پنج ماه پس از آن ظهر شوم دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات، پیچ خطرناک حادثهساز همچنان به حال خود رها شدهاست، از ۱۰ درخت کاشته شده به یاد جانباختگان چیزی باقی نمانده و اتوبوسهای سرویس این واحد دانشگاه آزاد هم تغییر چندانی نداشته؛ اینها روایت اینروزهای تعدادی از دانشجویان واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی است که البته در سمت دیگر هم خانوادههای مصدومان و جانباختگان این حادثه دل پر دردی دارند و معتقدند که مسئولان به بخشی از وظایف و وعدههای خود جامه عمل نپوشاندهاند.
به گزارش روزنامه شهروند، اگرچه چهار دی سال گذشته اتوبوس حامل تعدادی از دانشجویان واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، ترمز برید و به ته دره رسید تا ۱۰ نفر جان خود را از دست بدهند و ۲۸ انسان دیگر هم روانه بیمارستان شوند، اما همچنان کابوس این حادثه در بین دانشجویان و در فضای این دانشگاه یکهتازی میکند.
هیچ تغییری ایجاد نشدهاست
«امین» یکی از دانشجویان این واحد دانشگاهی است که همان روز حادثه و دقایقی پس از تصادف، به پیچ حادثهساز رسید و تن آسیبدیده و زخمی تعدادی از همدانشگاهیان خود را به چشم دیده است. او میگوید اینروزها چندان دانشگاه نمیرود و فرجه امتحانات شروع شده، اما توضیح میدهد که تا همین چند روز پیش هیچ تغییر اساسی در فضای دانشگاه رخ نداده است: «همان روزهای نخست که بچهها عصبانی بودند و چند تجمع برگزار شد، خیلی به ما وعده دادند.
حتی آمدند و کارهایی روی همان پیچ هم کردند، اما شروع نشده، تمام شد. اعتراض که خوابید این پیگیریها هم خوابید. چند جا را رنگ کردند و چندتا درخت هم کاشتند. همین. باور کنید نه اتوبوسها تغییری کرده و نه گاردریل نصب شده، من که ندیدم.» مشابه این روایت را تعدادی دیگر از دانشجویان از شرایط این روزهای محل تحصیل خود دارند. «علی» میگوید که پس از آن حادثه و هر بار که از آن پیچ رد میشود ترسی ناخودآگاه و حس بدی سراغش میآید: «حس بدی است. چرا؟ چون ٤٠-٣٠ نفر اینجا آسیب شدید دیدند، ۱۰ نفر جان خودشان را از دست دادند، ولی واقعا تغییری ایجاد نشده. این یک حس ناامنی روانی ایجاد میکند که جان ما دانشجویان حتی بعد از این حادثه بد و این همه اعتراض و وعده مسئولان هیچ ارزشی ندارد. این موضوع خیلی بد است.»
او میگوید که حتی آن ۱۰ درختی که به یاد جانباختگان کاشته شده بود، حالا خشک شدهاند: «نصب گاردریل برای دانشگاهی که این همه شهریه میگیرد واقعا هزینه به حساب نمیآید، ولی عملا کاری انجام نمیدهند. حتی آن ۱۰ درختی که به یاد دوستان دانشجوی ما کاشتند هم خشک شده. این حس خیلی از بچههای این دانشگاه است.» این توضیحات دانشجویان درحالی است که پیش از این مسئولان این واحد دانشگاهی از تلاش برای نصب گاردریل در آن پیچ خطرناک خبر داده بودند.
۲۵ اردیبهشت امسال، «رضا مسعودی» سرپرست دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات دراینباره به ایلنا گفت: «قرارداد مربوط به طراحی مسیر منعقد شده و به اتمام رسیده و درحال رایزنی با پلیس راهور برای گرفتن تاییدیه هستیم که در فاز بعدی قرارداد اجرا را با پیمانکار مصوب با عملیات اجرایی شروع کنیم. مدت زیادی است که این قرارداد امضا شده، اما هفته پیش طراحی مسیر به ما ارایه شد، زیرا طراحی آن همراه با کار کارشناسی سنگینی بوده است. بلافاصله پس از حادثه واژگونی اتوبوس فرآیند پیگیری توسط ما، پیمانکار و پلیس راهور آغاز شد.»
