bato-adv
bato-adv

تقویت مهارت تصمیم گیری با تکیه بر چند اصل مهم

تقویت مهارت تصمیم گیری با تکیه بر چند اصل مهم

متاسفانه، ما همواره مجبوریم تصمیم‌گیری کنیم، از مسائل جزیی نظیر اینکه ناهار چی بخوریم گرفته تا تصمیم‌گیری‌های سرنوشت‌سازی نظیر اینکه کجا درس بخوانیم و با کی ازدواج کنیم.

فرارو- مردم اکثراً از اینکه تصمیم گیری برایشان سخت است، می‌نالند. 

به گزارش فرارو، متاسفانه، ما همواره مجبوریم تصمیم‌گیری کنیم، از مسائل جزیی نظیر اینکه ناهار چی بخوریم گرفته تا تصمیم‌گیری‌های سرنوشت‌سازی نظیر اینکه کجا درس بخوانیم و با کی ازدواج کنیم. برخی، با جستجوی بی‌پایان برای اطلاعات بیشتر یا مشورت گرفتن‌های متعدد از دیگران، مرتب تصمیم‌گیری را به تعویق می‌اندازند. 

برخی دیگر برای تصمیم‌گیری به دنبال رای گیری یا سکه انداختن می‌روند. در اینجا بناست به کسانی که در تصمیم‌گیری‌های بزرگ و کوچک مشکل دارند، کمک کنیم. 

تصمیم گیری چیست؟

زندگی مجموعه‌ای از تصمیمات مختلف است که در گستره‌ای از موقعیت‌ها و مشکلات بسیار ساده تا بسیار پیچیده اتخاذ می‌گردند. ما هر روز تصمیم‌های زیادی برای خود می‌گیریم که بعضی از این تصمیم‌ها ساده و کم اهمیت بوده و ممکن است تأثیر خیلی زیادی روی زندگی ما نداشته باشند مثل لباس پوشیدن یا غذا خوردن، ولی بعضی از آن‌ها مهم هستند و می‌توانند اثر خیلی زیادی روی زندگی ما بگذارند مثل انتخاب شغل یا رشته تحصیلی و… مهارت تصمیم گیری یک امر مهم و اساسی در زندگی هر فرد است و موفقیت یاعدم موفقیت افراد ارتباط بسیار زیادی با تصمیم گیری‌های صحیح آن‌ها دارد. 

تصمیم گیری در ساده‌ترین معنای آن، یعنی انتخاب کردن میان دو یا چند مسیر. در فرآینده گسترده‌تر حل مسئله، تصمیم‌گیری انتخاب از میان راه حل‌های ممکن برای مسئله است. تصمیم‌ها را می‌توان به شکل شهودی یا منطقی یا ترکیبی از هر دو گرفت. 

۱- تصمیم گیری بر اساس شهود

تصمیم گیری شهودی یعنی از احساستان برای انتخاب مسیرهای اقدام ممکن استفاده کنید. 

اگرچه مردم جوری راجع به آن صحبت می‌کنند که گویی یک «حس» جادویی است، اما شهود در واقع ترکیبی است از تجربیات پیشین و ارزش‌های شخصی شما. اینکه شهود خود را در نظر داشته باشید ارزشش را دارد، چرا که بازتاب شناخت شما از زندگی است. با این وجود، همیشه مبنای واقعی ندارد، و برگرفته از ادراکات شما هستند که بسیاری از آن‌ها در کودکی شکل گرفته‌اند و ممکن است که پخته نشده باشند. 

از این رو، بهتر است که به احساس دورنی خود دقت زیادی داشته باشید، به خصوص زمانی که حس بسیار شدید علیه یک مسیر اقدام خاص دارید و سعی کنید که چرایی این حس بد و موجه بودن یا نبودن آن را متوجه شوید. 

۲- تصمیم گیری براساس منطق

منطق یعنی استفاده از واقعیات و آمار پیش رویتان برای تصمیم‌گیری. 

ریشه منطق در اینجا و اکنون و در واقعیات است. با این وجود، ممکن است از جنبه‌های احساسی تصمیم غفلت کند، و به خصوص مسائلی که در گذشته بوده، می‌توانند بر نحوۀ اجرای تصمیم اثر بگذارند. 

شهود یک ابزار کاملاً قابل قبول برای تصمیم‌گیری است، هر چند که بیشتر برای شرایطی مناسب است که تصمیمی که باید گرفته شود، طبیعتی ساده دارد یا باید سریع گرفته شود. 

تصمیم‌های پیچیده‌تر نیازمند رویکردی صوری‌تر و ساختاریافته‌تر هستند و معمولاً هم به شهود و هم به منطق نیاز دارند. 

