bato-adv
bato-adv
بی‌آزار شیرازی تصریح کرد:

فهم قرآن منحصر به ائمه نیست

حجت‌الاسلام و المسلمین بی‌آزار شیرازی معتقد است که فهم قرآن ممکن بوده و انحصاری نیست و پیشرفت علم، فهم قرآن را می‌افزاید.

تاریخ انتشار: ۱۴:۴۷ - ۱۶ فروردين ۱۳۹۶
ایکنا نوشت:

حجت‌الاسلام والمسلمین بی‌آزار‌شیرازی معتقد به پیشرفت در تفاسیر است و بر آن است که پیشرفت علم فهم قرآنی را می‌افزاید. او از تفاسیر جدید استقبال می‌کند اما معتقد است که معیار باید قرآن باشد. متن کامل این گفت‌وگو با ایشان را در پی می‌خوانید:
 
ایکنا: در تاریخ تفاسیر دوران جدیدی را از سید جمال الدین اسدآبادی می‌بینیم که به انسان و مسائل اجتماعی توجه می‌شود و روش‌های جدیدی را هم داریم و ما شاهد مطالعات میان‌رشته‌ای و تحقیقات هرمنوتیک هستیم، شما این تغییرات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
قرآن کریم کتاب خداست و مانند سایر کتب خدا، این کتاب مانند کره زمین و انسان می‌ماند. شما می‌بینید انسان هر چه از نردبان علم بالاتر می‌رود، افق دیدش نسبت به جهان تغییر می‌کند. شما اگر نردبانی را روی این ساختمان بگذارید و بالا بروید، منظره‌های بیشتری را می‌بینید. هر چه علم بیشتر جلو می‌رود، انسان به آفرینش خود انسان بیشتر آگاهی می‌یابد.
 
زمانی بود که با حدسیات گفته می‌شد انسان در رحم مادر این تغییرات را از سر می گذراند، شبیه به تخم مرغ است و ... اما حالا هلندی‌ها دوربینی درست کرده‌اند که بسیار کوچک است و از جنین تصویربرداری کرده و واقعیت‌ها را از نزدیک دید‌ه‌اند و جنین‌شناسی تبدیل به علم شده است.
 
نسبت به آیات قرآنی نیز گذشتگان با فهم خودشان و به میزانی که از نردبان علم بالا رفته بودند حرف می‌زدند طبیعی است، هر چه جلوتر برود فهم‌شان بیشتر می‌شود.
 
قرآن هم این مسئله را بیان می‌کند. قرآن می‌گوید که «وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ: و از آسمان آبى به اندازه [معين] فرود آورديم و آن را در زمين جاى داديم...» (مومنون، ۱۸) خداوند آب را نازل می‌کند و انسان به میزان توانا‌یی‌اش از آن استفاده می‌کند. این اختلافات وجود دارد آب به صوت قالب‌های مختلف درآمده است که اندازه‌های مختلف دارند. قرآن نیز چنین است.
 
نکته دیگری هم هست. برخی‌ها در طول تاریخ معلومات خود را به درخت قرآن پیوند زده‌اند و همان معلومات خود را گرفته‌اند و بسیار خوشحال شده‌اند که قرآن همان چیزی را می‌گوید که ما می‌گوییم. فرقه معتزله این کار را کرده است فرقه اشاعره، ماتریدیه و دیگران هم همین کار را انجام داده و به نتایج مختلف رسیده‌اند. در زمان ما دو شخصیت پیدا شدند که قرآن را از دست تفرقه جویان نجات دادند، یکی علامه در قم و دیگری شیخ محمد عبده در مصر که گفتند بیاییم و ببینیم خود قرآن چه می‌گوید و تفسیر قرآن به قرآن را پایه گذاری کردند و به حمد خدا شاگردان این دو در ایران و مصر به این روش فعالیت می‌کنند و به دنبال آن هستند که قرآن چه می‌گوید و نه این که ما همان معلومات خود را از قرآن دریافت کنیم.
 
ایکنا: روش سنتی و مدرن در طول و یا در عرض هم هستند؟
 
طبیعی است که برخی که اخباری یا اهل حدیث هستند فکر می‌کردند که ما قرآن را نمی فهمیم و تنها خدا، ‌پیامبر و اهل بیت آن را می‌فهمند، این مسئله با خود آیات قرآن منافات دارد. قرآن می فرماید ما قرآن را نازل کردیم «بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ: [زيرا آنان را] با دلايل آشكار و نوشته‌‏ها [فرستاديم] و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى و اميد كه آنان بينديشند» (نحل، ۴۴) یعنی چنین نیست که خداوند این مطالب و مفاهیم را به پیامبر واهل بیت واگذار کرده باشد و یا این که بگوید این قرآن را تنها خودم می‌فهمم و بس.
 
