bato-adv
bato-adv
تحلیلگران مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با فرارو بررسی کردند

سرانجام جنگ تجاری آمریکا و چین

تصمیمات ترامپ در خصوص تعرفه‌های وارداتی از مدت‌ها قبل گریبان‌گیر کشورهای اروپایی، کانادا و مکزیک شده بود و جنگ تجاری میان آنها و ایالات متحده آمریکا رقم زده بود که تا حدی این تنش افزایش پیدا کرد که فضای نشست گروه جی7 را تحت تاثیر قرار داد و حتی ترامپ بعد از امضای بیانیه این گروه، امضای خود را پس گرفت. حالا به این جنگ، چین نیز اضافه شده است

تاریخ انتشار: ۱۷:۲۸ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۷

تاثیر حضور چین در جنگ تجاری

فرارو- روز جمعه دولت چین در واکنش به افزایش تعرفه‎‌های واردات توسط رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که قصد انجام اقدام متقابل را دارد و حالا چین هم به جمعه حاضران در جنگ اقتصادی با ایالات متحده افزوده شده است و در کنار اروپا، کانادا و مکزیک به دنبال ایستادگی در برابر اقدامات قلدرمابانه ترامپ است. اما آیا این امکان پذیر است؟

به گزارش فرارو؛ بالاخره مطابق اعلام دولت آمریکا، تعرفه‌های وارداتی جدید آمریکا علیه محصولات صنعتی چین از جمله هوافضا، رباتیک و به خصوص تولیدات صنایع خودروسازی وضع اعمال می‌شود و این مسئله موجب شد دولت چین سریعا به آن واکنش نشان دهند از اقدام متقابل صحبت به میان آورند. اما ماجرا از مدت‌ها قبل آغاز شده بود. زمانی که ترامپ در ماه مارس گذشته از تصمیم خود مبنی بر افزایش تعرفه برخی کالا‌های وارداتی از چین خبر داد. خبری که با واکنش متقابل چین مواجه شد، اما اقدام عملی در این خصوص طی ماه می‌ مسکوت ماند و آتش بسی کوتاه‌مدت میان دو طرف حاکم شد و حتی اخباری با تیتر «پایان جنگ تجاری میان چین و آمریکا» در خروجی رسانه‌ها قرار گرفت.

اما روز جمعه پس از اعلام خبر قطعی وضع تعرفه‌های ۲۵ درصدی از سوی آمریکا، وزیر بازرگانی چین در بیانیه‌ای اعلام کرد: «آمریکا همچنان همان طرز تفکر قبلی خود را حفظ کرده و بر همین اساس اعلام جنگ تجاری کرده است.» بر پایه این بیانیه، چین تاکید کرده که این کشور مخالف هرگونه جنگ تجاری است و آن را در تضاد با منافع ملی این کشور، جهانی‌سازی و سیستم تجارت جهانی می‌داند. دولت چین اعلام کرده است که در برابر وضع تعرفه‌های جدید آمریکا بر ۱۱۰۰ کالای صادراتی این کشور به آمریکا به اقدامی متقابل دست خواهد زد.

نکته قابل توجه در این موضوع آن است که تصمیمات ترامپ در خصوص تعرفه‌های وارداتی از مدت‌ها قبل گریبان‌گیر کشور‌های اروپایی، کانادا و مکزیک شده بود و جنگ تجاری میان آن‌ها و ایالات متحده آمریکا رقم زده بود که تا حدی این تنش افزایش پیدا کرد که فضای نشست گروه جی ۷ را تحت تاثیر قرار داد و حتی ترامپ بعد از امضای بیانیه این گروه، امضای خود را پس گرفت. حالا به این جنگ چین نیز اضافه شده است.

اگر توافقی میان آن‌ها و آمریکا صورت نگیرد بدون شک آمریکا پیروز این مناقشه خواهد بود
در همین خصوص محسن جلیلوند مدرس روابط بین‌الملل در گفتگو با فرارو عنوان کرد: «ببینید اصولا هنوز اتفاقی رخ نداده است که بتوان گفت: جنگ تجاری میان آمریکا با چین یا کشور‌های اروپایی آغاز شده است. جنگ تجاری که ما تصور می‌کنیم با آنچه که درواقع رخ داده، متفاوت است. ما الان فکر می‌کنیم که این کشور‌ها به نوعی با یکدیگر درگیر شده‌اند، اما اینگونه نیست. از سوی دیگر نوع برداشت این کشور‌ها در حوزه اقتصاد هم با یکدیگر متفاوت است.»

