فرارو- «خیلی هنر نیست که کسی فکر کند حالا که کشور گرفتار است من بتوانم سود بیشتری ببرم. پس جوانمردی برای چه زمانی است؟ وطن دوستی برای کی است؟ برای همین موقع هاست.» این سخنان را اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور در مراسمی که به بهانه روز استاندارد برگزار شده بود مطرح کرد. بعد از این جملات جهانگیری بابک زنجانی برای خیلیها تصویر شد. جوانی که یادگار روزهای تحریمهای چند سال قبل تهران بود. بابک زنجانی که قرار بود تحریمها را دور بزند هنوز بخشی زیادی از پول کشور را بازنگردانده است.
اسحاق جهانگیری قبل از این جملات بر حضور فعالتر بخش خصوصی تاکید کرد. او خطاب به فعالان این بخش گفت: "تولیدکنندگان عزیز، صادرکنندگان عزیز! یک مقطعی شما از کشور مطالباتی دارید و حق تان است در همه جلسات مطالباتتان را بگویید. مسئولین هم مکلفند به مطالبات شما پاسخ منطقی و قانونی بدهند. یک وقت هم هست که مردم و کشور از شما مطالباتی دارند. الان از آن موقع هاست. وقتش است که بخش خصوصی عاشق ببیند چگونه میتواند صادرات خود را افزایش دهد و منابع خاصل از صادراتش را در خدمت اقتصاد کشور قرار دهد که بتواند اقتصاد کشور در این جنگ سربلند بیرون بیاید."
دولت قبلا بخش خصوصی را مسلح کرده است؟
با شنیدن این سخنان سوالات زیادی پیش میآید. اول آنکه مگر بخش خصوصی خودش نمیداند باید فعالانه عمل کند؟ اگر کسی دنبال رانت است با نصیحتهای معاون اول رئیس جمهور به راه راست هدایت میشود یا آنکه باید شرایطی فراهم کرد که سر و کله امثال بابک زنجانیها دوباره پیدا نشود؟ اساسا آیا مخاطب سخنان معاون اول رئیس جمهور بخش خصوصی بود یا خصولتیها؟ و از همه مهمتر آنکه آیا دولتی که معاون اولش بخش خصوصی را به شرکت در میدان جنگ اقتصادی فرا میخواند، راه ورود این بخش را به میدان جنگ بازگذاشته و با دادن سلاح و میدان دادن به این بخش آن را برای یک نبرد اقتصادی آماده کرده است؟
منظور جهانگیری از بخش خصوصی را متوجه نشدم
سیدرضی آقامیری، رئیس کمیسیون توسعه صادرات اتاق بازرگانی ایران به فرارو میگوید: "من صحبتهای آقای جهانگیری را مستقیما گوش دادم. به نظرم او خیلی کم لطفی میکند که نمی گوید منظورش از بخش خصوصی چیست؟ ما بخش خصوصی را برای سه مفهوم خصولتیها، نهادهای غیردولتی و بخش خصوصی به کار میبریم. وقتی پشت تریبون میگوییم بخش خصوصی ابهام به وجود میآید. البته من خودم هم نمیدانم که منظور آقای جهانگیری از بخش خصوصی که از آن انتظار فعالیت اقتصادی میرود و در مقابل این انتظار را برآورده نمیکند کدام است؟ این بخش خصوصی چه اختیاراتی دارد؟ توان اقتصادی و عملیاتیاش کدامند که در این شرایط از آنها برای شکوفایی اقتصاد بهره نمیبرد؟ آیا منظور شرکتهای کنونی کوچکی هستند که با هزار مکافات صادرات میکنند؟ آقای جهانگیری میگوید این بخش خصوصی از دولت انتظاراتی دارد، اما در جایی که باید، به وظیفه خود عمل نمیکند. انتظاری که این نوع بخش خصوصی از دولت دارد چیست؟ میگویید مسئولین مکلفند به خواستههای بخش خصوصی پاسخ دهند. اصلا حرف شما تا چه میزان خوانده میشود؟ ما باید بازتر صحبت کنیم و بگوییم فلان بخش چه مطالباتی از دولت داشته و دولت در مقابل در برابر آن چه عملکردی از خود نشان داده است. آیا اگر بخش خصوصی در شرایطی که دولت میتوانست زیرساختهای صادراتی را به گونهای فراهم کند که امروز گرفتاری پیش نیاید دولت توانسته به داد این بخش برسد؟ "
بیشتر بخوانید: ۱۳ آبان چه اتفاقی برای ایران رخ میدهد؟
به وقتش به بخش خصوصی واقعی کمکی نکردیداین فعال اقتصادی ادامه میدهد: "اینکه کشور ما تکمحصولی و واردات محور است و تنها صادراتش نفت و مشتقات نفتی هستند به زمان تحریم و جنگ اقتصادی برنمیگردد. ما زمانهای دیگری که تحریم و جنگ اقتصادی در کار نبوده نیز با این مشکلات دست به گریبان بودیم. حالا که تیرتان به سنگ خورده میگویید شما باید بیایید کاری کنید؟ زمانی که باید به بخش خصوصی واقعی کمک میکردید که بتواند کاری انجام دهد، کاری انجام نمیدادید. حالا که این بخش ناتوان شده از آن انتظار دارید. دلیل ناتوانی بخش خصوصی کاملا مشخص است. چه کسی است که از نتیجه خوب اقتصادی فرار کند؟ اگر الان برای بخش خصوصی واقعی امکاناتی وجود داشته باشد که لااقل بتواند اموراتش را بگذراند مثلا بتواند حقوق کارمندش را بپردازد چرا نباید وارد فعالیت شود؟ چرا ما آسیبشناسی نمیکنیم که مشکل از کجاست که نمیتوانند صادرات کنند؟ "