۳- بکارگیری همزمان منطق و شهود

یک راهش این است که این دو جنبه را به نوبت به کار ببندید. این که با منطق شروع کنید و واقعیات و آمارها را جمع آوری کنید، می‌تواند مفید باشد. وقتی که به تصمیم «بدیهی» رسیدید، نوبت به شهود می‌رسد. نسبت به «پاسخی» که به آن رسیده‌اید، چه حسی دارید؟ آیا حس می‌کنید درست است؟ 

اگرنه، بررسی دوباره‌ای داشته باشید، و ببنید که آیا می‌توانید دلیلش را تشخیص دهید. اگر از نظر احساسی به تصمیمی که گرفته‌ای متعهد نباشید، نمی‌توانید آن را خوب و موثر اجرا کنید. 

تصمیم‌گیری موثر

تصمیم‌ها، حال چه در سطح شخصی، چه در سطح سازمانی، بایستی امکان اجرا داشته باشند. بنابراین، باید شخصاً به آن تصمیم متعهد باشید و بتوانید که دیگران را نسبت به محاسنش قانع کنید. از این رو، فرآیند تصمیم گیری موثر، باید این موضوع را در نظر داشته باشد که شما توانایی انجامش را دارید. 

مراحل تصمیم گیری

صرفنظر از نوع تصمیمی که قرار است گرفته شود، همه تصمیم گیری‌ها از الگوی مشابهی پیروی می‌کنند. مراحل فرایند تصمیم گیری عبارت است از: 

۱- هر چه بیشتر مشخص کنید که ضرورت و چرایی گرفتن این تصمیم چیست

آیا شما باید در این باره تصمیم بگیرید یا کس دیگر؟ آیا لازم است که تصمیم بگیرید؟ (اگر حداقل دو گزینه نداشته باشید، تصمیم گیری بی‌معنی است) تا چه زمان لازم است که این تصمیم گرفته شود؟ چرا این تصمیم برای شما مهم است؟ چه کسانی در این تصمیم ذینفع هستند؟ چه ارزش‌هایی در این تصمیم در برگیرنده شماست؟ 

۲- هر گزینه‌ای که به ذهنتان می‌رسد را یادداشت کنید

ذهن خود را نسبت به هرآنچه که به تصور می‌رسد باز بگذارید. ذهنتان را آزاد بگذارید و آن را سانسور نکنید. اینجا زمان داوری نیست. فقط مطمئن باشید که هرآنچه ممکن است را نوشته‌اید

۳- ببینید که کجا می‌توانید اطلاعات بیشتری در مورد گزینه‌های ممکن به دست آورید

اگر تعداد گزینه‌های شما کم است، یک دلیلش کمبود اطلاعات است. منابعی که می‌تواند اطلاعات بیشتری به شما دهد عبارتند از: : دوستان، خانواده، همکاران، سازمان‌های دولتی، موسسات تخصصی، اینترنت، روزنامه ها، مجلات، کتب و مواردی از این دست

۴- گزینه‌های‌تان را بررسی کنید

از همان محلی که اطلاعات خود را کسب کرده‌اید در مورد ویژگی‌های هر گزینه نیز تحقیقی داشته باشید

۵- فهرست‌بندی و اولیت‌بندی گزینه‌ها

تمام گزینه‌هایتان را فهرست کرده و آن‌ها را اولویت‌بندی کنید که کدامشان برای شما مناسب‌تر است. ابتدا ارزشی که هر گزینه برای شما خواهد داشت را مشخص کنید. گزینه ایکه در چارچوب ارزشی شما جای ندارد را حذف کنید

۶- بررسی نتیجه

نتیجه هر گزینه را تصور کنید و چه خوب است که اثری که بر شما می‌گذارد را یادداشت کنید

۷- کنترل کنید

کدام یک از گزینه‌های باقی مانده، اجرایی‌تر است؟ آن‌هایی که احتمال اجرایی شدنشان کم است را کنار بگذارید

۸- کدام گزینه با شما هماهنگی دارد؟

از میان گزینه‌های باقی مانده، کدامش برای شما مناسب‌تر است. این‌ها تصمیم عقلانی شماست. اگر گزینه‌ای را دوست داشته باشید، اما نتیجه آن برای شما مناسب نباشد، این تصمیمی عقلانی نیست. اگر گزینه‌ای را دوست نداشته باشید، اما نتیجه آن برای شما مناسب باشد، نیز گزینه‌ای عقلانی نیست. تصمیم عقلانی آن است که هم آن را دوست داشته باشید و هم برای شما نتایج عقلانی در بر داشته باشد

۹- شروع کنید

وقتی تصمیمتان را گرفتید، به سمت آن بروید. در اینجا تردید یا نگرانی، تنها باعث ملالت می‌شود. شما بهترین کاری که در آن مقطع می‌توانسته‌اید را انجام دادید. اگر بخواهید می‌توانید در آینده تصمیم‌تان را عوض کنید. در نظر داشته باشید که هیچ تصمیمی، وحی منزل نیست

۱۰- اجرای تصمیم چطور پیش می‌رود؟

در هر نقطه خاصی در مسیر هدف، تصمیم خود را بازنگری کنید. آیا نتایج بر اساس انتظار شماست؟ آیا نتایج شما را خوشحال می‌کند؟ آیا می‌خواهید تصمیم‌تان به همین صورت باشد یا اینکه می‌خواهید آن را تغییر دهید؟ اگر تصمیم شما، آنچه در نظر داشتید را برآورده نمی‌سازد، فرایند تصمیم گیری را بازنگری کنید. در این بازنگری، این پرسش‌ها را بپرسید: «آیا اطلاعات کافی را نداشتم؟ چه ارزش‌هایی به میان آمده اند؟ آیا این‌ها ارزش‌های من است یا ارزش‌های دیگران؟» در نظر داشته باشید که شما همواره می‌توانید، نظرتان را تغییر دهید. 