وی ادامه داد: «آمریکا معتقد است که چینی‌ها فناوری آن را می‌دزدند و جنس‌هایی به آمریکایی‌ها قالب می‌کنند که از نظر کیفی مناسب نیستند. از سوی دیگر چینی‌ها معتقدند که آمریکایی‌ها قلدری می‌کنند و می‌خواهند حرفشان را به کرسی بنشانند. اما این به شکلی نیست که وضعیت میان آمریکا و چین حاد شود و به نظر من بعد از مذاکرات، توافقاتی میان آن‌ها صورت خواهد گرفت و به عبارت ساده‌تر اتفاقات اخیر جای نگرانی ندارد.»

او در پاسخ به این سوال که دلیل رویکرد‌ها و تصمیمات اخیر ترامپ که موجب برهم خوردن نظم جهانی شده، چیست، گفت: «دونالد ترامپ زمانی که توانست در انتخابات ریاست جمهوری پیروز میدان شود و وارد کاخ سفید شد، مالیات‌ها را کاهش داد و با توجه به اینکه آمریکا اقتصاد‌ی مردمسالارانه دارد، با چنین اقدامی اشتغال افزایش پیدا می‌کند، اما از سوی دیگر باعث می‌شود درآمد‌های دولت فدرال کاهش پیدا کند و نتواند خیلی از طرح‌های خود را اجرا کند. خب وقتی این اتفاق رخ داد، ترامپ تصمیم گرفت تعرفه کالا‌های وارداتی را افزایش دهد تا بتواند این کسری بودجه را جبران کند.»

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل اظهار کرد: «بنابراین با سیاست فعلی ترامپ دو اتفاق خوشایند برای آمریکایی‌ها رخ داده است. ابتدا اینکه خب اشتغال افزایش پیدا کرد و از سوی دیگر هزینه واردات تا حدی بالا رفت که اگر در داخل تولید شود، به‌صرفه‌تر خواهد بود. در مجموع مشکل آمریکا با چین دو علت مشخص دارد. اول اینکه می‌گویند چینی‌ها تکنولوژی آن‌ها را می‌دزند و دوم اینکه معتقدند چینی‌های قیمت کالا‌های خود را پایین نگه می‌دارنند تا بتوانند همه بازار‌های جهان را تصاحب کنند؛ بنابراین دو شرط گذاشته؛ اول ایکه قیمت یوان را افزایش دهند و دوم اینکه هزینه فناوری که از آمریکایی‌می‌دزدند را باید پرداخت کنند.»

وی تصریح کرد: «البته باید به این نکته هم اشاره کنم که میزان صادرات چین به آمریکا بسیار بیشتر از حجم صادرات ایالات متحده به چین است؛ لذا طرفی که با ادامه این روند آسیب می‌بیند، چین است. حجم واردات چین از آمریکا حدود یک پنجم صادرات است بنابراین اگر قرار بر این باشد که توافقی میان آن‌ها و آمریکا صورت نگیرد بدون شک آمریکا پیروز این مناقشه خواهد بود و چین باید در نهایت تن به خواسته آمریکا دهد. واقعیت این است که در مسائل اقتصادی هیچ موضوعی وجود ندارد که غیرقابل حل باشد و در نهایت یک طرف امتیازاتی می‌دهد و این مسئله را حل و فصل می‌کند.»

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا وضعیت اروپا و کانادا و مکزیک هم شرایط مشابه خواهند داشت و به زورگویی آمریکا تن خواهند داد، گفت: «آن‌ها مجبور هستند که به این خواسته‌های ایالات متحده تن دهند. ببیند کانادا اصولا بخشی از آمریکا است و معمولا کالا‌هایی که امکان تولیدشان در داخل ایالات متحده نیست را در آنجا تولید می‌کنند که خیلی هم طبیعی است. اما این رفت و برگشتی که میان آمریکا و کانادا و اروپا رخ داده است، در نهایت حل خواهد شد و حتی خانم مرکل هم به این مسئله اشاره داشته‌اند.»