وضع مجروحان تصادف
حالا از روزهایی که واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران پرجمعیتترین تجمعهای اعتراضی خود را تجربه کرده، ماهها میگذرد و به نظر میآید برخی خواستهها محقق نشده است. مجروحان حادثه و خانواده تعدادی از این دانشجویان میگویند که اینروزها مسئولان، بسیاری از وعدههای خود را فراموش کردند که نتیجه آن فشار مضاعف به خانوادهها و شرایط نامناسب روحی این دانشجویان حادثهدیده است.
«معصومی»، همسر «بهاره کوچهباغی»، یکی از دانشجویان مصدوم این حادثه، درباره شرایط کنونی همسرش با اعلام نارضایتی از مسئولان و همچنین بیتوجهی رسانهها میگوید: «فکر نمیکنید الان برای بررسی این موضوع دیر است؟ دانشگاه آزاد چه وعدهای داد که اصلا بخواهد عمل کند؟ وظایفی داشته که حتی آنها را هم عملی نکرده است.» این توضیحات البته درحالی است که در ماههای گذشته بارها گزارشهای متفاوتی از شرایط این واحد دانشگاهی و همچنین وضع آسیبدیدگان این حادثه در مطبوعات منتشر شده است.
معصومی در ادامه هم میگوید که حتی مسئولان تغییری در آن شرایط خطرناک جاده ایجاد نکردهاند: «شما بروید ببینید که آیا الان آن جاده ایمن شده است؟ آیا اتوبوس تغییر کردهاست؟ خیر. درد ما اینهاست و کسی هم توجه نمیکند. من نمیخواهم وقتم را صرف این کار کنم و هیچ حرف دیگری ندارم.»
مادر همسر این دانشجو هم توضیحات بیشتری در اینباره میدهد. او درباره وضع سلامتی این روزهای بهاره میگوید: «خداراشکر. ما ثانیه به ثانیه فقط میگوییم خداراشکر. بهاره بهتر شده، ولی هنوز خوب نیست. از لحاظ روانی همه بچهها خیلی آسیب دیدند و بهاره هم هر هفته پیش روانشناس میرود.
گونه شکسته و بینی باید جراحی شود، اما دکتر به دلیل گردنش که پیچ و مهره دارد، این اجازه را نمیدهد. فعلا امکان جراحی وجود ندارد.» او درباره هزینه درمان هم به «شهروند» میگوید: «هزینه درمان را نماینده دانشگاه بعضی مواقع پرداخت میکند. قبل عید سری به ما در بیمارستان میزدند، ولی دیگر خودشان را راحت کردند. هم از لحاظ روحی و از لحاظ مادی آنطور که باید به این بچهها رسیدگی شود، رسیدگی نشد.» آنطور که مادر همسر این دانشجوی واحد علوم و تحقیقات میگوید، «بهاره کوچهباغی»
این روزها همچنان ترس و فشار آن روز حادثه را با خود به همراه دارد: «ما زیاد درباره آن تصادف حرف نمیزنیم، چون بهاره اذیت میشود. چند روز پیش با مادرش یک ایستگاه مترو سوار شد، ولی آنقدر حالش بد بود که ایستگاه بعد پیاده شد، همیشه فضای آن تصادف جلوی چشمش میآید. گروهی داغدار شدند مثل آقای بابالحوائجی که ما خودمان هنوز نتوانستیم آن قضیه را حل کنیم و دایم آن دختر جلوی چشممان است.
گویا دانشگاه تبرئه شده است. به نظر من تا عمل نباشد، حرف فایدهای ندارد.» او ادامه میدهد: «از دقیقهای که بهاره را آوردند بیمارستان حضرت رسول، ما چهار روز جنگیدیم تا به بیمارستانی مناسب برای جراحی منتقل شد؛ یعنی تا این اندازه درگیر مشکلات ابتدایی بودیم. تا عملی نباشد هرچقدر هم ما حرف بزنیم، فایدهای ندارد.» مشابه این روایت یعنی کمتوجهی مسئولان به روند پزشکی و هم بیتوجهی به وضع روحی آسیبدیدگان، در روزهای گذشته بارها از زبان دیگر مجروحان تصادف علوم و تحقیقات و خانواده آنها بیان شده است.
