تالار وزارت کشور این روزها میزبان کنسرت خنده حسن ریوندی است. کمدین، شومن، مقلد صدا و یا هر چیز دیگری که شما بنامیدش؛ که تمام متر و معیار و رکوردهای برنامههای این چنینی را رد کرده و به دستاوردهایی رسیده که بیا و ببین!سال گذشته در چنین روزهایی که شهر در التهاب انتخابات میسوخت؛ یکی از مهمترین خبرگزاریهای این دیار خبری داد که بعد از گذشت یکسال هنوز هم نمیشود هضمش کرد. آن خبرگزاری معتبر از بلیتهای ٣٠٠هزار تومانی کنسرت خنده یکی از ستارگان دنیای مجازی خبر داده بود. ستارهای به نام حسن ریوندی؛ که درحالی بلیتهای ٢٥٠ و ٣٠٠هزار تومانی برای کنسرتش فروخته بود که تا آن زمان گرانترین بلیتهایی که در کنسرتهای ایران به فروش رفته بود، بلیتهای کنسرت کیتارو آهنگساز جهانی مطرح ژاپنی بود که مرغوبترین ردیفهایش به قیمت ۱۹۵هزار تومان فروخته شده بود.
به گزارش شهروند، حالا کسانی که این عصرها از مقابل تالار وزارت کشور میگذرند خبر میدهند که جدیدترین کنسرتهای خنده این چهره که از رسانههای مجازی رشد کرده، حتی شلوغتر از کنسرتهای سال گذشتهاش شده است. کنسرتهایی که به گفته سایت ایران کنسرت، قیمت بلیتهایش از ٤٠هزار تومان آغاز شده و درنهایت به بلیتهای ۲۰۰، ۲۵۰ و حتی ۳۰۰هزار تومانی ردیفهای جلو ختم میشود و این یعنی در این شهر کسانی هستند که ٣٠٠هزار تومان میدهند تا یک ساعت به جوکهای ریوندی بخندند و به طور متوسط درآمد نیممیلیارد تومانی به جیب برگزارکنندگان کنسرت خنده بریزند.
حسن ریوندی کیست؟
کمدینی که در کنسرتهایش رکوردهای قیمتی را یک به یک فرو میریزد؛ برای مخاطبانش چهره چندان آشنایی نیست. کسی که جز یکسری هنرنمایی آن چنانی دربرخی کانالهای تلگرامی و نظایر آنها؛ نه سابقهای دیگر دارد و نه سلیقه آشکار و ظرفیت و استعدادی. تنها اطلاعاتی که درباره ریوندی میشود یافت در بخشی از کاتالوگ یکی از اجراهای این استندآپ کمدین آمده: ریوندی کار خود را با تقلید صدای شخصیتهای کارتونی شروع کرد و سپس به تقلید صدای خوانندگان سنتی ایران ازجمله شهرام ناظری و خوانندگان پاپ همچون ناصر عبداللهی و علیرضا عصار پرداخت. اما اینکه این شومن در کنسرتهایش چه میکند که مخاطبانش با طیب خاطر دست در جیب کرده و ٣٠٠هزار تومان میدهند؛ علاوه بر اینکه در عمق خود «کم فرهنگی قشری که قاعدتا آنقدر مرفه و متمول است که میتواند بلیتی با چنین قیمتی را برای خود و خانوادهاش خریداری کند» را به نمایش میگذارد؛ که همچنین راحتی کار کمدینهای این دیار را هم نشان میدهد. ریوندی درباره کنداکتور برنامههایش گفته که «در کنسرت خنده بهعنوان یک استندآپ کمدین به مدت یک ساعت و نیم مطالب طنز اجتماعی میگویم.» همین. ظاهرا خنده در این مرز و بوم متاسفانه بدل به کالایی چنان کمیاب شده که برنامهای چون کنسرت خنده با کنداکتوری که یک در میان لطیفهگویی است و تقلید صدا؛ میتواند گل سرسبد تمام برنامههای تفریحی به شمار آید. اما هنوز هم که هنوز است خیلیها بر این باورند اگر قرار باشد بلیت چنین برنامهای ٣٠٠هزار تومان باشد؛ آن وقت هزینه آبونمان کانالهای ماهوارهای که پر از تقلید صدای خوانندگان هستند، نباید چندبرابر این مبلغ باشد؟
