bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۴۳۳۱۴

راه‌های درمان فحش و ناسزاگویی در روزنامه کیهان

انديشه و درنگ در پيامدهاى زشت فحش، راه عملى درمان اين بيمارى است، با يادآورى مداوم آن، احساس نفرت از اين رفتار، شدت می‌گیرد و در نهايت به ريشه‌كن شدنش مى‌انجامد.

تاریخ انتشار: ۰۹:۳۸ - ۱۶ دی ۱۳۹۶

روزنامه کیهان بخشهایی از سخنان مرحوم آیت‌الله حاج آقا مجتبی تهرانی را در باره فحش و ناسزا منتشر کرده است.

در بخشی از این مطلب آمده است:

ناسزا گفتن و دشنام دادن از رفتارهاى بسيار زشت و زننده‌اى است كه آدميان كم و بيش به آن مبتلايند. اين بيمارى، مايه نابودى پيوندهاى عاطفى انسان شده، دشمنى و كينه را پديد مى‌آورد.

فحش، بذاء، سلاطه، تفحش و سب، كلماتى گوناگون با معانى بسيار نزديك به هم، بلكه مترادف و هم معنايند. فحش در لغت به معناى افزايش بدى از حد مجاز است؛ يعنى وقتى بدى از حد خود فراتر رود، شخص به ناسزاگويى روى می‌آورد. ((تفحش)) به معناى بيهوده گفتن يا هرزه‌گويى، ((سب)) به معناى گفتار زشت يا دشنام، ((بذاء)) به معناى بد زبانى و ((سلاطه)) نيز به معناى زبان درازى است.

دانشمندان اخلاق، به كار بردن سخنان زشت براى‌اشخاص را فحش و ناسزا مى گويند.

* اقسام فحش
فحش را از جهت انگيزه گوينده به دو قسم مى‌توان تقسيم كرد:
1 - فحش با انگيزه آزار (قصد جدى )
گاه ناسزا براى رنجاندن و آزردن خاطر ديگرى گفته می‌شود. دشنام‌دهنده در اين حالت با جديت ناسزا گفته، حرمت شكنى مى كند.
2 - فحش با انگيزه شوخى
هرزه‌گويى و فحش چه بسا براى شوخى باشد. ناسزاگويى در چنين حالى، بدون انگيزه رنجاندن است.
گاهى هم اين صفت ناپسند، عادت شده، بدون انگيزه خاصى انجام می‌گیرد. فرد بيمار در اين حال براى رساندن مقاصد معمول خويش، سخنان زشت را به زبان می‌آورد. فحش از جهت زشتى كلمات به كار رفته نيز به مرتبه‌هاى گوناگون تقسيم می‌شود. برخى بسيار زشت است و برخى زشتى كمترى دارد.البته ميزان زشتى و ناپسندى سخنان فرد نزد اقوام و ملت‌هاى گوناگون مختلف است، به اين معنا كه گاه سخنى در شهرى بسيار ناپسند شمرده می‌شود و در شهر يا كشور ديگر به آن اندازه ناپسند نيست.

فحش و ناسزا در سخنان بسيارى از پيشوايان معصوم(ع ) به شدت نكوهش شده است تا آنجا كه فرموده‌اند: در اسلام فحش نيست و مسلمان ناسزا نمى‌گويد. رسول اكرم (صلى‌الله عليه و آله و سلم ) می‌فرماید:الفحش و التفحش ليسا من الاسلام فى شى؛ ناسزا گفتن و هرزه‌گويى در هيچ موردى از اسلام نيست.

* ریشه‌هاى درونى فحش
ناسزاگويى در يكى از عوامل ذيل ريشه دارد:
1 - خشم و عصبانيت
فحش، اغلب از شعله‌ور شدن خشم سرچشمه می‌گیرد. فرد خشمگين به دليل ناتوانى در مهار كردن خشم خود، به رفتار زشتى چون فحش دچار می‌شود و با تكرار و استمرار آن، اين رفتار به شكل عادت در می‌آید.
2 - شوخى
گاه ناسزاگويى فقط براى مزاح و شوخى با فرد و خنداندن ديگران صورت می‌گیرد كه اين خود درنيروى شهوت ريشه دارد. هرزه‌گويى‌هاى دلقك‌هاى دربار پادشاهان، از اين نوع به شمار می‌آید.
3 - عادت
تربيت نادرست در شيوه سخن گفتن، سخنان ناهنجار و نازيبا را براى انسان عادى مى‌سازد. فرد مبتلا به فحش در چنين حالتى، بدون سركشى دو نيروى خشم و شهوت، دشنام می‌دهد؛ زيرا ناسزاگويى براى او، مانند سخنان ديگرش به شكل عادت در آمده است.

راه‌هاى درمان فحش
انديشه و درنگ در پيامدهاى زشت فحش، راه عملى درمان اين بيمارى است، با يادآورى مداوم آن، احساس نفرت از اين رفتار، شدت می‌گیرد و در نهايت به ريشه‌كن شدنش مى‌انجامد.

همچنين بايد كوشيد تا ریشه‌هاى اين رفتار، نابود و غضب و شهوت سركش رام و فرمانبردار شود، كه مهار كردن اين دو نيرو مايه رهايى انسان از همه آفت‌هاى زبان است. كوشش در به كار گرفتن سخنان نيكو و استفاده از گفتار خوش، راهى عملى براى درمان بيمارى فحش است. عادت كردن به گفتار نيكو، ملكه زشت و ناپسند ناسزاگويى را از روان آدمى خارج می‌سازد.