چه چیز می‌تواند مانع از تصمیم‌گیری موثر شود؟

چند مسئله هست که می‌توانند مانع از تصمیم‌گیری موثر شوند. از جمله: 

۱. اطلاعات ناکافی

اگر اطلاعات کافی نداشته باشید، حس می‌کنید که تصمیم‌گیریتان بی‌پایه و اساس است. 

قدری زمان بگذارید تا اطلاعات کافی را برای تصمیم‌گیری آگاهانه جمع کنید. حتی اگر زمانتان بسیار محدود باشد. اگر لازم بود، با شناسایی مهم‌ترین اطلاعات مورد نیاز، جمع‌آوری اطلاعات را اولویت‌بندی کنید. 

۲. اطلاعات زیادی

مشکل معکوس مشکل بالا، که جالب است که زیاد هم پیش می‌آید: داشتن اطلاعات متناقض بسیار و شاخ و برگ آنچنانی که دیگر تنۀ درخت پیدا نیست. بعضاً به این مشکل «فلج تحلیل» گفته می‌شود. این مشکل را می‌شود اینطور برطرف کرد که از دیگران بخواهید که به شما مشورت دهند کدام اطلاعات واقعاَ مهم است و چرا. 

۳. آدم‌های زیادی

تصمیم‌گیری به صورت کمیته‌ای دشوار است. هر کسی دیدگاه خودش و ارزش‌های خودش را دارد. و با اینکه دانستن این دیدگاه‌ها و اینکه اهمیت آن‌ها چرا و چگونه است، مهم است، شاید لازم باشد که یک نفر مسئولیت تصمیم‌گیری را بر عهده بگیرد. بعضی اوقات، هر تصمیمی بهتر است از تصمیم نگرفتن است. 

۴. منافع پنهان

فرآیند تصمیم گیری اغلب زیر وزن منافع پنهان مخدوش می‌شود. این منافع پنهان اغلب به صورت آشکار بیان نمی‌شوند، اما می‌توانند مانعی سخت ایجاد کنند. از آنجایی که آشکارا بیان نمی‌شوند، تشخیص آن‌ها به روشنی سخت است و همین پرداختن به آن‌ها را سخت می‌کند. اما گاهی کاویدن آن‌ها با همراهی خارج از فرآیند تصمیم‌گیری، اما در جاهگاهی همسان، به شناخت این منافع پنهان کمک می‌کند. 
همین طور کاویدن جنبه‌های عقلانی و شهودی همۀ طرفهای درگیر، معمولاً با کمک بیرونی، می‌تواند راهگشا باشد. 

۵. وابستگی‌های احساسی

مردم اغلب به وضعیت فعلی بسیار وابسته هستند. تصمیم‌گیری‌ها اغلب با چشم‌انداز تغییر همراهند، که برای بسیاری دشوار است. 
 
برای برخورد با این موضوع باید از مدیریت تغییر بیشتر بدانید، اما به یاد داشته باشید «تصمیم به تصمیم نگرفتن»، خود یک تصمیم است. 

۶. عدم وابستگی احساسی

بعضاً تصمیم گیری به این خاطر دشوار است که فرقی برایتان نمی‌کند چه شود. در این مورد، یک فرآیند ساختارمند تصمیم‌گیری، می‌تواند با شناسایی مزایا و معایب واقعی اقدامات خاص که شاید پیشتر به آن فکر نکرده‌اید، به شما کمک کند. 

بسیاری از این مسائل را می‌توان با استفاده از فرآیند ساختارمند تصمیم‌گیری حل کرد. این فرآیند کمک می‌کند تا: 

تصمیم‌های پیچیده را به گام‌های ساده می‌کاهد؛ 

ببینید چگونه به یک تصمیم می‌توان رسید؛ و

تصمیم‌گیری برنامه دار شود تا به ضرب‌العجل‌ها برسد. 

تکنیک‌های بسیاری برای تصمیم‌گیری تدوین شده‌اند، که از قواعد ساده تا فرآیندهای بسیار پیچیده را شامل می‌شوند. روش مورد استفاده به ذات تصمیمی که قرار است گرفته شود و میزان پیچیدگی آن برمی‌گردد. 

برای تصمیم‌گیری خوب باید راجع به فرآیند تصمیم گیری بیشتر بدانید.

 منبع: Skills You Need

برچسب ها: تصمیم گیری مهارت
bato-adv
bato-adv