در چند روز اخیر، پربازدیدترین و پرواکنشترین خبر حوزه فرهنگ و هنر به ویژه در رسانههای اجتماعی مربوط بوده به سفر "رامبد جوان و نگار جواهریان" به کانادا که خودشان دلیل این سفر را اکران فیلم قانون مورفی در آمریکا و کانادا عنوان کردهاند، اما در رسانهها و زمزمههای درگوشی گفته شده که این دو ستاره پردرآمد سینما و تلویزیون برای تولد فرزندشان به کانادا رفتهاند- که دخترشان که تیرماه متولد خواهد شد، و شهروند کانادا به شمار خواهد آمد.
پس از انتشار گسترده این خبر در شبکههای اجتماعی، خبر "تولد فرزند رامبد جوان و نگار جواهریان در کانادا" به تلویزیون نیز کشیده شد. بخش خبری بیست و سی به انتقاد تند از رامبد جوان پرداخت. در این میان عدهای در مخالفت این اقدام مجری ایران دوست و خندان خندوانه قلم زدند و برخی نیز به حمایت از رامبد جوان پرداختند.
بیشتر بخوانید:
زایمان سلبریتیها؛ جنجال درباره محل تولد فرزند نگار جواهریان و رامبد جوان
(ویدئو) حمله ۲۰:۳۰ به رامبد جوان و نگار جواهریان
مگر به دنیا آمدن فرزندان سلبریتیها در خارج از کشور جرم است؟
تولد فرزند رامبد جوان در کانادا چقدر آب میخورد!؟
امیر مهدی ژوله در متنی که در اینستاگرام منتشر کرد نوشت: "میدونید چرا یکی میگه مردم ایران ما شما رو خیلی دوست داریم شما خیلی خوبید؟ چون رسالت برنامهاش این تعریفشده که به مردم غمگین و گرفتار و افسرده و «گریه بلد» سرزمینش، شادی و عزتنفس و مجالی برای خنده بده.
میدونید چرا یکی میره بچهاش رو خارج از ایران به دنیا بیاره؟ چون رسالت پدریش این تعریفشده که به بچهاش شادی و عزتنفس و مجالی برای خنده بده و نذاره اون غمگین و گرفتار و افسرده و «گریه بلد» بار بیاد.
اگر از جایی که به دنیا اومدیم ناراحتیم، یقه پدرمون رو بگیریم. اگر از جایی که بچه مردم به دنیا میاد ناراحتیم، یقه روان پزشک مون رو بگیریم."
امروز اما در کانالهای تلگرامی تصویری از رامبد جوان و همسرش نگار جواهریان بدون حجاب، منتشر شد. پس از یک افت نسبی خبر، گویا این فاز جدید، داغ تر و جنجالی تر از گذشته رامبد و همسرش را درگیر حاشیه خواهد کرد.
تصویر رامبد جوان و نگار جواهریان پس از انتشار در کانال تلگرامی ضد انقلاب آمد نیوز در صفحه رسمی سایت تابناک در اینستاگرام نیز بازتاب داشت.
در همین حال امیرحسین ثابتی فعال رسانهای اصولگرا در واکنش به انتشار تصویر نگار جواهریان و رامبد جوان در کانادا در اعتراض به رویهی تلویزیون ایران نوشته است: "فاجعه اول این است که رامبد جوان ۲۴ ساعته روی آنتن صداوسیمای ایران است، ولی برای به دنیا آمدن فرزندنش به کانادا میرود، فاجعه دوم این است که بعد از انتشار عکس بی حجاب همسرش در کانادا صداوسیما همچنان به او آنتن دهد! این یعنی خود جمهوری اسلامی پیشقدم مسخره کردن ملت در بحث حجاب است."
همچنین رضا ساکی روزنامهنگار و طنز نویس ایسنا نیز نوشته است: "هنرمندان فرزندانشان را در خارج به دنیا میآورند و سیاستمداران سالهاست فرزندانشان را به خارج فرستادهاند. این وسط ما ملت ماندهایم که در بازی دوستانه با کره هم چنان خوشحال میشویم از گل زدن ایران که انگار جامجهانی را بردهایم. ملتی که شبها خواب ایران میبیند."
به نظر میرسد، آتش روبه خاموشی خبر تولد دختر رامبد جوان، مجری خندوانه در کانادا، با این عکس دوباره شلعه ور شده است و باید منتظر واکنشها و جنجالهای جدید ماند.
