bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۸۳۵۳۲
به بهانه اکران فیلمی درباره آیت‌الله مصباح‌یزدی

پرتره آیت‌الله مصباح بر پرده سینما

«آن زمستان» در واقع قرار بوده فیلمی درباره انتخابات مجلس خبرگان با محوریت آیت‌الله مصباح‌یزدی و روند منتهی به انتخاب‌نشدن او باشد که در خلال آن برشی از زندگی رئیس مؤسسه امام خمینی هم روایت شود، اما ناکام می‌ماند.

تاریخ انتشار: ۰۹:۳۷ - ۲۱ آذر ۱۳۹۷

فیلم «آن زمستان» صد روز مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان سال ۹۴ آغاز و یک ماه بعد از انتخابات هم تمام می‌شود. این فواصل زمانی قبل و بعد از انتخابات و تیتر‌های روزنامه‌ها جابه‌جای فیلم یادآوری می‌شود.

به گزارش شرق، فیلمی درباره آیت‌الله مصباح‌یزدی، رئیس مؤسسه امام خمینی که نخستین بار دیروز در پردیس سینمایی چارسو اکران شد؛ در‌حالی‌که جمعی از هواداران و شاگردان آیت‌الله مصباح یزدی هم به تماشایش آمده بودند. این را می‌شد از جمع کثیر روحانیون ملبس در سالن اکران فیلم فهمید. فیلم ساخته مؤسسه رسانه‌ای اوج است که آخرین فصل سریال پایتخت و به وقت شام حاتمی‌کیا هم از دیگر تولیدات آن است.

«آن زمستان» در واقع قرار بوده فیلمی درباره انتخابات مجلس خبرگان با محوریت آیت‌الله مصباح‌یزدی و روند منتهی به انتخاب‌نشدن او باشد که در خلال آن برشی از زندگی رئیس مؤسسه امام خمینی هم روایت شود، اما ناکام می‌ماند. در واقع مستند نه توانسته ماجرای آن انتخابات و حواشی‌اش را کامل و روشن روایت کند و نه عمیقا وارد ساخت یک پرتره از آیت‌الله مصباح‌یزدی شود؛ فیلمی که تکلیفش با خودش روشن نیست.

آیت‌الله مصباح‌یزدی در سال‌های اخیر کمتر تن به گفت وگوی رسانه‌ای داده است. بیشترین چیز‌هایی که از او می‌دانیم، همان‌هایی است که از خلال سخنرانی‌هایش گاه و بی‌گاه منتشر می‌شود. در واقع بعد از دوران احمدی‌نژاد، رئیس مؤسسه امام خمینی هم گوشه‌گیرتر شده است. از این منظر، فیلم شاید کمکی به شناخت بیشتر او کند.

فیلم با تصاویری از اتاق جراحی بیمارستان بقیه‌الله شروع می‌شود؛ درحالی‌که رئیس مؤسسه امام خمینی زیر تیغ عمل جراحی چشم است. آیت‌الله مصباح با چشمی پانسمان‌شده به بخش منتقل می‌شود و در‌حالی‌که با گوشی موبایل صحبت می‌کند، دوربین روی چهره او متمرکز می‌شود. موضوع گفتگو درباره انتخابات است. مخاطب هم مشخص است؛ یکی از اصولگرایان درگیر تهیه فهرست.

نمای بعدی منزل است. در‌حالی‌که آیت‌الله مصباح‌یزدی در ابتدا درحال بررسی یک جعبه پر از شیشه تصور می‌شود که انگار شیشه داروست، اما آن‌طور که خودش توضیح می‌دهد، شیشه عطر است؛ «پدرم مدتی بافندگی و عطرفروشی می‌کرد. همیشه عطر زیاد دوست داشت. من هم گاهی این عطر‌های قدیمی را قاتی می‌کنم تا معتدل شود. گاهی خوب می‌شود گاهی هم نه».

بخشی از فیلم به فضای داخل مؤسسه پژوهشی امام خمینی و دیدار‌های آیت‌الله مصباح‌یزدی با چهره‌های خارجی اختصاص دارد. از قاسم سلیمانی تا یک فیلسوف غربی مسلمان شده که با آیت‌الله مباحثه فلسفی در باب اختیار و حقوق بشر دارد تا دیدار با جمعی از کاردینال‌های سیاهپوست واتیکان. یکی از کاردینال‌ها از او درخواست می‌کند که از واتیکان بازدید کند و مصباح در پاسخ می‌گوید که ۲۰ سال پیش یک‌بار به واتیکان رفته و با ژان پل دوم هم ملاقات کرده است، اما الان دیگر سنش اقتضا نمی‌کند.

بخشی از شخصیت آیت‌الله مصباح که در فیلم زیاد بر آن تأکید می‌شود، کلام طنزپرداز اوست؛ اگرچه نمی‌دانیم که این ویژگی عمومی شخصیتی اوست یا انتخاب‌های برجسته و گزینش‌شده کارگردان. مثلا در انتهای فیلم، بعد از پایان انتخابات که مشخص شده آیت‌الله مصباح از ورود به مجلس خبرگان بازمانده است، جمعی از اصولگرایان به دیدارش می‌روند. یکی از آن‌ها از او درخواست گرفتن عکس مشترک می‌کند. مصباح‌یزدی در پاسخ می‌گوید: «در خانه‌ات حوض داری؟» روحانی با تعجب سؤال می‌کند چطور؟ مصباح‌یزدی پاسخ می‌دهد: «در قدیم عکس را برای دو جا می‌گرفتند؛ یک جا سر حوض که بچه را بترسانند و یک جا لب قندون».

