سیدحمید کلانتری معاون امور تعاون وزیر تعاون، کار ورفاه اجتماعی در شهروند نوشت:
همه بیاییم دعای تحویل سال را با حالی خوش و با نیتی پاک و خیرخواهانه و با قلبی آکنده از عشق، با تمام وجودمان زمزمه کنیم و از خدای مهربان و تحولدهنده حالها بخواهیم حال ما را و حال مردم را به سوی خیر، خوشی و خوبی با رفع همه مشکلات پیشرو متحول سازد.
از خدا تحول همهجانبه بخواهیم. حتماً از گذشته و ضعفهای کوچک و بزرگمان طلب مغفرت کنیم و فکر و دل خود را برای تحول آماده سازیم. همه، بهویژه آنان که در سرنوشت جامعه و در بهبود شرایط مردم و پیشرفت کشور موثرند باید در این دعا و این تحولخواهی و در این نیایش بزرگ مشارکت کنند، از خدا بخواهیم.
جامعه ما را از افتراق، از دو دستگی و چند دستگیها به سوی همدلی، همکاری، رفاقت و وحدت فراگیر متحول سازد تا بپذیریم که تنها راه رفاه و آسایش ملت و رشد و پیشرفت کشور، وحدت است و رفاقت و نه تفرقه و تخریب، بپذیریم در انتخابات گوناگون با اخلاق و در چارچوب قانونی و با جدیت رقابت کنیم و بعد از آن به گروه یا فرد برگزیده دست همکاری و کمک دهیم و بپذیریم برای رسیدن به این منش باید باب گفتوگو مباحثه و تضارب آرا و اندیشهها را باز کنیم، باید گفتن و شنیدن، احترام گذاشتن به آرای گوناگون و مخالف، تبدیل به یک رویه پایدارشود.
تحول دیگری که جامعه به شدت انتظارش را میکشد، همکاری همگانی در مبارزه و مقابله همهجانبه با هرگونه فساد، رشوه، اختلاس و سوءاستفاده از بیتالمال است. دولت، قوه قضائیه، دستگاههای نظارتی، اطلاعاتی، انتظامی، رسانهها، سازمانهای مردمنهاد و با مشارکت همه گروههای مردمی به مراکز مختلف در قالب یک برنامه جامع، عزم خود را برای شناسایی، افشا، مقابله با هر منفعتی، در هر جایگاه و نظامی عزم کنند و هیچ خط قرمزی در این راه بهجز خدا و منافع ملی مدنظر نگیرند و به مردم گزارش دهند و مطمئن باشیم که این تحول قطعاً موجب اعتماد مردم به نظام و برگشت سرمایههای اجتماعی از دست رفته خواهد شد.
تحول و دعای سومی که خوب است در تحویل سال بخواهیم این است که خدای مهربان به همه در هر شغل، مسئولیت، سمت و موقعیت اجتماعی که هستند توفیق دهد که هر کاری برعهده دارند ولو کوچک، آن کار را خوب انجام دهند و هرکس تلاش کند، هم صادق هم درستکار و هم گرهگشا باشد.
یک لحظه در نظر بگیرید اگر این تحول در اندیشه و گفتار جامعه رخ دهد، اگر کارمندان کار مردم را بهتر راه بیندازند، اگر مدیران بهتر برنامهریزی و نظارت کنند، اگر معلم و استاد بهتر درس بدهند، اگر دانشآموزها و دانشجویان بهتر درس بخوانند، اگر کاسب، تعمیرکار، فروشنده ، راننده و هر فردی در هر صنفی وظیفهاش را درست و سالم و به موقع انجام دهد و البته اگر مدیران ارشد در دولت و نمایندگان محترم در مجلس و قضات در دستگاههای اجرایی درست عمل کنند، برنامههای درست ارایه بدهند و خوب مدیریت کنند و با بررسیهای کارشناسی دقیقتر، طرحها و برنامهها و اقداماتی را تصویب و به اجرا بگذارند که از حداکثر کارآمدی و بهرهوری در تأمین منافع ملی و آحاد جامعه بهویژه اقشار ضعیف و مناطق دوردست و محروم برخوردار باشند، چقدر سریع به سمت رشد و توسعه کشور و حل مشکلات قدم بر میداریم.