پرویز پرستویی بازیگر سینما و تلویزیون با اشاره به تصویری که از رامبد جوان و نگار جواهریان در خیابانهای کانادا منتشر شده، با انتشار پستی در صفحه شخصی خود از آنان حمایت کرد.
او نوشته است:
«امروز این عکس دست به دست داره تو دنیای مجازی میچرخه و هرکسی هرجور که دلش میخواد تفسیر و قضاوت میکنه از صداوسیمایی که رامبد جوان سالهاست خودش را هزینه کرده گرفته، تا اون دسته مردمی که از صبح تا شب کارشون سرک کشیدن تو زندگی خصوصی آدم هاست .حالا میخواد هنرمند باشه میخواد ورزشکار و ....باشه. چرا تو این شرایط رعایت اون مادر جوانی رو نمی کنید که هر آن ممکنه فارغ بشه ؟ اصلا فکر کنید این زوج منافق، اسرائیلی،هر اسمی که شما دلتون میخواد روش بگذارید. ولی مهم اینه که یه مادری ماه هاست داره با خودش سختی میکشه و سیری رو طی میکنه که تهاش فارغ شدن و به دنیا آمدن طفلی است که نه اختلاس کرده، نه اصلاح طلبه، نه اصول گراست.
نه آقازاده است و نه... . بلکه یه طفل معصومی است که میخواد چشم بر این جهان باز کنه. تو رو خدا رحم داشته باشید. چرا اینجوری شدیم؟ چرا صبح که از خواب پا میشیم و دنبال متهم و مقصر میگردیم؟ به خدا رامبد و نگار جواهریان دشمن نیستند. آقای صدا و سیما، نگار جواهریان همون کسی است که با بازی در «طلا و مس» برای بازی در نقش یک زن روحانی سیمرغ گرفت و مورد تقدیر قرار گرفت.
آقای صداوسیما، شما رامبد جوان رو بارها به خاطر برنامه خندوانه مورد تقدیر قرار دادید. چرا یادتون رفته. حالا یه آدمی دلش خواسته بره بچه اش و در خارج از کشور به دنیا بیاره. چون گفته ایران، ایران، حالا جنایت کرده. تو رو به خدا خودتون رو جای اون مادر پا به ماه بگذارید. از شمای صدا و سیما بعیده که تیتر خبرتون میشه رامبد جوان و همسرش. نمک خوردید حداقل نمکدان رو نشکنید. من با اون دسته از مردمی که حرص دارن و هرچی دلشون میخواد میگن کاری ندارم. شما دیگه چرا؟»
قاعده؛ هرکسى در هر مقام و شرایطى راهى را انتخاب مىکند که با کمترین زیان و مقاومت روبهرو شود و بدیهى است که انتخابها پس از سنجش و قضاوت صورت مىگیرد. آیا رامبد جوان این را نمىدانست که با همسرش در رخسارى نو در سرزمین شمالى در رفتوآمد بود؟ یعنى او از قدرت مهندسى افکار عمومى توسط رسانهها که خود برآمده از آن است بىخبر یا غافل بود؟
به نظر مىرسد چنین نباشد؛ این را آقاى شهاب حسینى و اصغر فرهادى سفر کرده هم مىدانند. آقاى جوان قریب به ۲۵ سال است که یکى از شخصیتهاى رسانههای تصویری، بهویژه تلویزیون است؛ یعنى مىداند یا باید بداند یکى از مهمترین کارکردهاى رسانه در همه مدیاها بزرگکردن یا کوچککردن هرکسى یا هرچیزى است. آقاى جوان تا همین دیروز از این بزرگى ـ شهرت، اعتبار و ثروتـ بهرهها برده است، چون او در به تماشاگذاشتن خود، موجب قضاوت و سپس انتخاب میلیونها بیننده شد که تا همین دیروزها انتخابى مثبت و ارزشمند بوده است.
نکته؛ قضاوت و انتخاب البته همیشه مثبت نیست، اما اگر بود نتیجه تداوم مجموعه تلویزیونى خندوانه، دورهمى و حالا خورشید و... مىشود، مگر غیر از این است آقاى مهران مدیرى و رضا رشیدپور؟
نتیجه این نکته؛ آقاى جوان و دوستانى مانند او باید بدانند وقتى شهرت، ثروت و محبوبیت را مدیون افکار عمومى هستند، چون به آنان فرصت خودنمایى (یا هنرنمایى) داده است تا همچنان ستاره باقى بمانند، انتظار واکنش از نوع دیگر (کوچکسازى و تحقیر) را هم داشته باشند. ذات رسانه در هر مدیایى خرد و بزرگکردن شخص یا چیزى هم هست.