آقایان به حرف زدن پشت تریبون و مبهم گفتن عادت کرده اندعضو هیات نمایندگان اتاق ایران با بیان اینکه نیازی نیست که برای بخش خصولتی از پشت تریبون صحبت کرد میگوید: "اگر منظور آقای جهانگیری از صحبتهای دیروز بخش خصولتی بوده چرا باید بگوید بخش خصوصی؟ برای خصولتیها که نیازی نیست از پشت تریبون صحبت کرد. گلایه او از کیست؟ صحبتهای دیروز او مثل این میماند که گاهی اوقات آقای روحانی پشت تریبون میآید و شروع به انتقاد از بخشهایی از دولت میکند. مثلا میگوید فلان وزیری که جرات نمیکنی حرف بزنی! خب چرا این را برای ما میگویید؟ وزیر شماست. در همان جلسه هیات وزیران که او را میبینید این حرفها را بزنید. آقایان عادت کردهاند مسائل خود پشت تریبون بیاورند و با لحنی مبهم صحبت کنند. " آقامیری با بیان اینکه انتقادات دیروز جهانگیری به بخش خصوصی واقعی ربط ندارد ادامه میدهد: "خیلی اوقات نباید به انتقادات وقعی نهاد. ما خودمان را مخاطب آقایان نمیدانیم. این انتقادات نمیتواند به ما منتسب باشد. چون این ما نیستیم که عامل مسائل کنونی هستیم. ما جز اینکه صادرات مان را به هزار بدبختی انجام دهیم و به هزار مکافات پولش را وارد کشور کنیم که دوباره بتوانیم کار صادرات را ادامه دهیم هیچ راه دیگری برای ادامه حیات نداریم. "
مگر بخش اقتصادی اهل جادو و جنبل است؟این فعال اقتصادی در پاسخ به این سوال که آیا بخش خصوصی آمادگی حضور در این جنگ اقتصادی را دارد؟ میگوید: "حقیقت این است که من جرات نمیکنم در مملکتی که هر پنج دقیقه دلار یک وضع دارد اصلا تجارت کنم؛ آن هم در بخش صادرات. در صادرات الان تنها در شرایطی میتوان تجارت کرد که آدم پول نقد بگیرد و کالا را به طرف مقابل تحویل دهد. اگر کسی بپذیرد که کالا را امروز صادر کند و پول آن را هفته دیگر بگیرد ممکن است متضرر شود. چون ممکن است موقع تحویل کالا قیمت دلار ۱۴ هزار تومان و موقع دریافت پول دلار ۱۰ هزار تومان باشد. با این وضعیت چطور میشود تجارت کرد؟ چه کسی شرایط اقتصادی با حداقل ثبات را در این کشور تضمین میکند؟ دولت؟ آقای جهانگیری که نرخ دلار را نه یک ریال بیشتر و نه یک ریال کمتر از ۴۲۰۰ تومان اعلام میکند بعد ناگهان دلار به ۱۴ هزار و ۲۰۰ تومان میشود از بخش اقتصادی کشور چه انتظاری دارد؟ بخش اقتصادی کشور مگر اهل جادو و جنبل است که در کشوری که در سه عرض سه چهار ماه ارزش پول آن یک سوم میشود تجارت کند؟ "
بخش خصوصی خودش نمیداند باید فعال باشد؟
علی میرزاخانی، تحلیلگر مسائل اقتصادی نیز در پاسخ به این سوال فرارو که منظور جهانگیری از بخش خصوصی کیست؟ میگوید: "اگر خوش بینانه قضاوت کنیم منظور جهانگیری بخش خصوصی و فعالان اقتصادی است که دنبال تولید و ایجاد ارزش افزوده در اقتصاد کشور هستند. " این استاد دانشگاه ادامه میدهد: "آیا ساختار نهادی، قواعد و سیاستگذاریهای اقتصاد ایران به گونهای هست که بخش خصوصی بتواند در آن خلق ثروت کند و متعاقبا به صادرات بپردازد؟ یا آنکه این ساختارهای و قواعد به نفع بخش خصولتی، اقتصاد رانتی و رانت جویان است؟ دعوت به فعالیت بخش خصوصی به داشتن نقش فعالتر در تولید و صادرات در جای خودش محترم است، اما مهمتر، این است که قواعد، ساختار نهادی و سیاست گذاریها به گونهای باشد که بخش خصوصی بتواند خلق ثروت کند. اگر اینگونه باشد بخش خصوصی حتما خودش این کارها را انجام میدهد. اما اگر این قواعد و ساختارها به نحوی باشد که فقط بخش خصولتی بتواند از عواید فعالیت در اقتصاد بهرهمند شود، طبیعتا بخش خصوصی به عقب رانده میشود."