آیا سالن وزارت کشور مناسب ریوندی است؟
پاسخ این پرسش نیاز به یک مقدمهچینی تاریخی دارد. تالار وزارت کشور که از آن به رسمیترین سالن کشور یاد میشود، سالنی است که در سالهای اخیر بهخصوص در زمینه موسیقی با سختگیریهای فراوان، بیشتر مشتاقان اجرای برنامه را رنجانده و درنهایت به اجرا در تالارهای دیگر واداشته. سالنی که سال گذشته در همین روزها مدیرش با افتخار گفت که موسیقی پاپ واجد کیفیت لازم برای اجرا در این سالن نیست. سالنی که در برنامه سال گذشتهاش میتوان به نامهایی چون همای، عالیم قاسیموف، همایون شجریان، سالار عقیلی و شهداد روحانی برخورد که نشان میدهد معیارهای انتخاب خوانندگان بهطور جدی در این سالن رعایت میشود. بهخصوص که نام این تالار، وزارت کشور است که میتواند به این معنا باشد که اجراهای این سالن تا حد زیادی از معیارهای مدنظر دولت بهرهمندند. حالا ناگهان اینکه میبینیم حسن ریوندی در این سالن روی صحنه میرود، آن هم با قیمتی که همانگونه که قبلا در این صفحه اشاره شده بود، حتی در کنسرتهای غولهایی چون استاد شجریان و شهرام ناظری نیز مناقشهبرانگیز است؛ آیا مشکوک نیست و نمیتواند بحث را به جاهای خاصی بکشاند؟
ریوندی: یک پزشک هم ماهی ٨٠٠میلیون میگیرد!!
در پاسخ به کسانی که قیمت بلیت کنسرت خنده را بالا میدانند؛ حسن ریوندی مواردی چون افزایش هزینههای برگزاری کنسرت و تبلیغات گران را جزو دلایل گرانی بلیت این برنامه زنده میداند. اما ادامه حرفهای او بامزه است: خیلیها به من میگویند که خوش به حالت که درآمد سرشاری داری. من از این حرفها تعجب میکنم. بارها گفتهام درحالیکه یک تاجر با یک تلفن میلیاردها تومان پول جابهجا میکند یا یک پزشک جراح در ماه حدود ٨٠٠میلیون تومان درآمد دارد؛ این ارقام کجایش زیاد است؟ ببینید همتاهای من در آمریکا و اروپا سالی ٣٥میلیون دلار درآمد دارند. قیمت شادی چقدر است؟ یکبار پس از اجرای برنامه دیدم شخصی که افسردگی شدید داشته، نیم ساعت سر اجرای من قهقهه زده است و پزشکش گفت نیمساعت خنده او برابر با سه سال مراقبت ویژه است. من میخواهم بیماریهای روان را از مردم دور کنم تا بتوانم سلامت جسم و روح را هدیه دهم و این برای من مثل عبادت میماند.
هنرپیشگان کنسرتهای خنده
درباره کنسرتهای خنده نکته مهم این است که علاوه بر مردم عادی قشر خاصی با ادعاهای روشنفکری نیز از این کنسرتها استقبال میکنند. صفحه شخصی ریوندی پر است از عکسهای هنرمندانی که در کنسرتهای خنده حضور یافته و خوب هم خندیدهاند. شاهد این مثال عکسهای پرشمار سوپراستارهایی چون امین حیایی، محمدرضا گلزار، الناز شاکردوست، رامبد جوان، سیامک انصاری، محمد اصفهانی، احمد پورمخبر، هرمز شجاعیمهر و... است که در کنسرت خنده حسن ریوندی یکساعتونیم خندیدهاند. اکبر عبدی، پوریا پورسرخ، نرگس محمدی، لیلا بلوکات و نسرین مقانلو هم میهمان ویژه این کنسرت بودهاند...
