محدثی در همایش «پرسش از امر دینی در جهان معاصر» گفت: متفکران دینی در ایران گرفتار این مشکل هستند که در مقام نقد و بحث سلبی توانا سخن میگویند، اما در وجه ایجابی با لکنت زبان و اغتشاش مفهومی مواجهیم.
همایش «پرسش از امر دینی در جهان معاصر» دیروز ۲۹ مهر با سخنرانی حسن محدثی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه یافت.
به گزارش ایکنا؛ محدثی در آغاز سخنانش با عنوان «ناهمسازیهای اندیشه عبدالکریمی» گفت: متفکران دینی در ایران گرفتار این مشکل هستند که در مقام نقد و بحث سلبی توانا سخن میگویند، اما در وجه ایجابی با لکنت زبان و اغتشاش مفهومی مواجهیم. برای من جذاب بود که ببینم آقای عبدالکریمی چه چیزی به وجه ایجابی در خصوص دین عرضه کردهاند.
وی تصریح کرد: قائلین فلسفه تحلیلی در خصوص فلیسوفان قاره میگویند زبان ایشان مغلق است و من در این خصوص حساس بودم که آیا ما با گزارههای واضحی مواجه هستیم یا نه؟ یک بخشی که در کار دیدم، وجه سلبی کار است که بسیار پررنگ است و تکرار میشود، این را در مقام نقد نمیگویم و به خاطر ماهیت مطالب، این مشکلی ندارد. برای مثال یکی نکات تکراری گذر از تئولوژی است یا ایده مکرر دیگر مفهوم سوبژکتیویسم متافیزیکی است که آن را حجاب امر دینی عنوان کردهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد افزود: احساس کردم متاسفانه بحث فلسفی یا مبنادار فکری برای سخن از امر دینی در کتاب سراغی مشهود نیست و ناهمسازی و ابهامهایی در این کتاب وجود دارد. مشکل جدی که در این کتاب دیدم، کاربرد غیردقیق مفاهیم بود، یعنی همان ایرادی که فیلسوفان تحلیلی در خصوص فلسفه قاره مطرح کردهاند.
محدثی ادامه داد: نخستین ناهمسازی که دیدم این است که ایشان میخواهد اسیر هیچ نظام معرفتی نشویم و از نظامسازی پرهیز کنیم. از سوی دیگر، احساس میکنیم ایشان تمنای ارائه یک نظام معرفتی بدیل دارد و میگویند سوبژکتیویسم غربی میتواند بدیلی داشته باشد و خواهان ارائه یک نظام متافیزیکی برای مباحث دینی است که بر اساس آن اندیشه اجتماعی، طرح راهبردی و طرحهای اجرایی استخراج کنیم. ایشان از سوئی از نظامهای حقیقت پرهیز میدهد و از سوئی میخواهد بر اساس تفکر دینی، یک نظام بدیل ارائه شود.
وی با بیان اینکه ناهمسازی دوم این است که ایشان ما را به امر فراتاریخی دعوت میکند، گفت: امر فراتاریخی بیواسطه قابل حصول نیست و باید از مجرای معرفتی آن را یافت. شما میتوانید بگویید این صورت خاص دچار بحران است، اما بالاخره امر فراتاریخی باید در یک امر تاریخی محقق شود و ما میبینیم در اینجا بحث رها شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد افزود: ناهمسازی سوم این است که عبدالکریمی تعابیری غیرگزارهای دارد، اما همچنین از تفکر دینی سخن میگوید که این دو با هم ناسازگار است. ایشان میگوید تفکر اصیل وقتی روی میدهد که فرد مسیری را طی کرده است که باید آن را گام به گام آشکار کند. از این رو ایشان جایی از امر اگزیستانسیال میگوید و گاهی نظام معرفتی میخواهد.
محدثی ادامه داد: ناهمسازی چهارم این است که عبدالکریمی میگوید من غیرتئولوژیک سخن میگویم، اما میگوید متن مقدس از متن غیرمقدس متمایز است و وقتی شاخص را میجوییم، چیزی ارائه نمیدهد. نمیتوان گفت چون مسلمانان گفتهاند، این متن مقدس است. به همین ترتیب در ناهمسازی دیگر، او وقتی در خصوص پیامبر سخن میگوید، برای ایشان وصف فراتاریخی ارائه میدهد، اما شاخصی به غیر از ایدههای تئولوژیک ارائه نمیدهد.
وی تصریح کرد: ناهمسازی بعدی در تعریف موسعی است که او از سکولاریسم و نیهیلیسم ارائه میدهد. ایشان از یک سو داعش را در دل تفکر نیهیلیستی میداند و این محصول اغتشاش در کاربرد مفاهیم است. ایشان بتپرستی را نیز نیهیلیستی میداند و معتقد است هر چیز فرهنگی اگر فرافرهنگی شود، نیهیلیستی میشود و در واقع نیهیلیسم یعنی هیچ ارزشی معتبر نیست، از این رو شامل داعش و بتپرستی نمیشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد با بیان اینکه همسازی دیگر در خصوص دعوت ایشان به گشودگی در خصوص امر قدسی است، گفت: از این رو ما امیدواریم که ایشان ما را با امر قدسی مواجه کند، اما ایشان در پایان کتاب ما را با مرگ امر قدسی و امتناع امر دینی مواجه میکند و حتی میگوید امر دینی به گذشته مربوط است. همچنین ایشان در جایجای کتاب با تفکر متافیزیکی مبارزه میکند، اما در جایی میگوید بشر جدید بیمتافیزیک است. این در حالی است که ایشان میفرماید بشر ما با توجه به عالم سنتی و مدرن، ایمان خود را به امر قدسی از دست داده است و مجدد میگوید ما در چنگال سوبژکتیویسم متافیزیکی گرفتار آمدهایم. اما چطور میشود ما هم بیمتافیزیک شده باشیم و هم در چنگال سوبژکتیویسم متافیزکی گرفتار شده باشیم.
محدثی در پایان گفت: دکتر عبدالکریمی وقتی از متن مقدس سخن میگوید از مرگ متن مقدس هم سخن میگوید. برای مثال در جایی همین را بیان میکند و در عین حال از جایگاه بیبدیل متن مقدس نیز سخن میگوید. در کتاب ایشان، سخن ایجابی در خصوص امر دینی بیان نمیشود و ما غمگین رها میشویم. امر مقدسی در اندیشه ایشان فسرده شده و تا اطلاع ثانوی وجود ندارد. از نظر ایشان ما زندانی تئولوژی و متافیزیک هستیم. در اینجا برخی از روشنفکران از عدم اقتدار دین و غیبت امر قدسی شادند.