این حرفی بود که مسیحیان در گذشته می‌زدند و این‌هایی که در برابر ایشان پروتستان خوانده می‌شدند، مدعی فهم انجیل شدند. کاتولیک‌ها معتقد بودند تنها فهم کنندگان تورات و انجیل هستند. جنگ‌های زیادی میان این فرقه‌ها شد.
 
اخباری‌ها و اهل الحدیث چنین بیان می‌کردند و به قول شهید مطهری تفاسیر اخباری همه قرآن را شامل نمی‌شود و فقط آیاتی را دارد که در ذیلش حدیثی وارد شده است و احادیث هم طبیعی است که بسیاری از آنها جعلی است و روایات بسیار اندکی ذیل آیات وجود دارد که صحیح باشد، ثانیا در بسیاری از موارد ائمه و پیامبران به اندازه فهم مخاطبین صحبت کرده‌اند و چنین نبوده است که بگویند هیچ کس حق ندارد درباره قرآن سخن بگوید و تنها آن چیزی درست است که ما گفته‌ایم بلکه وقتی از حضرت امیر می‌پرسند که آیا قرآن همان چیزی را بیان کرده است که پیامبر گفته‌اند یا چیزهای دیگری را هم هست. امام علی(ع) می‌فرمایند همه آن چیزی که پیامبر گفته است درست است، اما الان خداوند یک فهم خوب را به افرادی می‌دهد که این قرآن را می‌فهمند.
 
ما اگر دقت بکنیم و قرآن را تکه تکه نکنیم، مانند مقتسمین که قرآن آنها را نکوهش‌ می‌کند، به فهم قرآن نائل می‌شویم، الان هم خیلی‌ها هستند که آیات را گسسته می‌خوانند و اگر پیوسته بخوانند خواهند دید که خود قرآن آیاتش را تفسیر می‌کند. از این رو ما در عین حالی که مانند علامه طباطبایی از روایات صحیح استفاده می‌کنیم، از آن تفکر و تدبری که قرآن سفارش کرده است، نیز بهره می‌گیریم، اما نه این که از خودمان مایه بگذاریم و معلومات خودمان را به قرآن پیوند بزنیم، بلکه باید توجه کنیم که قرآن خودش چه می‌گوید و تفسیر قرآن به قرآن را محل توجه قرار دهیم و موفقیت در این راستاست و ائمه مانند حضرت امیر که در نهج بیان جالبی دارد و می‌فرمایند کسانی که از خودشان تفسیر می‌دهند مانند کسانی هستند که امامان قرآن‌اند و نه این که قرآن امامان آنها باشد.
 
بنابراین ما باید تلاش کنیم مانند علامه طباطبایی، قرآن را امام قرار دهیم و خودمان سخنگوی قرآن نباشیم.
 
ایکنا: آیا شما تاریخ تفسیر را طولی می‌بینید و اینکه ما هر چه پیش می‌رویم، بیشتر به مراد قرآن پی می‌بریم و جریان‌های ظاهری حدیثی و اخباری تاریخ مصرف خاصی دارند و یا کم رنگ‌تر شد‌ه‌اند؟
 
من چنین صحبتی ندارم، مانند علامه ما باید روایات را در پالایشگاه اجتهاد بگذاریم، آنهایی که صحیح است مورد استفاده قرار دهیم، اما آنهایی که جعلی است و یا روایاتی باشد که به اندازه فهم مخاطب آن زمان صحبت کرده باشد و معنایش محدود کردن باشد را با دقت بیشتری مورد استفاده قرار دهیم.
 
ما این جا باید به معیار پیامبر و ائمه رجوع کنیم که فرمودند هر چه از ما می‌شنوید به قرآن عرضه کنید هر چه با قرآن موافق بود بگیرید و هر چه مخالف بود کنار بگذارید. حالا کلام مفسران جدید باید به قرآن ارائه شود و اگر دلیلی قرآنی داشتند می‌پذیریم.
 
ایکنا: مرادتان از موافقت با قرآن چیست؟ همه مکاتب خود را موافق با قرآن می‌دانند.
 
هر کدام از این جریانات یک آیه را گرفته‌اند و از متشابهات سو استفاده می‌کنند و قرآن را مقابل خود منطبق می‌کنند، اما تفسیر قرآن به قرآن به این معناست که معنای آیه در جمع کل آیات قرآن و سوره دیده شود و نه  اینکه آن را مبهم کرده و معنا به آن تزریق شده باشد. از این کارهای زیاد شده است و تمام افرادی که در قلب‌شان مرضی بوده از متشابهات سو استفاده کرده‌اند اما ما باید به معنای آیه در کل قرآن و سوره رجوع کنیم. تاویل این آیات در کتاب الله است و قرآن این آیات را معنی کرده است.