نگاهی به سیاستهای ارزی شش ماه گذشته
میرزاخانی با اشاره به سیاستهای ارزی دولت در ماههای گذشته میگوید: "اگر سیاست ارزی شش ماه گذشته ما به گونهای بوده است که دلار ارزان توزیع کرده ایم، طبیعتا که فعال اقتصادی نمیتواند فعالیت سالم داشته باشد، چون کسانی که دنبال رانت هستند میتوانند فعالت عمل کنند. در این رابطه آمارهایی هم منتشر شد. هنوز مشخص نیست که خیلی از ارزهای تخصیص داده شده به کجا رفت. ظاهرا خیلی از آنها وجود خارجی نداشتند. از این بخش از ارزهای تخصیص داده شده بهرهای متوجه اقتصاد کشور نشد. در صورتی که هدف این بود که ارز ارزان توزیع شود تا مصرف کنندگان در کشور بتوانند قدرت خرید بالاتری داشته باشند، قیمت کالاها پایینتر باشد و اقتصاد کشور بهرهمند شود. اما چنین اتفاقی رخ نداد. نمونه دیگر ۲۵ همین ۲۵ کالایی است که تصمیم گرفته شد با تخصیص ارز ارزان به آنها قیمتشان پایین نگه داشته شود. اما آیا چنین اتفاقی رخ داد؟ در مرحله قبلتر از آن ما نزدیک بیش از ۱۰ میلیارد دلار و بعضا گفته میشود نزدیک ۱۵ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی تحویل داده شد. آیا این ارزها به سمت بخش خصوصی هدایت شد یا کسانی که دنبال رانت بودند؟ ما ابتدا باید بپذیریم که بخش خصولتی، اقتصاد دولتی و کسانی که فعالیت رانت جویانه دارند رقیب فعالان اقتصادی هستند. اگر قواعد ما به گونهای باشد که توزیع رانت توزیع شود طبیعی است که فعالان بخش خصوصی نمیتوانند وظیفه و ماموریت اصلی خودشان که ایجاد ارزش افزوده است را انجام دهند. اما کسانی که دنبال جذب این رانتها هستند خواهند توانست که جای بخش خصوصی را پر کنند."
دموکراسی گروههای فشار
این استاد دانشگاه میگوید: "اقتصاددان معروفی به اسم هرناندو دو سوتو، این وضعیت در اقتصاد که به جای قواعد سالم برای فعالیت بخش خصوصی، ما شاهد قواعدی رانتی هستیم را دموکراسی گروههای فشار اقتصادی مینامد. یعنی در این وضعیت بخش خصوصی و فعال اقتصادی نیست که برنده اقتصاد شود و متعاقبا مصرفکنندگان و ذینفعان اقتصاد از آن بهرهمند باشند. پس به جای تعارف کنیم و فعالان اقتصادی را به نقشآفرینی پررنگتر دعوت کنیم باید قواعد اقتصادی را به گونهای طراحی کنیم که بخش خصوصی بتواند ماموریتش را انجام دهد. " میرزاخانی در پایان میگوید: "درک درستی از سیاست گذاریهایی که باید به شکل صحیح انجام شود وجود ندارد یا آنکه متاسفانه ذینفعان اقتصاد رانتی میتوانند برآیند سیاست گذاریها را منحرف کنند. وظیفه اصلی سیاست گذار این است که بتواند این موانع را شناسایی کند و نگذارد کسانی که اقتصاد کشور را از مسیر خلق ثروت، تولید و ایجاد ارزش افزوده منحرف شود. "
(آقای جهانگیری در نگاه به دوربین حدود 5 سال پیش)
لطفا کسی به دل نگیره، فقط جهت یادآوری برخی افراد بود!!
آدمی که پدر اقتصاد ایران رو با این عملکردشون در آوردن