خدمات روانی به دانشجویان و حادثهدیدگان؟
بررسیهای میدانی و همچنین گفتگو با تعدادی از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران نشان میدهد که همچنان این دانشجویان در شوک حادثه به سر میبرند و با توجه به تغییرنکردن مسیر حرکت اتوبوس و همچنین کیفیت سرویسهای حملونقل، ترس از حوادث مشابه در ذهن و روان این دانشجویان رخنه کرده است. درباره مصدومان هم ماجرا به همین شیوه در جریان است و مصدومان اگرچه تا اندازهای سلامت جسمی خود را به دست آوردهاند، اما تا رسیدن به آرامش روحی و حذف آثار منفی روز حادثه فاصله دارند.
این موضوع البته از پیش هم قابل پیشبینی بود و روانشناسان زیادی در روز حادثه و پس از آن لزوم توجه به سلامت و آرامش روحی دانشجویان این واحد دانشگاهی و مصدومان سخن گفتند. ۲۴ دی پارسال هم، یعنی حدود ۲۰روز پس از آن تصادف، معاون دفتر سلامت روان وزارت بهداشت از ارایه خدمات روانی به دانشجویان حادثه واژگونی اتوبوس علوم و تحقیقات خبر داد.
«علی اسدی» در اینباره گفته بود: «به دنبال حادثه واژگونی اتوبوس دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات که متاسفانه منجر به کشته و زخمیشدن تعدادی از دانشجویان عزیز شد، تیمهای سلامت روان از حوزه معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی ایران با هماهنگی دفتر سلامت روان وزارت بهداشت در روز پس از حادثه برای بررسی و ارزیابی روانی دانشجویان به محل حادثه و بیمارستانهایی که مصدومان در آنجا بستری بودند، اعزام شدند.
با توجه به شدت حادثه و واکنشهای روانی مصدومان و خانوادهها ارایه کمکهای اولیه روانشناختی به آنها یک ضرورت است که در این راستا اقداماتی صورت گرفته و مطابق برنامهریزی به عمل آمده این خدمات در آینده نیز ادامه خواهد داشت. » این کمکهای روانشناختی را بسیاری از دانشجویان ندیدند و خانوادههای مصدومان هم چندان اطلاعی از چنین خدمتی ندارند.
دانشگاه آزاد چه میگوید؟
یک روز پس از حادثه مرگبار سرویس حملونقل دانشگاه علوم و تحقیقات، «محمدمهدی طهرانچی»، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در حکمی مسئولیت رسیدگی و پیگیری درمان مصدومان حادثه را به «محسن نفر» معاون علوم پزشکی این دانشگاه آزاد واگذار کرد. «نفر» در ماههای گذشته بارها از اقدامات پزشکی صورتگرفته درباره مصدومان سخن گفت: هرچند که در برخی موارد اظهارات او با توضیحات خانواده مجرومان متفاوت بوده است.
او ۲۵ اردیبهشت درباره انتقادات این روزهای خانواده مجروحان هم به ایلنا گفت: «برخی از دانشجویان مصدوم بهبود یافته و به کلاسهاس درس خود برگشتهاند و برخی دیگر هم حدود یک یا دوسال زمان میبرد، تا کاملا خوب شوند، اما همین که در میان مصدومان مرگومیر نبوده، کافی است. » او همچنین درباره گلایه دانشجویان مصدوم از روند درمانیشان گفت: «چه کسی هست که از درمان گلایه نداشته باشد؟ همه از درمان گلایه دارند. آیا الان شما از وضع اقتصادی گلایه ندارید؟ همه دارند. درخصوص درمان نیز این گلایهها وجود دارد، یک شخص بیمار نمیتواند بهطور کامل رضایت داشته باشد، ما هم نمیتوانیم رضایت همه را جلب کنیم.»
او همچنین درباره شکایت دانشجویان مصدوم گفت: «همه این دانشجویان از دانشگاه شکایت کردند تا دیهشان را بگیرند، آیا میشود هم پولشان را بگیرند، هم خدمات به آنها ارایه شود؟ اگر کسی پول نگیرد، میتواند از خدمات استفاده کند. وقتی کسی پول را گرفته و به انتخاب خودش به یک مرکز درمانی برای معالجه رفته است، نمیتواند بگوید این مرکز به درد نمیخورد؛ زیرا میتواند به مراکزدرمانی دیگری مراجعه کند، به هرحال پول درمان به آنها داده شده است.»