرّى از كفر و شرك و نفاق بوده است.

جوادی افزود: اگر قرآن می‌فرماید «...أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ: آنان را خدا لعنت مى ‏كند و لعنت‏ كنندگان لعنتشان مى‌كنند.» (بقره، ۱۵۹) این افراد در حقیقت کسانی هستند که در مسیر تبری و برائت شناخته می‌شوند. اگر سخن و کلامی در جهت برائت و تبری از جریان نفاق و الحاد و نظائر آن باشد، سبقه قرآنی دارد و سازگار با معارف الهی است، اما آنچه امروز در عرف برخی از افرادی که خود را مداح می‌دانند آمده است، هرگز توسط رفتار ائمه(ع) توجیه پذیر نشده و این‌ها دو جوهر جدای از هم دارند و ما نباید رفتار غیر اخلاقی خود را به ائمه نسبت بدهیم.

رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء تصریح کرد:‌ ما یک توّلی و یک تبّری داریم. آنچه اهل بیت(ع) در مواجه کفار، منافقین و جاهلانی که از مسیر دین خارج شده‌اند، برخورد می‌کنند، می‌فرمایند در مسیر تبّری است و چون در مسیر تبّری است جلوه‌ای دینی و الهی دارد و آنچه که احیانا از زبان برخی افرادی که مدعیان مداحی هستند صادر می‌شود، سنخ و جوهری متفاوت داشته و کاری ضداخلاقی و انسانی است و نمی‌توان شأنی دینی برای آن قائل شد. ما همه در مکتب حسین(ع) هستیم و ممکن است برخی در مقام فهم و تلقی متفاوت بفهمند و ما هرگز نمی‌توانیم آن‌ها را معاذالله در صف منافقان قرار داده و حیثیت تبّری را نسبت به آنها داشته باشیم و از جایگاه تبّری بخواهیم اقدامی غیراخلاقی و خلاف ارزش‌های انسانی و دینی انجام داده و این کارمان را مشابه با کار ائمه در مسیر تبری معرفی کنیم.

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: امیدواریم که خداوند عالم نهضت حسینی را که سرمایه جاودان برای امت اسلام خصوصا مکتب تشیع است از هر سخن ناصواب و اقدام ناروا نجات عنایت کند و همه امت اسلام باید بدانند که این سرمایه باید در کمال منزه و مقدس بودن باقی باشد و اگر خدای ناکرده با این حرف‌ها و سخنان این سرمایه مشوه شود، خسارت دنیوی و اخروی بر عهده کسانی است که این عمل ناصواب را انجام داده‌اند.

جوادی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه واقعه عاشورا بیشتر به عنوان واقعه‌ای سیاسی و اجتماعی تلقی شده است، پیام‌های عرفانی این واقعه چیست، گفت: عاشورا ابعاد مختلفی دارد و عمده‌ترین بعدی که می‌توان برای حرکت امام حسین(ع) ترسیم کرد محور عرفانی است. هرگز در سطح حیات معقول هم نمی‌شود جریان کربلا را مورد ارزیابی قرار داد.

رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء ادامه داد: بسیاری از کسانی که اهل خرد و عقل بودند به امام(ع) پیشنهاد انصراف دادند و عرض کردند که نه کوفیان اهل تعهد و نه جانیان بنی‌امیه اهل برخورد انسانی هستند. این‌ها انسان‌های پلیدی هستند که به هیچ شرطی از شرایط انسانی قائل نیستند و ابی‌عبد‌الله هر دو جریان را می‌شناخت و می‌دانست که کوفیان اهل وفا نیستند و همچنین بنی‌امیه به جهت مخالفت و عناد با اصل اسلام حرکت می‌کنند.

جوادی افزود: مسیری که ابی‌عبد‌الله برای احیا دین و سنت‌های الهی و نبوی داشتند، مسیر منحصر به فردی بود و هیچ راهی هم برای احیا دین و بازگشت دین به صحنه اجتماع جز از راه خون و فداکاری وجود نداشت و همه راه‌ها از طریق مکاتبات، گفته‌ها و سخنرانی‌ها برداشته شده بود و هر امکانی که برای نزاع و کشمکش منجر نشود، توسط ایشان انجام شد. تنها امری که می‌توانست این مسیر را دگرگون کند خون پاک سالار شهیدان و اصحاب و یاران ایشان بود.

حرکتی عاشقانه و عارفانه و فراتر از حیات معقول

وی با بیان اینکه امام حسین(ع) بر اساس اراده الهی راهی کربلا شد، گفت: خدای عالم ایشان را به عنوان ذخیره برای امت قرارداد و این کار از طریق رویداد عاشورا محقق شد و این حرکتی عاشقانه و عارفانه و فراتر از حیات معقول بود.

این استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به این پرسش که تعبیر خون خدا برای امام حسین(ع) به چه معناست؟ گفت: همان طوری که برای خداوند تعبیر «ید الله» و «جنب الله» و نظائر آن را داریم که در مقام اظهار در عرصه طبیعت است و خدا از آن استفاده کرده است، این جلوه‌ها، جلوه‌های الهی هستند که در نشئه طبیعیت رخ می‌نمایانند.

وی افزود: وقتی رسول گرامی اسلام(ص) در جنگ با ملحدان و کافران بودند، خداوند عالم می‌فرمایند که «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى: و چون [ريگ به سوى آنان] افكندى تو نيفكندى بلكه خدا افكند»(انفال،۱۷) خوب خداوند عالم که به لحاظ مقام ذات و اوصاف ذاتیه که منزه از تیر انداختن است، این به لحاظ مقام فعل است و چون رسول گرامی اسلام مقام فعل حضرت حق است، کار او و فعل او می‌شود فعل الله و چون حسین‌ بن‌علی(ع) این خون خالصانه را که فقط و فقط انگیزه الهی بود و برای ماندن دین خدا، توحید و آیین الهی در متن جامعه بود و برای اینکه کفر و الحاد و بدپرستی و شرک از بین برود، ریخته شد، خون خداوند خوانده شده است. یا در خصوص حضرت عیسی(ع) تعبیر کلمة‌الله آمده است که کلمه اینجا به معنای لفظ و یا قول به معنای ظاهری نیست بلکه به معنای جلوه ربوبی است.

جوادی در پایان گفت:‌ از آنجا که ابی عبد‌الله در مصافی که بین اسلام و کفر، زشت و زیبا، شر و خیر وجود داشت، کاملا در جبهه حق بود و سراسر جلوه‌های وجودی‌اش ربوبی بود، از این رو ظهورش نیز الهی بود و ثارالله یعنی کسی که خوب‌بهایش خداست و چون این خون در راه خدا خالصا لوجه‌الله ریخته شده است جز خدای عالم خون خواه او نیست و از این رو خدای عالم او را به عنوان ثار‌الله لقب داده است.