bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۰۷۹۲۰

ابطحی: كاش جايزه فرهادی سياسی باشد

تاریخ انتشار: ۰۹:۳۳ - ۱۰ اسفند ۱۳۹۵
محمدعلي ابطحي، فعال سياسي؛ در روزنامه اعتماد نوشت: اين روزها روي بورس‌ترين مطلب، بردن جايزه اسكار در بهترين فيلم خارجي توسط اصغر فرهادي، براي فيلم فروشنده است. البته اين فيلم دراسكار بر اساس چارچوب‌هاي هنري بايد انتخاب شود. حتما كار هنري فرهادي قابل تقدير است. من شخصا منتقد مفهوم و محتواي آن بوده‌ام و وقتي آن را ديدم نوشتم.

در دفعه پيشين كه فرهادي جايزه اسكار را در فيلم جدايي نادر از سيمين برد، جمعي كه در فرهنگ سياسي اين سال‌ها دلواپس نام گرفته بودند، ‌ابراز دلواپسي شديدي كردند كه اين جايزه سياسي است و به دليل سياه نمايي از ايران اين جايزه به وي تعلق گرفته است. اين‌بار من هم دوست دارم انتخاب اين فيلم سياسي باشد. حتي اگر جايزه اسكار سياسي نباشد، بي‌شك نمايش فيلم فروشنده در ميدان اصلي شهر لندن و به دعوت شهردار مسلمان آن...

اين روزها روي بورس‌ترين مطلب، بردن جايزه اسكار در بهترين فيلم خارجي توسط اصغر فرهادي، براي فيلم فروشنده است. البته اين فيلم دراسكار بر اساس چارچوب‌هاي هنري بايد انتخاب شود. حتما كار هنري فرهادي قابل تقدير است.

من شخصا منتقد مفهوم و محتواي آن بوده‌ام و وقتي آن را ديدم نوشتم. در دفعه پيشين كه فرهادي جايزه اسكار را در فيلم جدايي نادر از سيمين برد، جمعي كه در فرهنگ سياسي اين سال‌ها دلواپس نام گرفته بودند، ‌ابراز دلواپسي شديدي كردند كه اين جايزه سياسي است و به دليل سياه نمايي از ايران اين جايزه به وي تعلق گرفته است. اين‌بار من هم دوست دارم انتخاب اين فيلم سياسي باشد. حتي اگر جايزه اسكار سياسي نباشد، بي‌شك نمايش فيلم فروشنده در ميدان اصلي شهر لندن و به دعوت شهردار مسلمان آن قطعا يك رفتار سياسي بود.

این همه فيلم خوب‌تر از فروشنده در دنيا توليد مي‌شود و اين همه سال هم لندن و ميدانش وجود داشته. اما اين اتفاق نيفتاده است. اين‌بار نمايش فروشنده حتما با هدفي فراتر از نمايش يك فيلم هنري است. خود دست‌اندركاران و شهردار لندن هم اذعان داشته است كه اين كار يك كنش سياسي است.

اين كنش سياسي اين‌بار عليه سياست‌هاي نژاد‌پرستانه آقاي ترامپ است. اينكه مردم هفت كشور مسلمان توسط آقاي ترامپ ممنوع‌الورود به امريكا شدند، يك تهاجم بزرگ به دستاوردهاي بشري بود كه اتفاقا امريكا و سيستم سياسي‌اش با هر گرايشي هميشه خودشان را جدي‌ترين مدافع آن ارزش‌ها مي‌پنداشتند. چه اتفاق نژادپرستانه‌اي بد‌تر از اينكه قضاوت در مورد افراد، محل تولد اوليه آنان باشد.

ترامپ اگر حتي به صورت افراطي دلايلي براي افراد مشخصي كه نبايد وارد امريكا شوند، ارايه مي‌كرد، رييس‌جمهور تندرويي تلقي مي‌شد ولي اينكه شهروندان هفت كشور را بدون توجه به تفاوت‌هاي‌شان در يك سبد محاسبه كند، اين نژاد‌پرستي است. اين از جنس كارهاي هيتلري و نازي‌هاست. وقتي ترامپ اين سياست را اعلام كرد، بيشتر سياستمداران و مردم دنيا و بخش مهمي از مردم امريكا عليه اين سياست به خاطر نابود شدن ارزش‌هاي خودشان به دست ترامپ به مقابله برخاستند.