در جایی از فیلم کاغذ‌هایی با خطوطی عجیب‌و‌غریب نشان داده می‌شود. مشخص می‌شود که این خط اختراعی آیت‌الله پیش از انقلاب بوده که مشروح جلساتی را که با دیگر روحانیون داشته، با این خط می‌نوشته است. مصباح می‌گوید که این خط را خودم اختراع کردم، چون کاتب جلسه من بودم و هیچ‌کسی جز خودم نمی‌توانست آن را بخواند. چهره‌های اصولگرایی مانند «آقاتهرانی»، دبیرکل جبهه مؤتلفه، نزدیک‌ترین حزب به آیت‌الله مصباح یزدی در نما‌های زیادی از فیلم حضور دارند. صادق محصولی، کوچک‌زاده، نبویان، محمد سلیمانی، روح‌الله حسینیان و دیگر اعضای جبهه پایداری هم با او دیدار‌هایی دارند که در فیلم آمده است.

در بخشی از فیلم، آقاتهرانی که زمانی نماینده آیت‌الله مصباح یزدی در نیویورک بود، به دیدار او می‌آید تا درباره انتخابات صحبت کنند. آقاتهرانی می‌گوید: «جلسات خوبی بود جز جلسات اخیر که به سهم‌خواهی کشیده شد... یعنی غش می‌کنند به سمتی که نباید... لیست جوری است که رأی نمی‌آورد. کف خیابان به آن رأی نمی‌دهند. البته همینش هم فکر نمی‌کردیم بشود». پاسخ آیت‌الله مصباح به آقاتهرانی این است که برود حرم و دو رکعت نماز بخواند.

با این حال، در فیلم آقاتهرانی توضیح بیشتری درباره اینکه کدام جریان دنبال سهم‌خواهی است، نمی‌دهد. شاید هم توضیح داده و در تدوین نهایی حذف شده است. آقاتهرانی در حالی در این فیلم از سهم‌خواهی گلایه‌مند است که ازقضا در همان زمان انتخابات یکی از جریان‌هایی که متهم به سهم‌خواهی بود، خود همین جریان جبهه پایداری بود. حداد‌عادل رسما در یکی از نشست‌های خبری گفته بود که اگر سهم ندهیم ائتلاف را به‌هم می‌زنند.

در جایی از فیلم، جبهه پایداری با آیت‌الله مصباح‌یزدی دیدار دارد. آقا تهرانی می‌گوید که کار انتخابات سخت شده است. کوچک‌زاده هم سؤال می‌کند که وقتی دست ما به خدا نمی‌رسد برای اینکه بدانیم کارمان خدایی است آیا می‌توانیم کاری کنیم که آقا را راضی کنیم؟ مصباح‌یزدی بعد از کمی مکث می‌گوید: «از کجا می‌خواهید بفهمید که آقا راضی هستند؟ ایشان نه می‌توانند همه‌چیز را بگویند و نه گاهی مصلحت است که همه‌چیز را بگویند. این‌طور نباشد که استنباط خود را که گاهی با نفس همراه است، به ایشان نسبت دهید...».

دوربین روی چهره کوچک‌زاده ثابت می‌شود. یکی از میان جمعیت می‌گوید: «قانع نشد. حتی لاریجانی هم نمی‌تواند او را قانع کند».

در جایی دیگر از فیلم، سردبیر هفته‌نامه «پرتو سخن» متعلق به مؤسسه امام خمینی، به دیدار مصباح می‌رود. شش روز به انتخابات مانده، آقای سردبیر درباره مضرات نظام ریاستی در مقابل فواید نظام پارلمانی با آیت‌الله مصباح صحبت می‌کند. می‌گوید که گاهی دیده شده فردی به پشتوانه رأی مردم می‌آید و می‌گوید که نعوذ‌بالله مهم نیست اگر به حرف رهبری هم توجه نکردم. مصباح در پاسخ می‌گوید: «اینکه درست نیست... این سنت خداست که می‌خواهد ما را امتحان کند. پارلمانی هم باشد جور دیگری امتحان می‌کند». مصباح می‌گوید اتفاقا در شکل پارلمانی راحت‌تر می‌شود افراد و احزاب را خرید.

دو روز مانده به انتخابات انگار خود مصباح‌یزدی می‌داند که ممکن است رأی نیاورد. در جمعی صحبت و به تکلیف سختی که بر دوش انتخاب‌شونده قرار دارد، اشاره می‌کند.

بعد از پایان انتخابات و مشخص‌شدن رأی‌نیاوردن آیت‌الله مصباح‌یزدی (که در فیلم مستقیم به آن پرداخته نمی‌شود)، کارگردان از شروع فصلی جدید در زندگی آیت‌الله مصباح‌یزدی می‌گوید. در نمایی، فردی که نزد آیت‌الله مصباح آمده است از غیرمنتظره‌بودن این اتفاق می‌گوید و پاسخی که می‌شنود چیزی است با این مضمون که کار را باید به صاحب کار سپرد.

فیلم «آن زمستان» تقریبا فیلمی مردانه است؛ همسر آیت‌الله مصباح فقط یک نیم‌چهره، آن هم از زاویه دور در بیمارستان، نشان داده می‌شود و بعد هرچه هست فقط صدای اوست. در نمایی دیگر هم فقط دوربین از پشت سر جمعی از زنان که به دیدار آیت‌الله آمده اند، رد می‌شود. تنها زنی که در فیلم کامل نشان داده می‌شود نوه نوجوان آیت‌الله مصباح یزدی است، وقتی در پارک کنار پدر و پدربزرگ دیزی می‌خورد و آیت‌الله مصباح‌یزدی از خاطرات کودکی پسرش برای نوه‌اش تعریف می‌کند.