تحول چهارم که قطعاً مورد استقبال و همراهی جامعه قرار میگیرد، نزدیکتر شدن مسئولان، مدیران و موثران و بزرگان در سطوح مختلف به مردم و بهویژه تودههای محروم و مستضعف است، چقدر زیباست که بزرگان جامعه و استانها بیشتر در کوچه و بازار و در بین مردم دیده شوند، به میان مردم بروند، مستقیماً حرفها و دردهایشان را بشنوند بدون هرگونه تکلف و تشریفات. و برای نیروهای همراه هم حداقل هفتهای یکبار، ساعتی در هفته یا ساعاتی در ماه فضایی فراهم شود که در محلات و در مراسمها، در جشنها و عزاها، در غمها و شادیهای مردم شرکت کنند، چقدر دوست داشتنی بود رابطه صمیمانه بزرگانی چون شهیدان محراب، شهید مدنی، شهید صدوقی، شهید دستغیب و....
با مردم کوچه و بازار. چقدر راحت متوجه کمبودهای مردم میشدند و چقدر سریع در رفع مشکلاتشان تلاش میکردند بهویژه در بحرانها. مثلاً به خاطر دارم شهید صدوقی چگونه و چقدر سریع برای مردم زلزلهزده طبس یا برای زلزلهزدگان سیستانوبلوچستان، امکانات مردم یزد را بسیج کرد و خود ساده و بیریا در توزیع کمکهای حضور یافت و مدیریت کرد و درِدفترش همیشه به روی همه باز بود.
اخیراً اقدامات امام جمعه محترم و ارزشمند تبریز به حذف تشریفات و حضور ساده و بیآلایش در بین مردم بازتاب بسیار خوبی داشته است.
پیام همه اینها این است که مردم تشنه عدالت هستند، با تبعیضها مخالفند و دوست دارند دیده شوند و به آنها محبت شود و احترام گذاشته شود و بدون هیچ بهانه و توجیهی مسئولان باید به سمت مردم برگردند.
اما تحول پنجمی که بیشتر مخاطبش متولیان مسائل فرهنگی، اجتماعی، دینی و همه مردم هستند، تحول در روشهای تبلیغی، تربیتی و آموزشهای دینی و اخلاقی است.
آنچه قطعاً باور داریم و بعضی از بزرگان نیز بر آن اذعان داشتهاند این است که در تبیین ترویج و گسترش ارزشهای دینی و رشد اخلاقی در جامعه و جذب جوانان نسل سوم و چهارم به سوی این باورها و ارزشها دچار چالشهای جدی بوده و هستیم، بهویژه با توجه به تغییرات گستردهای که در دنیای مجازی در تعاملات اجتماعی به وجود آمده است.
به نظر میرسد حوزههای علمیه، مساجد، مدارس، دانشگاهها، رسانهها و بهویژه رسانه ملی باید روشهای جدید و جذابی در تبلیغ و اشاعه فرهنگ دینی طراحی و به اجرا بگذارند، باید با دنیا و فضای واقعی جوان و نوجوان امروز و آنچه در بین آنها و در اندیشه آنان میگذرد بیشتر آشنا شد.
باید روشهای جذاب و ایجابی را گسترش داد و از روشهای سلبی و بازدارنده پرهیز کرد، باید آموزههای دینی را با زمزمههای محبت در هم آمیخت و در زرورقهای زیبا و با ادبیات جدید عرضه کرد تا مورد پذیرش قرار گیرد.
قطعاً روشهای تبلیغی در این زمان با دوران انقلاب و دفاع مقدس و شرایط آن متفاوت باید باشد. خدا رحمت کند آزاده سرفراز ابوترابی را وقتی از او پرسیدم رمز موفقیت شما در جذب اسرا و حتی مخالفان در دوران اسارت چه بود در یک کلمه جواب داد «محبت». باید بپذیریم که با محبت خارها گل میشود.
باید به آیه ١٥٩ سوره آلعمران، تذکر خداوند به پیامبر رحمت بازگردیم که فرمود: ای پیامبر اگر تو تندخو و با روشهای خشن با مردم روبهرو میشدی، مردم از گردت پراکنده میشدند ولی به لطف الهی دلت به سوی مردم نرم شد و اینگونه توانستی موفق شوی. حال از مردم در گذر و برای گناهانشان طلب استغفار کن.
و البته تحولات دیگر فردی و اجتماعی هم هست که باید از درگاه خدای بزرگ در آستانه تحویل سال طلب کنی که برای پیشگیری از تطویل مطلب به آنها نمیپردازم.
بار خدایا! ای تحولگر حال و احوالها، حال ما و جامعه ما و همه مسلمانان را به بهترین حال متحول بفرما.