قاعده؛ فرهنگ جامعه را اعضاى همان جامعه تولید، فراگرفته و فراگیر مىکنند؛ فرهنگ شیوه تفکر، عمل و احساس مردمان همان جامعه است. بر این پایه چهرهها و حتى سلبریتىهاى یکشبه و تازهبهدورانرسیده که عمرشان کوتاهتر از یک فصل است، همواره در مظان قضاوت هستند؛ مثل ورزشکاران، سیاستمداران، خوانندگان، موزیسینها، سینماگران، نقاشان، شعرا، نویسندگان، وکلا، وزرا، حتى روزنامهنگاران، چون آقاى غزل هوشنگ ابتهاج (سایه)، غزل او از همیشهها محمدرضا شجریان، تافته جدابافته تئاتر و سینما، بهرام بیضایى، اسطوره ادبیات داستانى، محمود دولتآبادى، نقاش، نویسنده و منتقد درجهیک، آیدین آغداشلو، سیاستنویس خوشمشرب، صادق زیباکلام، سیاستمدار همه فصول، جواد ظریف، معتبرترین ورزشکار، على دایى و عادل فردوسىپور که پدیدهای بىمثال و دوستداشتنى است.
سؤال؛ آیا کسى فرهادمیرزا صادق سنندجى را تاکنون قضاوت کرده است، عکسى سلفى از او در کانادا در حال خوردن نوشابه گرفته است؟ پاسخ روشن است، خیر! چرا، چون چنین شخصى وجود ندارد و اگر احتمالا وجود دارد، کسى کارى به کارش ندارد، چون از عنصر شهرت خوب یا بد برخوردار نیست، پس به آراى عمومى گذاشته نمىشود. قاضیان و انتخابشوندگانى اگر باشند، چند فامیل و چند آشنا بیش نیستند.
نکته؛ شهرت هزینه دارد. این را همه چهرههاى دنیا مىدانند؛ دىکاپریو، سلین دیون، برد پیت، ترزا مى، مسى و رونالدو هم مىدانند، ریحانا هم حتى مىداند، پس وقتى در مجامع عمومى ظاهر مىشوند با شال و کلاه و عینک خود پنهان مىشوند نهاینکه شال و کلاه از سر برگیرند، چون بهخوبى مىدانند تحقق هر خواستهاى لزوما به آرامش نمىانجامد. آیا آقاى جوان از این نکته غافل بوده است؟! یادمان باشد در جامعه فوقطبقاتى قضاوتها هم لاجرم فوقطبقاتى مىشود.
قاعده پایانى؛ اساسا شهرت در جوامعى مانند ما سرچشمه ابدى نگرانىها، دلمشغولىها و حسادتهاست و اغلب دردسرساز و دردناک مىشود. این را آقاى دکتر نجفى، آرامترین سیاستمدار روزگار اخیر به خوبى مىداند.
پرسش آخر؛ چرا جمعى از افراد مشهور و انبوهى افراد نخبه تن به رفتن از میهن خود مىدهند، درحالىکه فرزندان این آب و خاک عزیز هستند.
کیهان به نقل از یک منتقد سینما نوشت: خبر تاسفبار و نگرانکننده کشف حجاب مدیر اجرایی جشنواره جهانی فیلم فجر که برای تولد فرزندش به کشور کانادا به همراه همسرش «رامبد جوان» که از معروفترین مجریها و بازیگران صداوسیما و سینماست مورد توجه جدی مخاطبان عمومی قرار گرفت و اظهار نظرهای گوناگونی در محکومیت و تقبیح این به ظاهر سلبریتیها و چهرههایی که به ناحق رسانه ملی و سینما را مدتهاست که تسخیر کردهاند واقع شد و لزوم پاکسازی و پالایش سریع ارگانهای فرهنگی را از لوث وجود عناصر معلومالحال و بیاعتقاد بیشتر نمایان ساخت.
لزوم برخورد فوری و عاجل دستگاههای نظارتی و ذیصلاح با چهرههای سرشناسی که عملکردشان ضربه به اعتماد عمومی و نظام اسلامی و آرمانهای انقلاب اسلامیمان میزند امروز بیش از همیشه احساس میشود و اگر سرسری و عادی از این مسائل عبور کنیم چندی نخواهد گذشت که دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.