او افزود: «درواقع فشاری که آمریکایی‌ها در حال اعمالشان هستند، به این دلیل است که ترامپ قصد دارد جایگاه برتری برای اقتصاد آمریکا ایجاد کند و کشور‌های دیگر هم ناچار هستند که با آن هماهنگ باشند. اینکه حالا اینها به دنبال افزایش تعرفه هستند در بلند مدت به ضررشان خواهد بود. زیرا برای آن‌ها نمی‌صرفد که با یک اقتصاد بزرگی مثل آمریکا درگیر شود. نباید فراموش کرد که آمریکا ۲۵ درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارد و ثروت عظیمی در این کشور وجود دارد؛ لذا کانادا اصلا در حدی نیست که بتواند در برابر آمریکا مقاومت کند. این وضعیت درباره آلمان هم صدق می‌کند. زیرا آمریکا تولیدش ۱۸ هزار میلیارد است و آلمان تنها ۴ هزار میلیارد است.»

جلیلوند در پاسخ به این سوال که آیا اتحاد میان این کشور‌ها می‌توانند آمریکا را تحت فشار قرار دهد، گفت: «اصلا به طور کلی امکان اینکه این کشور‌ها بتوانند با یکدیگر متحدانه عمل کنند وجود ندارد. زیرا فضای رقابتی و سیاسی آن‌ها با یکدیگر متفاوت است. یعنی اصلا امکان اینکه اروپا بتواند کنار چین قرار بگیرد وجود ندارد. زیرا چتر امنیتی اروپا در اختیار آمریکا است؛ بنابراین جرات این کار را ندارد که در کنار چین علیه آمریکا قرار بگیرند.»

طرفین آمریکا دست و پا بسته نیستند
همچنین بهنام ملکی تحلیلگر مسائل اقتصاد بین‌الملل طی گفتگو با فرارو اظهار کرد: «ادامه این اختلافات فعلی موجب کند شدن روند مبادلات خواهد شد. در این میان به نظر می‌رسد آمریکا موفق شده که رشد اقتصادی خود را بالاتر ببرد، اما ادامه این روند شاید الان صرفا به ضرر اروپا یا چین و کانادا باشد، اما در میان مدت یا بلند مدت آمریکا هم از این بابت آسیب خواهد دید. زیرا اگر طرفین این ماجرا بخواهند مقابله به مثل کنند، شرایط برای آمریکا هم سخت و دشوار خواهد شد.»

وی ادامه داد: «واقعیت این است که برخلاف دیدگاه برخی که معتقدند دست طرفین مقابل آمریکا بسته است، اصلا اینگونه نیست. زیرا اگر قرار به اقدام متقابل باشد، ایالات متحده با کاهش چشمگیری در حوزه تقاضا مواجه خواهد شد و دیگر نمی‌تواند به راحتی تولیدات خود را صادر کند؛ لذا مجموع این مسائل موجب خواهد شد که در بلند مدت تمام تجارت جهانی افت شدیدی پیدا کند و این زمینه‌ساز کاهش رشد اقتصاد جهانی خواهد شد.»

او در واکنش به اظهارات جلیلوند در خصوص اینکه کشور‌های مقابل آمریکا توانایی ایستادگی دربرابر آن را ندارند، گفت: «من با این نظر موافق نیستم. به عقیده من این کشور‌ها به صورت بالقوه این توانایی را دارند که بتوانند ایالات متحده را تحت فشار قرار دهند. اما این نیازمند آن است که به‌صورت منسجم و متحد عمل کنند. زیرا بیش از ۷۰ درصد اقتصاد جهانی خارج از اختیار ایالات متحده است و در اختیار چین و هند و اروپا قرار دارد؛ بنابراین نباید اینگونه فکر کرد که دست و پای طرفین مقابل آمریکا بسته است. اما باید دید این اراده میان این کشور‌ها وجود دارد یا خیر؟»

ملکی در پاسخ به این سوال که اقدامات اخیر آمریکا آیا نقض قوانین بین‌المللی محسوب نمی‌شود و پیگیری حقوقی ندارد؟ عنوان کرد: «اتفاقا تصمیمات اخیر آمریکا نقض صریح قوانین سازمان تجارت جهانی است لذا اگر این سازمان وارد این ماجرا شود می‌تواند تاحدود زیادی ایالات متحده را تحت فشار قرار دهد و حتی مجبور کند خسارت‌های ایجاد شده را پرداخت کند. اما این هم نیازمند اتحاد میان کشور‌های اروپایی، چین، کانادا و مکزیک است که شواهد حاکی از آن است که این‌ها هنوز نتوانستند اتحادی میان خود ایجاد کنند و کاملا منزوی عمل می‌کنند. با اینحال به نظر می‌رسد اگر فشار بر اقتصادشان افزایش پیدا کند، تمایلشان برای اتحاد بیشتر خواهد شد.»

bato-adv
bato-adv
bato-adv