مقایسه قیمت بلیت کنسرت ریوندی با دیگر آثار هنری
حسن ریوندی درحالی بلیتهای کنسرت خنده را ٣٠٠تومان میفروشد؛ که کنسرتها و برنامههایی در حوزههای دیگر ارقامی در چنین حد و اندازههایی را در رویایشان هم نمیتوانند تصور کنند. آنهم درحالی که برنامههای ارزشمندی که در سالهای اخیر با دهها عوامل هنری و فنی و طراحیهای ویژه صحنه و لباس ساخته شدهاند؛ خودشان با اتهام گرانفروشی روبهرو بودهاند. مثلا نمایش الیور توئیست با بازیگرانی چون نوید محمدزاده، مهناز افشار و آتیلا پسیانی؛ و کنسرت نمایش سی با حضور همایون شجریان، بهرام رادان، سحر دولتشاهی و صابر ابر...
اطاله کلام نمیکنیم و فقط مروری داریم بر قیمت بلیتهای برخی کنسرتها و برنامههای سالهای اخیر.
نمونهای از لطیفههای ریوندی در کنسرتش
اگر تاکنون شانس یا فرصت یا ٣٠٠ هزار تومان ناقابل نداشتید که بنشینید پای برنامه فاخر حسن ریوندی؛ نمی خواهم بگویم چیزی را از دست نداده اید. اتفاقا چرا. جوک های حسن آقا را از دست داده اید. جوک هایی که چند تا از آن بامزه هاشان را انتخاب کرده ایم تا با فضای کنسرت خنده آشنا شوبد. اما اگر حس می کنید چندان هم بامزه نیستند، به خدا تقصیر ما نیست. این ها تازه بامزه ترین ها هستند!
پسرهای ایرانی اول شکست عشقی به دنیا میان بعد دستوپا در میآورند
پسره به خاطر دختره رگ دستشو زده بود بردنش بیمارستان درجا عاشق پرستارشد. مدام عاشق میشن.
یکی از رفقا میگفت کاش خدا قبل از اینکه ما رو از دنیا ببره ٥دقیقه قبلش فرصت بده گوشیهامونو فرمت کنیم. و الا نهتنها مجلس ختم نمیگیرن بلکه جنازهمان را هم آتش میزنند.
صحبت از سربازی شد در مراسم خواستگاری میگفتن سربازی تنها راهیه که پسرها میرن و آدم میشن اما دخترا چی؟ نگران نباشید دخترا فرشتهاند. اما این را بدانید مقام آدم از فرشته بالاتره تو خارج تو فیلمها آدم میبینه پلیس میزنه به شیشه قربان شما تخلفی مرتکب شدید میگه اجازه هست مدارکتونو ببینم حالا تو ایران میگه ننویس آقا، جان مادرت ننویس دستشو میبوسه پاشو میبوسه
یک درس بسیار مهم خواستگاری. اگر خواستگار یک درمیلیون آمد، اگر خواستگار اومد و شما سینی چایی آوردید، اگر از دورترین نقطه چای برداشت بسیار خوشش آمده مطمئن باشید از شما خوشش آمده بله را بگید که دیگه کار تمومه اگر از وسط سینی برداشت بعدها خوشش میاد بردار بله را بگو فرصت را از دست نده، اگر از همون جلو برداشت یکم بد قلقه اما عاشقتون میشه. میخوام بگم بله را بگید هدف من این بود نذارید بره این بره خدا میدونه بعدی کی بیاد.
بالاترین میزان صدقه را ما ایرانیها میدهیم، بیشترین میزان تصادف را ما داریم. نمیدونم پولا پول نیستن یا صندوقهارو سیخکاری کردن
در مدرسه یک عمر بمانی همه هیچ است
خود را به حقیقت برسانی همه هیچ است
جز مسخرگی هر چه بدانی همه هیچ است
هیچ چیز تلختر از خنده قشر مرفه برای جامعه فقیری مثل ایران نمیشه