دستوري كه هيچ منطقي پشت آن نبود. دستور ترامپ پر از تناقض بود. نام يك شهروند ايراني در رفتارهاي تروريستي مهم دنيا نبود و بيشترين تروريست‌ها از عربستان و پاكستان بودند كه نام آنها در ليست ممنوع‌الورود‌ها نبود. يك نوع اجماع جهاني عليه اين تفكر ترامپ به وجود آمد. همه تلاش كردند كه اين رفتار‌ها را محكوم كنند.

شايد در تاريخ امريكا كمتر اينچنين اجماعي عليه سياست‌هاي يك رييس‌جمهور بوده باشد. در اين ميان سهميه مبارزه با تفكر استكباري و نژادپرستانه ترامپ خواسته يا ناخواسته بر دوش فيلم فروشنده و اصغر فرهادي و مهم‌تر از آن به دوش مردم ايران افتاد. همه دنيا مي‌دانند كه رهبران ايران در چهار دهه اخير مواضع ضد امريكايي داشته‌اند.

اما اين دشمني را در صحنه‌هاي سياسي ديده بودند. در راهپيمايي‌ها و شعارها يا در حضور منطقه‌اي در برابر منافع امريكا. اين‌بار ايران براي نخستين بار در صحنه فرهنگي عليه سياست‌هاي ترامپ ديده شد. اين يك پيام متفاوت بود. فيلمي كه در ايران ساخته شده است.

كارگردان هنرمند آن در ايران زندگي مي‌كند. بازيگرانش از مطرح‌ترين بازيگران فيلم‌هاي داخل ايران هستند. در ايران مجوز گرفته و اكران شده است. در ابتدا كانديداي اسكار بوده و در نهايت اسكار را برده است. اما در اثر همين سياست زشت نژادپرستانه ترامپ اجازه ورود به امريكا نگرفتند و اصراري هم به رفتن نكردند. در ابتداي وضع اين قانون ضد‌ايراني و ضد هفت كشوري كه عمدتا مسلمان بودند، بازيگر موفق آن خانم ترانه عليدوستي انصراف داد.

بعد هم كارگردانش به احترام هموطنانش كه در يك اهانت آشكار از ورود به امريكا منع شده بودند، ‌اعلام عدم حضور كرد. اينها همه يعني استكبارستيزي و مقابله با نظرات افراطي ترامپ. موج همبستگي سينماگران مطرح جهاني با اين فيلم ايراني شكل گرفت. در حقيقت اين فيلم مصرع بلندي از مبارزه جهاني عليه سياست‌هاي ترامپ شد. اينها همه سياسي بود.

شهردار لندن به دليل اينكه بتواند با اين سياست ترامپ مقابله كند، در يك ابتكار قابل ستايش نه به خاطر فيلم فرهادي كه بيشتر به خاطر مبارزه سياسي عليه ترامپ آن را مجاني در ميدان اصلي شهر لندن به نمايش در آورد. نشان داد ايران هم مي‌تواند در يك مبارزه مسالمت‌آميز عليه فاشيست نوين ترامپي جزيي از جامعه فرهيخته دنيا شود.

براي اين اتفاقات من آرزو دارم كه حتما اين جايزه سياسي باشد. سياست ترامپ ستيزي كه از ايران و از طريق هنر ارايه شده است. با اين نگاه اصلا محتواي فيلم در درجه دوم قرار دارد. اين‌بار برنده شدن و حتي اگر هم جايزه را به خودش اختصاص نمي‌داد باز هم خلق يك غرور ملي بود كه توسط سينماي فاخر ايراني شكل گرفت. استقبال مسوولان فرهنگي و اجرايي كشور از اين موفقيت هم در خور تقدير است. اين يك افتخار ملي و نه جناحي بود. يك افتخار ملي بود.